منتشرشده در سرفصل
دیدگاهها برای بسته هستند
یادی از غلامحسین نصیریپور۱
منتشرشده در خورشید بر پیشانیی فلکافلاک
دیدگاهها برای یادی از غلامحسین نصیریپور۱ بسته هستند
واژگان خانگی
شاعران این شماره:
منصور خورشیدی، مظاهر شهامت، حبیب شوکتی، منصور ململی، غلامحسین نصیریپور و علیرضا نوری
تا نفس در نفس باد
شادمانه جنب علفهای مست
میرقصی
اندوه آسمان
میان امیران دشت
منتشر میشود
منتشرشده در اشعار این شماره
دیدگاهها برای واژگان خانگی بسته هستند
نامهی شاملو
نقل: از سایت احمد شاملو
هوشنگ كشاورز بسيار بسيار عزيزم
زياد اهل نامهنگارى نيستم و آداب و ترتيباتش را نمىدانم. اما وقتى قرار باشد براى سلام كردن به نازنينى دست به قلم ببرى كه مصداق كامل و بىكم و كاست مفهوم “انسان” است و فقط همينقدر كه او را بشناسى احساس مىكنى كه حق دارى عميقا به خودت حرمت بگذارى، ديگر براى رعايت آداب و ترتيبات جائى باقى نمىماند. انگار يكى براى همينجور موقعها است كه گفتهاند هيچ آدابى و ترتيبى مجوى.
دوست عزيز مشتركمان سودابه مسافر آنسوها است، فرصت را غنيمت شمردم كه يكبار ديگر ببوسمت، بهات بگويم كه آيدا و من چهقدر تو را دوست مىداريم، از اين دوستى چهقدر به خودمان مىباليم و از اعتقاد به دو سويه بودن اين دوستى چه اعتماد به نفسى داريم. گاه فكر مىكنم دستكم همين يك موهبت كافى است كه زندگى را با همه مشقات و دلآزارندگىهايش خواستنى كند. به دور و برم نگاه مىكنم و مىبينم دنيائى كه زرى و تو و سودابه و آيدا و اين همه دوست يكدل همجنس و همنفس در آن با ما كنار موسيقى و شعر و انديشه و عاطفه زندگى مىكنند دنياى شورانگيزىاست. دنيائى كه در آن، حتا فقط يك گل ضعيف كوچك قادر است سنگى را بتركاند و بيرون بيايد تا تن به تيمار نسيم و باران و آفتاب بسپارد معبد مقدسىاست. ما از آن گل كوچك ضعيفتر نيستيم. ما بزرگ و مقدسيم زيرا حقيقتى غير قابل انكاريم. نمىدانم اين خودخواهى يا خودبينى يا چه چيز ديگراست، هر چه هست از تو به خاطر اينكه فقط “هستى” و با وجود خودت جهان را براى ما زيبا و زندگى را پر از معنا و اعتماد مىكنى متشكريم.
احمد شاملو، ۱۷ آبانماه ۱۳۷۱
نقل از:سایت احمد شاملو
منتشرشده در نامه
دیدگاهها برای نامهی شاملو بسته هستند
بچهی جوادیه۱
مجلهی فرهنگی ادبیی «۴۰چراغ» برای سالروز سفر عمران صلاحی شاعر و طنزنویس محبوب مردم بخشی از شمارهی ۷۷۵ شنبه ۳ اسفند۹۸خود را به او اختصاص داده که ما آنها را دو شماره تحت عنوان بچهی جوادیه در رسانه نقل میکنیم.
منتشرشده در مقاله
دیدگاهها برای بچهی جوادیه۱ بسته هستند
خوانش شعری از منصور خورشیدی
……………..منصور خورشیدی مینو نصرت
نقل از سایت ادبیات پیسرو
«جهان روی کدام انگشت
فرزانگی تبار تو را
دایره میزند
که رفت و آمد گهواره
با تبسم کودکانه
از فاصله میافتد
همان دمی که عقربه
روی مدار صفر
نفس تازه میکند
شکوه این همه نام
با کهنترین تبار
بی اعتبار میشود
قانون پریدن را
اگر بدانی
یال بلند قله را
که به قاف میرسد
بیبهانه طی میکنی»
عادتاً اشعار سه بخشی برایم حکم کالبد انسان دارند: سری برای تولید فکر، بدن-مشیمهای برای تولید عشق و نطفه نطفه زاییدن. و بخش سوم یعنی پا به پا از غرایز اولیه فاصله گرفتن یا تصعید به عبارت یک کاشف-خالق و جستجوگر…
اشعار خورشیدی با وجودی که زیرمجموعهی جریانی به نام «حجم» قرار دارند پیداست چندان انسی حتی به در حصار حجم نماندن دارند: نمونه همین شعر که حتی اگر بدون نام بخوانیماش از آنجایی که تک تک واژگانش با گوشت و پوست و خون شاعر عجین شده محال است جز تندیس درخشان و متفاوت خورشیدی را متجلی سازند: او-شاعر به تبعیت از نام خود هر پگاه گهوارۀ خویش را با مطلع جهانی نو میجهاند و …
منتشرشده در نقد شعر
دیدگاهها برای خوانش شعری از منصور خورشیدی بسته هستند
رقص محلی ایرانی، لندن سال نوی ۲۰۱۹
منتشرشده در رقص و ترانههای ایرانی
دیدگاهها برای رقص محلی ایرانی، لندن سال نوی ۲۰۱۹ بسته هستند
ملکه رنجبر صحنه را ترک کرد
ملکه اولین بازیگر نقش«کوزت» ایران درگذشت
بانو ملکه رنجبر پیشکسوت سینما تلویزیون و تئاتر در سن ۸۱ سالگی در بیمارستان کسری پس از شش دهه نقشآفرینی و یک دوره بیماری سخت صحنه را بدرود گفت.
پدر ایشان عبادالله رنجبر از مهاجرین قفقاز و یکی از پایهگذاران اصلی تئاتر در ایران بود.
ما ملکه رنجبر را با نقش خانم فرامرزی در سریال کمدی زیر آسمان شهر میشناسیم اما نقشآفرینی وی به سالهای بسیار دور به ۶ سالگی این هنرمند پیشکسوت باز میگردد …
ایشان اولین نقش خود را در نمایش بینوایان بعنوان کوزت و در شهر زیبای رست بازی کرد . ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشتهای پراکنده
دیدگاهها برای ملکه رنجبر صحنه را ترک کرد بسته هستند