واژگان خانگی

شاعران این شماره: منصور خورشیدی، حبیب شوکتی، ناهید عرجونی، خیراله فرجی، غلامحسین نصیری‌پور و علی‌رضا نوری

 

 


    یک شعر از: منصور خورشیدی

هوش لبریز
از تفکر ناگاه
درهم می ریزدم در هوایی
که شکل دیگر نام
روی عصب های خاک
پیمانه می شود

 


یک عکس از: حبیب شوکتی

 

«یورو»

ناسیونالیت‌های دست راستی‌

اروپا را به فاشیست می‌کشند

فرانکو از چیچو شکایت می‌کند

ژنرال دوگل دو گل

به الجزایر می‌زند

موسولینی به موس‌موس می‌افتد

دیکتاتورِ پرتغالی ترش می‌کند

و جایزه صلح نوبل

به‌ عالیجناب هیتلر تقدیم می‌شود

 


یک شعر از ناهید عرجونی‌

 

یک تار از موهایم را بردار
با خودت ببر
به هر شهر که می‌رسی
دری باز می‌شود به رویت
با هر کس حرف می‌زنی
روسریم تاب می‌خورد
هر زنی که عاشقت بشود
گونه‌های من گل می‌اندازد
و منتشر می‌شوم
توی تمام ایستگاه‌های جهان

@nahid_arjouni

 

 


یک شعر از: خیراله فرخی

 

سرنخ

آن قدر توی نخِ حرف‌های‎ات رفت‎ام
ازسوراخ هرسوزنی رد می‌شوم
سرنخِ من
حرف‌هایی‌ست
که درسوزنِ زبان‌ات
گیرکرده

 


یک شعر از غلامحسین-نصیری‌پور

فریاد آتش را وقتی درخت می‌شنود که خشکیده است
ولی تو وقتی شنیدی که تازه سبز شده بودی
در شب‌های باد
که خدا از صدای گلدسته‌ها می‌روید
اندیشه‌ی ویران سیل را
از صدای زلال یک لیوان آب هم می‌توان شنید
در سکوت شهر سایه‌ها
دخترانی دمیده‌اند که فریاد انکارشان از حواشی
تسلیم لبان‌شان مکیده شده است

 


یک شعر از:علی‌رضا نوری

حالا که بهار رفت و
صدای گنجشکان
نشسته به خیزران
نامی از تو باید
که فصل غرابان است و
شکوه آب یعنی:
بخشی از زیبایی تو
در رود

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در اشعار این شماره ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.