جهان را به شاعران بسپارید

با سپاس از مهربانی‌های دوست عزیزم از ایران که این شعر گرامی را برایم فرستاد.

جهان را به شاعران بسپارید


محمدرضا عبدالملکیان

مطمئن باشید
کلمات را بیدار می‌کنند
و در کرت‌ها ٬ گل و گندم می‌کارند

جهان را به شاعران بسپارید
بیابان و باران
هردو خوشحال می‌شوند
هردو جوانه می‌زنند
از سرانگشت کودکان دبستانی

جهان را به شاعران بسپارید
مطمئن باشید سربازان ترانه می‌خوانند و
عاشق می‌شوند
و تفنگ‌ها سر بر قبضه می‌گذارند و
بیدار نمی‌شوند

جهان را به شاعران بسپارید
دیوارها فرو می‌ریزند و
مرزها رنگ می‌بازند
درختان به خیابان می‌آیند
در صف اتوبوس به شکوفه می‌نشینند
و پرندگان سوار می‌شوند و
به همه‌ی همشهریان
تخمه‌ی آفتابگردان تعارف می‌کنند

مگر همین را نمی‌خواستید؟
پس چرا بیهوده معطل مانده‌اید؟
از تامل و تردید دست بردارید
و جهان را به شاعران یسپارید

این قافیه‌های سرگردان
اگر سر از صندوق‌ها در نیاورند
پیر می‌شوند و پرنده نمی‌شوند
و جهان بی‌پرنده
جهنمی است که فقط شلیک می‌کند

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در شعر دیگران ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید