سنگ آفتاب ۶


ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر دیگران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

حمید سمندریان هم رفت

بی‌بی‌سی:
حمید سمندریان، کارگردان سرشناس تئاتر ایران صبح امروز، پنج شنبه، ۲۲ تیرماه درگذشت.

آقای سمندریان، که مبتلا به سرطان کبد بود امروز در ۸۱ سالگی از دنیا رفت.

حمید سمندریان، همسر هما روستا، بازیگر ایرانی، متولد اردیبهشت ماه ۱۳۱۰ بود. او فعالیت‌های تئاتری اش را زمانی که در دوره متوسطه تحصیل می کرد آغاز کرد و استادانی چون حسین خیرخواه، شباویز و نصرت کریمی و عبدالحسین نوشین داشت.

او پس از اتمام دوره‌ دبیرستان به دانشگاه صنعتی برلین رفت و ادامه تحصیل داد اما بعد از آن وارد کنسرواتور عالی موسیقی و هنرهای نمایشی هامبورگ شد. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

دیدار با غلامحسین نصیری‌پور


بریده‌ای ازشعر بلند ریل


ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دیدار با یک شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

دوشعر از هوشنگ رئوف

۱

حواسم
برگ باران زده‌ای‌ست
در حافظه‌ی خاکی باغچه
آن جا که شادمانی‌ات
بال بال می‌زد
به تماشای گلی کوچک
بر درخت انار
حالا کجائی
که تماشا کنی
انارستان دلم را
با زخم چاک چاک
هزار هزار انار.
.

نان عزیز

کمی از خمیر خودت را

در دستان برشته‌ی آن زن بگذار

در دهان استخوانی آن کودک

که هیچ می‌مکد

آن مرد

آن دختر

آواره‌گان همیشگی‌ات

که برای تو

تمام روز 

پای تنور خالی آفتاب می‌ایستند

و گرمای درخت‌ها را باد می‌زنند

نان عزیز

کمی از …….

 

منتشرشده در شعر دیگران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

نکات دستوری-۳

منتشرشده در نکات دستوری | دیدگاه‌تان را بنویسید:

سوبسید

کوپن صابون اگر توزیع می‌شد

حمام فین سیاه سرفه نمی‌گرفت

و کار به این‌جا نمی‌کشید.

امیر کبیر خون به پا می‌کند

اگر بفهمد

دلاک‌ها بی‌کار شده‌اند.

ژانویه ۲۰۱۲

منتشرشده در شعر فرانو | دیدگاه‌تان را بنویسید:

حرفه: روزنامه نگار؟!

دوازده خوانش در باره عقوبت‌های جانفرسای نوشتن و روزنامه‌نگاری
بخش دوم

علي شريفيان (ويژه پيوند)

asharifian@sympatico.ca

خوانش هفتم: آن‌سو و اين‌سو

بازداشت يک روزنامه ديگر در ايران

“عباس کاکاوند روزنامه نگار ايرانی و نويسنده سابق روزنامه رسالت، از روزنامه‌های اصلی محافظه‌کاران، روز دوشنبه هفتم ژوئن به اتهام نشر اکاذيب بازداشت و روانه زندان اوين شد.”{ وقتی اين را بازخوانی می‌کردم آزاد شده بود شايد حالا که چاپ شده حکم اعدامش را داده باشند!}

ايران زندان بزرگ روزنامه نگاران است. در سومين برنامه گفتگوی پالتاکی “پنجره” که به ابتکار آرشين ايرانی وبلاگ‌نويس گرداننده وبلاگ “غريبه ايرانی” چندی پيش برگزار شد مسعود بهنود کهنه‌کار روزنامه نگار ايرانی که اکنون در لندن زندگی می‌کند در باره روزنامه و روزنامه نگاری و گرفتاری‌های آن در ايران، در بخشی از گفتار خود در اين جلسه پالتاکی در باره اين حرفه (روزنامه نگاری) که نه آب دارد و نه خواب گفته است: “ما ملت ايران بسيار سخت‌گير شده‌ايم و بگذاريد يک ذره هم صريح‌تر بگويم يک ذره هم لوس شده‌ايم (که به نظر من خيلی هم لوس شده‌ايم و بوده‌ايم) به اين معنی که بايد ۴-۵ نفر روزنامه نويس خودشان را به خطر بيندازند و با شاخ گاو (شاخ گاو که چه عرض کنم شاخ غول) در بيفتند و دوتاشان به زندان برود و هزار تا مصيبت ديگر، تا نظر ما به آن روزنامه جلب بشود و به طرف خريدنش برويم. تازه اين اتفاق درجامعه‌ای مثل ايران که ۶۰ ميليون جمعيت دارد مگر چقدر است. می‌شود ۱۰۰ هزار تيراژ بعد در مقابل ۱۰۰ هزار تيراژ يعنی ۱۰۰ هزار تا در حقيقت ۷۰ تومان (!)

خوانش هشتم : با خستگی پير می‌شويم ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در مقاله | دیدگاه‌تان را بنویسید:

ژنوتیپ

من مدل دستکاری شده پرندگانی هستم

که باید بدون رویا بخوابند

با اینکه با گنجشک ها نسبت دارم

اعتراف می‌کنم

صبح‌ها دیر از خواب بیدار می‌شوم

کاش زبان جغدها را بلد بودم

منتشرشده در شعر فرانو | دیدگاه‌تان را بنویسید:

نگاهی به سینما

بخش دوم

معرفی‌ی فیلم‌های جدید در ماه جولای

تابستان و فصل  فیلمهای علمی – تخیلی

 

با آغاز فصل تابستان و تعطیلی مدارس پرده‌ی سینماهای آمریکا به اشغال فیلم‌های مورد علاقه بچه‌ها، جوانان و نو جوانان در می‌آید و در این فصل ما کمتر شاهد نمایش فیلم‌های هنری و درام هستیم و اکثرا فیلم‌های کمدی،  انیمیشن، علمی –تخیلی و اکشن و ماجراجویانه روانه بازار خواهند شد. در این میان، فیلم‌های علمی –تخیلی جای ویژه‌ای دارد که طی‌ی مقاله سینمائی این ماه سعی خواهیم کرد که تا حدودی به معرفی ، شناخت و روند و سیر تکاملی این سینما بپردازیم. فیلم علمی- تخیلی، سبک و سیاقی در سینماست که بر مبنای تفکر و اندیشه، بر پایه و اساس تخیلی استوار بر اصول علمی بنا شده، و به مباحثی از جمله زندگی و حیات فرا زمینی و موجودات فضایی و جهان آنان، مسافرت در زمان، با بهره گیری از عناصر تکنولوژیکی، مثل سفینه‌های فضایی، روبات‌ها و سایر تکنولوژی‌ها می‌پردازد. در این زمینه گاهی موضوع صرفاً علمی است و گاهی علم چاشنی آن است برای شاخص نمودن اثر.

اثری را می‌توان علمی- تخیلی نامید که در صورت حذف علم، ساختار آن از هم بپاشد. حتی گاه علم امروز هم نتواند پاسخی برای پرسش‌ها و چرا و چگونه‌گی آن نداشته باشد. در اثر علمی-تخیلی، نویسنده  یا فیلم‌ساز فکر خود را رها می‌کند تا به آینده برود و آنچه را در اثر پیشرفت علمی امکان‌پذیر شده‌است را به تصویر بکشد. در اثر علمی- تخیلی نویسنده گاهی تمایلات و آرزوهای انسان‌ها و گاهی هم به بیان بیم‌ها و ترس‌های آنان می‌پردازد. همچنین فیلم‌های علمی – تخیلی بیشتر برای بیان دغدغه‌های اجتماعی و سیاسی و فلسفی که امکان اشاره مستقیم آن همواره وجود ندارد مورد استفاده نیز قرار می‌گیرد. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در نقد سینما | دیدگاه‌تان را بنویسید:

نامه‌ی سرگشاده

این نامه‌ چندین ماه قبل در بعضی جراید آمده بود و رسانه آن را در هفته‌ی گذشته دریافت کرده است و به دلیل مهم بودن پاره‌ای از برخوردها با بعضی چهره‌های مطرح ایرانی‌ی طرفدار حمله‌ی نظامی‌ی آمریکا به کشور عزیزمان ایران انتشار آن را دراین سایت ضروری دیدیم.           رسانه

منتشرشده در مقاله | دیدگاه‌تان را بنویسید:

شعرخوانی‌ی ایرج زهری



شعرخوانی‌های اشعار شاعران ایرانی یکی از کارمایه‌های ايرج زهری، منتقد، مترجم، نمايشنامه‌نويس و مدرس تئاتر است که دیرزمانی‌ بود که او را به خود مشغول داشته بود . در شماره‌های قبل اشعاری از شاعران مختلف را با صدای این همکار خردمند که به تازه‌گی ما را ترک کرد شنیدیم. در این شماره شعرآب را گل نکنیم سهراب سپهری را با صدای او برایتان می‎آوریم،

 

برای آشنایی بیش‌تر با ایرج زهری‌ به سایت شخصی‌ی او به نشانی‌ی زیر مراجعه کنید.

http://www.iradjzohari.epage.ir

سهرای سپهری آب را گل نکنیم

 

منتشرشده در صدای شعر دیگران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

با صدای یداله رویایی (14)

امیدِ آمدن ِ لغتی با صدای گرامی‌ی شاعر یداله رویایی

 

 

منتشرشده در با صدای شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

عکس روز

منتشرشده در عکس روز | دیدگاه‌تان را بنویسید:

منتشرشده در سرفصل | دیدگاه‌تان را بنویسید:

آرزوهای محمدعلی‌شاهی

اینک شاهزاده‌ای دیگر، پس از چندسالی بازی با دموکراسی و سخن گفتن از این که او شهروند ساده‌ای بیش نیست، شرم و آزرم را یکسر به کنار نهاده است و خویشتن را «پادشاه قانونی ایران» خوانده، که در سودای براندازی جمهوری اسلامی و بازگرداندن خاندان پهلوی به تخت شاهی چشم بر یاری «دموکراسی»هایی مانند عربستان، کویت و قطر دوخته است …


در دوم تیرماه ۱۲۸٧ خورشیدی، قزاقان روس به فرمان محمدعلی شاه قاجار، مجلس مشروطه را به توپ بستند. یک سال پس از آن، مشروطه خواهان بر تهران چیره شدند و «مجلس عالی» که موقتاً به جای مجلس شورای ملی نشسته بود، محمدعلی شاه را از پادشاهی برکنار کرد و فرزند خردسالش را به جای او بر تخت شاهی نشاند. اما محمدعلی قاجار و برادران خودکامه و فاسدش، از سودای بازگشت به شاهی و براندازی مشروطه دل برنکردند. دوسال پس از برکناری از پادشاهی، محمدعلی میرزا به همراه برادرش، ملک منصور میرزا شعاع‌السطنه، با پشتیبانی و تحریک روس‌ها و با جنگ‌افزاری انبوه، از راه ترکمان صحرا به ایران تاختند. گرگان، شاهرود و بابل به دست محمدعلی میرزا افتاد و برادرش، ابوالفتح میرزا سالارالدوله، به یاری گروهی از عشایر غرب و با پشتیبانی برخی از روحانیان شیعی، بر کرمانشاه چیره شد. بخت و تاریخ با مشروطه خواهان همراه بود و کوشش شاه خودکامه قاجار و برادرانش به جایی نرسید.

اینک که بیش از یک‌سد سال از آن هنگام می‌گذرد، شاهزاده‌ای دیگر، پس از چندسالی بازی با دموکراسی و سخن گفتن از این که او شهروند ساده‌ای بیش نیست، شرم و آزرم را یکسر به کنار نهاده است و نه تنها خویشتن را «پادشاه قانونی ایران» خوانده، که در سودای براندازی جمهوری اسلامی و بازگرداندن خاندان پهلوی به تخت شاهی، در ستایش از دخالت نظامی دولت‌های خارجی در ایران و به پیش‌باز رفتن ایرانیان «از مهاجمان خارجی»، زبان گشوده وچشم بر یاری «دموکراسی»هایی مانند عربستان، کویت و قطر دوخته است. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | ۱ دیدگاه

طرح‌های بیژن اسدی‌پور

بخش ۲


ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در طرح‌‌ها و نقاشی‌ها | دیدگاه‌تان را بنویسید: