یک شعر از: واهه آرمن
تفنگ‌ها
و جنگ‌افزارهای مدرن
به درد شعر نمی‌خورند
تیر هیچ‌کدام
هیچ‌وقت
به خطا نمی‌رود
شعر نوشتن
ماهی‌گیری در رودخانه است
با قلاب خالی
بی‌طعمه
یک شعر از: سریا داودی حموله
تاریکی
به رود کوچکی می ریزد
مثل بادها
که ما را به مقصد ما ترک می کنند!
یک شعراز: محمود درويش
عاشقان جهان متحد شويد
ولشكر عظيم سوی اين تاريكي بفرستيد
من تنها مانده‌ام
كسي نمانده كنارم
دارم تا آخرين قطره خونم شكنجه می‌شوم
نه ماه می‌تابد
نه ستاره‌ای مي‌گذرد
زمان تازيانه می‌زند
همه جمع شويد
می‌خواهيم در اين تاريكي بزرگ
چراغي روشن كنيم
مستانه به آسمان برويم
همه بياييد
جهان جاي عاشقان نيست
محمود درويش
مترجم : بابك شاكر
یک شعر از:حبیب شوکتی
«مشت در هوا»
به‌خیابانی فکر می‌کنم
که از جنگل‌های شمال کشیده شده
مشت‌اش را هوا کرده
دوست ندارد شلیک کند
از دیروز می‌آید
صدایی کهنه
که تاریخ مصرف ندارد.
۲۱ مارس ۲۰۲۳
یک شعر از: جلیل قیصری
نقل: از مجله_ادبی_هنری_روزآمد
هر بهار
لاله‌ای بر دیوار نقش می‌زد، زندانی
امسال
بهار را به مرخصی فرستادند
لاله‌ای بر دیوار رویید
دستی بر گور.
یک شعر از آرش نصرالهی
______________________________________________
