نوعی خوانش

.
دل‌ام نیامد که حرف‌های دل رویایی را با شما قسمت نکنم . شاید دلتنگی‌های رویایی از جنس دلتنگی‌های من است. شاید هم صداقت او مجذوب‌ام می‌کند. شاید علاقه‌ی من به رویایی‌ی شاعر است که دوست دارم هر آن چه که او می‌سراید. شاید شما هم مثل من فکر می‌کنید نمی‌دانم.
.
.

نوعی خوانش*

عباس عزیز

دخالتِ خواننده در متن، متن را با خود می‌بَرد. وگاهی هم خودش را با متن. من خواننده ای را دیدم که روی کتاب “دلتنگی ها” گریه می‌کرد

تابستان ۵۷ بود، بعدازظهرها به آپارتمان دوستی درخیایان فروردین می رفتم و باهم تریاک می‌کشیدیم
یکی ازبعدازظهرهای ِداغ که به استودیوی او رفتم، نبود. درها را باز و پنجره هارا بازتر دیدم. صدای اوهو، اوهو می‌آمد. آهسته آهسته رفتم تو . محمود مؤمنی بود! صورتش را روی کتاب گذاشته بود و اوهو، اوهو، اوهو
باقی اش را تعریف نمی کنم. نمی توانم! من این صحنه را هیچوقت فراموش نمی کنم

آن کتابِ خط خطی راهم هنوز دارم، و گاه می‌اندیشم که او مرا بهتر از من می‌خواند
شاعر عجیبی بود. مودی *، و مثل همۀ مودی ها خالص . حالا به اندازۀ تمام “دلتنگی ها”يم دلتنگِ او شده ام. اگر گذارم روزي به گرگان افتاد، سری به خاک او می زنم وکمی اوهو، اوهو، اوهو می‌کنم

تا وقت دیگر قربانت…………………………………………………………………. * maudit (نفرینی ؟)
نوشته از سایت یداله رویایی

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در گزارش ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید