صدای دفتر هنر(۵)

پس از انتشار شعرخوانی‌ی مجتبی کاشانی از CD صدای توفیق ضمیمه‌ی دفتر هنر ویژه‌ی توفیق تصمیم گرفتیم در هر شماره بخش‌های(TRAKS) مختلف صداهای دفتر هنر متعلق به دفاتری که به همراه CD آمده‌اند را در رسانه ارائه کنیم.

با فشار روی نشانی‌ی زیر می‌توانید به بخش پنجم صدای توفیق ضمیمه‌ی دفتر هنر شماره‌ی بیستم ويژه‌ی توفیق گوش دهید.

Track05

منتشرشده در صدای دفتر هنر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

سه شعر از اکبر اکسیر

 

بهارالدین خرمشاهی

از قران به حقیقت رسید

از حقیقت به طنز

از طنز به حافظ شیراز

بعد نوشت: حافظ، حافظه‌ی ماست

و ما به احترام حافظ، کلاه از سر برداشتیم

تا حافظ به کله‌ی طاس ما بخندد

شما را نمی‌دانم، ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر فرانو | دیدگاه‌تان را بنویسید:

رشد فکری

دروغ نگفته باشم

هنوز بچه‌ی تهرانم!

بزرگ شده‌ی راه‌آهن،

با قطار سراسری

در پادگان فرح‌آباد پیاده شدم ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر فرانو | دیدگاه‌تان را بنویسید:

طرح‌های مصطفی رمضانی

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در طرح‌‌ها و نقاشی‌ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

با صدای حسین منزوی

وقتی‌ کمان مغربی ساعت

منتشرشده در با صدای شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

دو زن زیبا

نوشته: آرام روانشاد

شناختمش، با همان نگاه اول شناختمش. بعد از هجده سال همان برق نگاه را داشت. تا چشم بدزدم از نگاهش و رو كنم به منشی شركت كه نشسته بود پشت ميز و با لبخندی ساختگی نگاهم می‌كرد، ياسی جلو آمد و سرك كشيد توی صورتم، حيران نگاهم كرد و پرسيد:

-سارا؟خودتی؟

صدايش هنوز آشنا بود. كمی خش دار و بم شده بود، اما هنوز همان طنين آشنا را داشت. نگاهش كردم و گفتم:

-اشتباه گرفتی خانوم. من سارا نيستم.

محكم و بی اعتنا گفتم. پس كشيد. اما بی‌تابيش را حس مي ی‌كردم. زير چادر سياه آرام و قرار نداشت، من اما سعی می‌كردم بی‌قراری‌ام را كنترل كنم. پنجه‌ی‌ پاهام را فشار دادم روی زمين و سوييچ ماشين را توی مشت عرق كرده‌ام محكم فشردم. رو كردم به منشی و گفتم:

-يك كارگر زرنگ  و خوب می‌خوام برای نظافت خونه. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان | 5 دیدگاه

دیدار با (عِمران صلاحی)

منتشرشده در دیدار با یک شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

belonging

هفتم

عنوان belonging به معنای چیزها و شرایطی که به آن تعلق داریم برای بیان نوستالوژی‌ی غربت شعرای ایرانی‌ی خارج از ایران در مقابل longing به معنای چیزها و شرایطی که آرزومندیم بر کتابی که در صدد معرفی‌ی آن هستم توسط نویسنده استفاده شده است. belonging که به زبان انگلیسی نوشته شده مجموعه‌ای‌ست از اشعار شاعران ایرانی‌ی مقیم خارج از کشور توسط نیلوفر طالبی مترجم صاحب‌نام ساکن انگلستان تهیه، نوشته و ترجمه شده است که کاری‌ست قابل تأمل و خواندنی.

نیلوفر طالبی موسس بنگاه معتبر پروژه‌های ترجمه است و تاکنون چندین کار ترجمه انجام داده است که مطالعه‌ی کار حاضر او خبر از آگاهی‌ی او از شعر فارسی و نیز ترجمه‌ی انگلیسی‌ی بسیار دلپذیر شعر فارسی و نیز تنظیم و انتخاب آشنا دارد.

شعرای خارج از کشور در این کتاب به سه دوره‌ی شاعران نسل اول که بین سال‌های ۱۹۲۹ و ۱۹۴۵ به دنیا آمده‌اند شامل شاعرانی مثل نادر نادرپور، حسین افراسیابی، مینا اسدی، اسماعیل خویی و یداله رویایی- و شاعران نسل دوم که متولدین بین سال‌های ۱۹۴۶ و ۱۹۶۰ شامل شاعران جوان‌تر مانند رضا فرمند، جمشید مشکانی‌، بهزاد کشمیری، مجید نفیسی، عباس صفاری است و شعرای نسل سوم که بعد از سال‌های ۱۹۶۰ تولد یافته و از نام‌هایی چون آنا آقایی، مریم هوله، زیبا کرباسی و ….گفته می‌شود تقسیم شده‌اند.

برای آشنایی شما با این اثر، اشعاری از  عباس صفاری  را در کنار ترجمه‌ی انگلیسی‌ی آن در این شماره برای شما می‌آوریم. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر دیگران, مقاله | دیدگاه‌تان را بنویسید:

نه سنگی، نه گوری

داستان دوازدهم

نوشته:عشرت رحمان‌پور

چمدان را گذاشت لب جدول و نشست روش. سرما سرماش شد و قوز کرد توی خودش و شال را کشید جلوی دماغ و دهانش. دم صبح بود و کم‌کم سر و کلۀ آدم‌ها توی خیابان پیدا می‌شد. آدامسی را که ته جیبش بود گذاشت توی دهان و شیرینی‌اش را مکید. شکمش به قار و قور افتاده بود. از دیروز تا حالا چیزی نخورده بود. روی لج و لجبازی با پریوش.

«با خودم لج کردم و این طفل معصوم، اون که ککش هم نگزید.»

دست گذاشت روی شکمش و دلش لرزید.

«نمی‌شه که تمام روز اینجا بشینم. زنیکه بی‌معرفت حتماً تا حالا بیدار شده و دیده جا تره و بچه نیست، نیومد دم در یه نگاهی بندازه…» ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان | دیدگاه‌تان را بنویسید:

در حاشيه‌ی روز

 نوشته: حجت‌الله ربیعی

از مسيرِ دقايق

آهسته رد مي شوی

مبادا كه پيراهنت

به قلابِ خاطره‌ای گير كند ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر دیگران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

رقص و ترانه‌ی تاجیکی

منتشرشده در رقص و ترانه‌های ایرانی | دیدگاه‌تان را بنویسید:

عکس روز

با تشکر از دوست عزیزمان بهروز اسدی برای ارسال این تصویر

منتشرشده در عکس روز | دیدگاه‌تان را بنویسید:

ماجرای کفش‌های پاشنه بلند من

با اولین سیلی گیج شدم. احساس کردم همه چیز را برعکس می‎بینم. بهزاد داد می‌کشید و باز هم مرا می‌زد. هر چه التماس‌ش می‌کردم، انگار نه انگار. تا به حال چنین رفتاری از شوهرم که چند سال بود با هم زندگی می‌کردیم، ندیده بودم. آنهم جلوی مردم.

همه جمع شده بودند. هر کسی چیزی می‌گفت. چند نفر تلاش می‌کردند او را از من دور کنند. اما ظاهرا ناراحتی‌ش حدی نداشت و هیچ کس نمی‌توانست حریفش بشود. پسر جوانی که به نظر می‌رسید تازه دستش را از پریز برق درآورده، وقتی دید اوضاع هر لحظه بدتر می‌شود به بغل دستی‌ش گفت: ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان | دیدگاه‌تان را بنویسید:

موسیقی‌ی متن  این شماره‌ی رسانه آهنگی‌ست از استاد ابوالحسن صبا در مایه‌ی نوا

منتشرشده در CD | دیدگاه‌تان را بنویسید:

یادداشت‌های شخصی_ طغرل، طغری، طغرا _


(از دفتر  فرضیات )
————–
غلط‌خوانی  بعضی از  حروف الفبا گاهی یک  واژه را در گذر زمان به چنان مکانی می‌برد که معمولا از نهادن اولین خشت کج معماران حاصل می‌شود.
مثلا وقتی شاه‌جهان پس از مرگ ملکه‌ی ایرانی خود”ممتاز محال” ( مادر دارا شکوه ) مقبره‌ی باشکوهی به یاد او بنا کرد زبان هندی‌ها مثل معمول سر حروف گیر افتادند و مقبره‌ی دردانه‌ی قصر( = ممتاز محال ) که هنگام زاییدن پانزدهمین فرزند شاه‌جهان از دنیا رفته بود تبدیل شد به ” تاج محل”  که در این روزگار اضافه بر نام بنای معروف اگر نام اغلب ادویه جات مسحور کننده‌ی هندی نباشد، باری نامی‌ست پر آوازه برای هتل‌ها و قمار خانه‌های جهان. ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در یادداشت‌های شخصی | دیدگاه‌تان را بنویسید:

طنز و شوخ‌طبعی‌ی ملانصرالدین(۲۰)

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در ملانصرالدین | دیدگاه‌تان را بنویسید: