لقانطه‌ی اقبال

.
بزودی در هر شماره بخش‌هایی از کتاب لقانطه‌ی اقبال نوشته منوچهر برومند را با موافقت نویسنده گرامی در رسانه می‌آوریم. 
در این شماره برای آشنایی شما با لقانطه‌ی اقبال متن ورودیه‌ی مصاحبه‌ی فرشته رستمی را در معرفی‎ی این کتاب و نیز audioی مصاحبه‌ی کامل وی با ایشان در رابطه با کتاب لقانطه‌ی اقبال را عینأ نقل می‌کنیم. ناگفته نماند که این مصاحبه قبلأ در RFI آمده بود.
.
.
شنبه ۱۸ اوت ۲۰۱۲
لقانطه اقبال «از بیداد توانمندان و زندگی فقیران با طنز سخن می‌گوید»
.

 

نوشتۀ شهلا رستمی

در کتاب ” لقانطه اقبال” که با طنز بسیار نوشته شده، حواشی «قحطی بزرگ» دوران جنگ اول جهانی، خواننده را بر آن می‌دارد که مروری بر تاریخ دردناک و ناشناخته معاصر خود کند.

لقانطه اقبال”، نام کتابی است به قلم “منوچهر برومند” که به تازگی در پاریس در ۱۳۱ صفحه منتشر شده است”.

داستان کتاب که با ماجرای بستری شدن آقای پاینده- نویسنده بنام، در بیمارستان خورشید آغاز می‌شود، خواننده را به رفت و بازگشتی به سال‌های پیش و پس از جنگ اول جهانی دعوت می‌کند.
سال‌هائی که طی آن حدود ۹ میلیون نفر از جمعیت ۱۸ میلیونی ایران از قحطی و بیماری‌های واگیردار که در اثر سوء تغذیه در جامعه همه‌گیر شد جان خود را از دست دادند. در آن سال‌ها شواهد حکایت از این دارند که هیچ خوراکی پیدا نمی‌شد و مردم ناچار بودند هر چه را که می‌توانستند بخورند. گفته می‌شود حتا موش‌ها نسل‌شان بر افتاده بود.

نکته مهم اینجاست که به دنبال گزارش‌های دلسوزانه سفیر آمریکا محموله‌های بزرگ مواد غذائی برای کمک به مردم ایران ارسال می‌شود ولی انگلیس‌ها اجازه ورود آن‌ها را به کشور نمی‌دهند و به گفته شماری نسل‌کشی می‌کنند. از این «نسل‌کشی» در هیچ کجا سخنی نرفت و هرگز کسی یاد آور نشد که این جنگ در حالی بیشترین قربانیان خود را در ایران بر جا گذاشت که ایران در آن بی‌طرف اعلام شده بود.

به هر رو، آقای پاینده در بیمارستانی بستری می‌شود که از بدی بخت در مجاورت خانه قاضی‌ای قرار داشت که آقای پاینده به دلایل کاملأ قابل درک، از او بیزار بود. یعنی کسی که ساختمان خود را «با رنج مستمر ده‌ها کارگر ساختمان، بنا و نجار بی‌مزد و کتک خورده» ساخته بود.

در تعریف این ساختمان، منوچهر برومند می‌نویسد: «لقانطه اقبال باغی بود با دیوارهای کاه‌گلی و باغچه‌های نامنظم روستائی، که گذر‌گاه خاکی با ریگ‌های ناهمگون قلوه سنگ مانند از میان آن می‌گذشت. باغ بزرگی که پیش‌تر چرا‌گاه چهار پایان حاج امین‌التجار اصفهانی بود.»
در آغاز گفتگو از منوچهر برومند خواستم از واژه ناآشنای «لقانطه» صحبت کند.

متن گفتگو با منوچهر برومند توسط شهلا رستمی را با فشار بر روی گوش کنید (10:36)  بشنوید.

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در لقانطه‌ی اقبال ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید