رضا مقصدی احمد شاملو
از مهتابی به شعر
در آستانه ۲۳مین سالگرد
رضا مقصدی
.
……………… صدای هوشرُبای شاملو با کلامِ شورانگیزِ لورکا!
.
اشاره : در آستانهی ۲۳مین سالگرد ِ از دست دادن عزیزِ شعرِ پارسی ایستادهایم… این شعر سالها پیش در اسپانیا با یادِ این «یار، این یگانهترین یار» نوشته شده است…در آن جا دو چیز بیش از هر چیز مرا به جانبِ خود میخواند: «ماه» و “گارسیا لورکا” … در ساحل، در دیدارهای مهربان با ماه، پیاپی صدای هوشرُبای شاملو با کلامِ شورانگیزِ لورکا! در جانم میریخت و مرا تا دور، تا لحظههای پرشور میبُرد…. نخستین سطرهای این شعر در زیر منشورِ نورِ ماه و در آن ساحل، بر کاغذ نشست، سپس در سال ۷۶ در «دفتر هنر» ویژهی احمد شاملو به سردبیری مهربانم «بیژن اسدیپور» در امریکا انتشار یافت…در این لحظه، با بهرهگیری از کلامِ فاخرِ «سایه»ی عزیزم، به آن «بامدادِ» همیشه میگویم: یادِ دلنشینات، ای امیدِ جان …هر کجا روم، روانه با من است……رضا مقصدی
.
ققنوس در آتش
به قامتِ بلندِ حماسه و عشق:
احمد شاملو
……………………………………
پس
واژه را دوباره فرا خواند
تا از فرازِ عاطفهی ابر، بگذرد
وز نور
وز غرور