شاعران شعله‌ور در خیابان‌های خیس!


         علیشاه مولوی

………………گپ ………………..شعر
به یاددوستی که ۶ سال پیش دچار سکته شد
درآستانه سالگرد درگذشت علیشاه مولوی
.
………………………………….. شاعران شعله ور در خیابان های خیس !
.
من، تو و باران
دلخوشم می‌کنی که،
پائیز پارسال پیرتر بودم
که،
از خیابان‌های خیس پاییزی،
تنها،
شاعران شعله‌ور می‌گذرند
که،
پاییز پیمانه سرآمده تابستان است،
تو که از جنس بهار و بابونه بودی چرا؟
تاوان این همه جنون‌سالی،
کلنجار با واژه‌های کودنی ست
که
تا رهاشان می‌کنم
کلمات قصار می‌شوند
و بعد.
چند جمله خواب خاکستری کوتاه در بیداری،
مثل نوزاد ناقص پروانه
حالا دوست داری بدانی که چرا؟
آرزو می‌کنم ای کاش،
با هفتمین پائیز کودکی‌اَم رفته بودم؟
پس بیا،
تا انتهای برگ‌فرش این خیابان خیس با هم برویم .

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در شعر دیگران ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.