گفتوگوی من (سوری احمدلو) با زنده یاد دکتر کیومرث منشیزاده به مناسبت بزرگداشت خیام در سایت وازنا (نشریهی الکترونیکی شعر) در تاریخ ۲۶ مهر سال ۱۳۹۰ را بخوانید.
از منزل کفر تا به دین ، یک نفس است
وز عالم شک تا به یقین یک نفس است
این یک نفس عزیز را خوش میدار
چون حاصل عمر ما همین یک نفس است
سؤال: چقدر هنوز این مشرب، منظورم جهانبینی خیامی در دنیا کارکرد دارد، اصولا ً نوع نگاه خیام به هستی؟
جواب: هنر زمان نمیشناسد، علم ماقبل رنسانس الان مطلقا ً جایی ندارد ولی شعر های ماقبل رنسانس و نقاشیهای ماقبل رنسانس هنوز جای خودشان را دارند برای این که شعر، هنر منطقی نیست بلکه ضد منطق است. یعنی شعر در واقع برای مبارزه با منطق خلق شده و پنج چیز است که خلاف منطق وعقل سلیم است، برهان و جدل و خطابه و شعر و مغالطه. حالا وقتی که یک چنین مقولهای واردِ عالم هنر میشود صرف نظر از این که این مقوله الان درست است یا نه، چون هنری شده است اعتبار خودش را از دست نمیدهد. افکار خیام دنبالهروی افکار اپیکوریسته است که بنیانش را فیلسوفی یونانی گذاشت که معتقد بود، حیوان دنبال نوعی لذت است و از هرچیزی میخواهد فقط لذت ببرد و معتقد بود بعضیها از چیزهای خوب لذت میبرند بعضیها از چیز های بد (بد و خوب، مقولاتی اخلاقیاند و مقولات اخلاقی تابع زمان و مکان هستند، یعنی چیزی که این جا اخلاقی است در قطب اخلاقی نیست و یا مقولهای که امروز اخلاقی یا خوش اخلاقی است در قبل از آن نیست) همان طور که استتیک هم این طور است. بعضی از معشوقههای ناپلئون را که میبینیم میگوییم این عجب آدم دیوانهای بوده است، اینها کی هستند دور و برش؟
حرفهای خیام طبق این تئوری یا نظریهی لذت است. اپیکوریست میگوید، حیوان وقتی کاری میکند صرفا ً برای لذت است، انسان اگر خیر میکند برای این است که از خیر لذت میبرد. عدهای هم هستند که مثلا ً از قتل لذت میبرند و این هر دو دنبال لذت رفتن است خیام هم خواسته آن عصر را توسُّع بدهد و یک مقداری هم دنباله روی ابوالعلاء معری بوده که، آدم بسیار بدبینی بوده همانکه میگوید من حاصل جنایتِ پدرم بودم، ومن جنایت نکردم. خیام این بدبینی را از او گرفته و نظریهی لذت را از اپیکوریستها، و به همین علت شعرهایش همیشه و حداقل تا زمانی که ما هستیم جالب وجذاب است برای ما.
سؤال: خیام در کل رباعیاتی که سروده چه نوع باور دینی دارد؟ اعتقاد الهیاش چگونه است؟