من در کالگری کسی را دارم

شعری از: مجید نفیسی

من در کالگری* کسی را دارم
که به من فکر می‌‌کند
آنروز که در تهران از او جدا شدم
منتظر تولد فرزندش بود

ما شب‌‌ها به حیاط می‌‌رفتیم
تا صدای گلوله‌‌ها را بشنویم
و صبح‌‌ها پشت درهای بسته
به صدای تکه‌‌تکه شدن خود گوش می‌‌دادیم
اکنون پاره‌‌های من در سراسر جهان پراکنده‌‌اند
و حتی در کالگری هم خانه کرده‌‌اند
در آن‌جا پوستینی پشمین می‌‌پوشم
و همراه با پسری ده ساله
که دیگر فارسی نمی‌‌داند
به تماشای خرس‌‌ها و گوزن‌‌های قطبی خواهم رفت

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در شعر دیگران ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید