روز مادر

روز مادر2

روزجهانی‌ی مادر برهمه‌ی مادران شریف و غیور ایرانی خجسته باد.

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌ها برای روز مادر بسته هستند

می‌گویند ۵۷

شماره‌ی57

منتشرشده در می‌گویند | دیدگاه‌ها برای می‌گویند ۵۷ بسته هستند

پرت و پلا

توضیحی محمل21 (2)

توضیحی محمل21 (2)

منتشرشده در پرت و پلا | دیدگاه‌ها برای پرت و پلا بسته هستند

یادداشت‌های شخصی ( ذبیح‌الله منصوری سنگ ظالمان بر در بسته‌ی او )

3می2015
————————————-
فقط یک آدم بی کار ممکن است دنبال پیدا کردن اسامی‌ی نویسندگانی بگردد که ذبیح‌الله منصوری خودش به جای آن‌ها نوشته بود! از همه عجیب‌تر حسینقلی مستعان بود که او هم سنگ را به در بسته زده بود بدون این‌که به روی مبارکش بیاورد کتاب خود را با تغییر اسامی‌ی قهرمان‌های داستان از کتاب جرجی زیدان رونویسی کرده بود. در حقیقت ذبیح الله منصوری تنها مترجم در تاریخ ترجمه‌ی ایران بوده است که به جای اقتباس ازآثار بی‌هنران جور دیگران را هم می‌کشیده و خود زحمت نوشتن را متقبل می‌شد و کتاب را چون برگ سبزی تحفه‌ی یک درویش پرچانه تحویل می‌داد. مثل مترجم ترک زبان آثار پاموک نبود که تاریخ را به نفع ترکان عثمانی عوض کند، مثل کوثری نبود که ترجمه‌ی شش دانگ آثار یوسا را خاص خود بداند و با وجودی که رمان‌های او را از زبان اصلی ترجمه نمی‌کند در مصاحبه آخر عظمت کار خود را این گونه توصیف کند: ” ما در این جا بازآفرینی می‌کنیم اما یک مترجم انگلیسی این کار را نمی‌کند. این جا در ترجمه باید همه چیز را عوض کنیم، باید همه چیز را در دستگاه زبان خود هضم کنیم و سپس آن را بیرون دهیم. ” حالا تصور کنید چند دفعه این اتفاق افتاده که کتاب از زبان مترجم عبور کند و وارد دستگاه هاضمه‌ی اصلی شود و محصول مترجمان به صورت بویناک بیرون داده شود! یادش به خیر حسن هنرمندی را که مترجم آثار آندره ژید بود؛ از فرانسه مدرک عالیه داشت؛ قرار بود دردانشگاه زبان فرانسه درس بدهد که وقتی برایش زدند برای شندر غاز آثار اصلی‌ی ژید را به فارسی ترجمه کرد. آخر عمری در یک جای کوچک فکسنی مثل سلول‌های زندان اوین که دولت فرانسه به فقرا می‌داد زندگی می‌کرد و احتمالا کسی هم او را نمی‌شناخت، روزی که مرد زیر بالش او کاغذی پیدا کردند که هنرمندی نوشته بود: چون امروز چیزی برای خوردننداشتم همه‌ی قرص‌هایم را خوردم! ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های شخصی | دیدگاه‌ها برای یادداشت‌های شخصی ( ذبیح‌الله منصوری سنگ ظالمان بر در بسته‌ی او ) بسته هستند

واژگان خانگی

واژگان خانگی4-19-15

شاعران این شماره: سریا داودی حموله، ناهید عرجونی، آرزو نوری، اکبر اکسیر، عابدین پاپی، حمید عرفان، هومن هویدا، علی‌رضا نوری 

_____________________________

سریا داودی حموله
یک شعر : از سریا داودی حموله

رفورم

 

کفش‌ام به پای بادها بخورد

به پیامبری

مبعوث می‌شوم

شاید نیمه‌ی کسی باشم

جلوی نیل را گرفت!

که با یک کاما

 

ناهید عرجونی۴
یک شعر: از ناهید عرجونی
 ………………………………….

.……………………...از: شعر و دنیایی که می‌سازمش

 

می‌گویند برای خودت مردی شده‌ای

 

می‌گویند برای خودت مردی شده‌ای

از مرز می‌گذری

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در اشعار این شماره | دیدگاه‌ها برای واژگان خانگی بسته هستند

تازه‌سازی طرح‌واره‌ای در شعر زنان

نوشته‌ی لیلا صادقی

نقل از سایت لیلا صادقی
جهان ممکن و ناممکن

رزا جمالی
در شعری از رزا جمالی به نام «برای ادامه‌ی این ماجرای پلیسی قهوه‌ای دم کرده‌ام» در مجموعه‌ای به همین نام منتشر شده در سال ۱۳۸۰، طرح‌واره‌ها در هر سه سطح شکسته می‌شوند و در پی شکست طرح‌واره‌ای در هر سه سطح، چیزهای غیرممکن یا غیرمحتمل با شکست طرح‌واره‌ای چالشی را در دانش طرح‌وار‌ه‌ای ایجاد می‌کنند و بازسازی طرح‌واره یا بازسازی دانش اصلی رخ می‌دهد و این چالش منجر به تغییر کلی مجموعه و یا تغییری در نگرش به جهان می‌شود.

رزا جمالی

رزا جمالی

از دست چاقو كاری ساخته نيست وقتی دزدی كور سرك می‌كشد از دست چاقو كاری ساخته نيست. در میانه‌ی شعر، برداشت‌های متفاوتی همانند همان تکنیکی که در هنگام فیلم‌برداری و در صنعت سینما مورد استفاده قرار می‌گیرد، به صورت برداشت اول، برداشت دوم و غیره پیش می‌آید که ژانر شعر را با ژانرهای دیگر در تعامل قرار می‌دهد و اینگونه طرح‌واره‌ی متنی که در شعر زنان به ندرت شکسته می‌شود، تازه‌سازی می‌شود.

برداشت اول :
موهايم كمي از روسری بيرون زده بود
می‌گفتند شكل ظرف‌ها را از بر بود آن زن
دكمه‌هايش، بی‌قرار می‌افتادند
و قلب‌اش به شكل ۵ وارونه می‌شد.
[….]
برداشت دوم :
من كه به پلك‌های فراری پناهنده شدم
تمام می‌كنيد؟
در اين سرزمين جواهری دفن كرده بودم
هواپيما تكه‌ای از زمين مرا دزديد.
طرح‌واره‌های مفهومی بسیاری در این شعر وجود دارند که در بخش آغازین آن عبارتند از طرح‌واره‌ی دزدی، قتل، خواب، خیاطی و غیره که چاقو و ماجرای پلیسی طرح‌واره‌ی قتل را فعال می‌کنند. دزدی، پریدن از دیوار خانه و خواب بودن صاحب‌خانه طرح‌واره‌ی دزدی را فعال می‌کنند و جدول ضرب و جمع زدن طرح‌واره‌ی ریاضیات را فعال می‌کنند که توصیفی برای کنش معشوق است. این طرح‌واره‌ها در برداشت اول شکلی عاشقانه پیدا می‌کنند و در برداشت دوم طرح‌واره‌های پناهندگی و مهاجرت فعال می‌شوند و طرح‌واره‌ی دزدیدن به صورت از دست دادن سرزمین تفسیر می‌شود: «هواپيما تكه‌ای از زمين مرا دزديد.» ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در نقد شعر | دیدگاه‌ها برای تازه‌سازی طرح‌واره‌ای در شعر زنان بسته هستند

صورت‌نامه ۶۵

نهرو65

منتشرشده در صورت‌نامه | دیدگاه‌ها برای صورت‌نامه ۶۵ بسته هستند

چرا من از رویایی می‌‌نویسم؟

یداله رویایی احمد بیراوند.
………….یداله رویایی …………………….احمد بیراوند

برداشت: آوانگارد سایت ادبیان پیشرو

به مناسبت زادروز یدالله رویایی                   

نوشته‌ی: احمد بیرانوند

«زخم ظریف عقربه در من بود

وقتی که دایره کامل شد
معماری بیابان
همراه با روایت عقربه تکرار شد…» (دلتنگی ها/ یدالله رویایی)بوطیقای شعر حجم

———-

چرا من از رویایی می‌‌نویسم؟

خطابه‌ای در خلوت
و اما بعد…
من یک چیز عجیب کشف کرده‌ام و این کشف، «چیز»ِ عجیب من شده است. شاید همه چیز من… .
من فهمیدم که یدالله‌ رویایی وقتی پشت میز تحریرش می‌نشیند، ساعت مچی‌اش را دور می‌اندازد. باطری ساعت دیواری‌اش را بیرون می‌کشد و ساعت رومیزی‌اش را توی کشو می‌گذارد. نمی‌دانم. شاید رویایی اصلن ساعت نداشته باشد. همین است که وقتی می‌نویسد، دیگر «وقت» نیست. رویایی در نوشتن، حذف زمان می‌کند. چیز عجیبی که ذهن مرا به خود گرفته است.
حالا حتمن می‌پرسی: خب چرا این کار برای من کشف مهمی ست؟ یا چرا این کار رویایی آن قدر مهم است که مرا مجبور کرده از او بنویسم ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در نقد شعر | دیدگاه‌ها برای چرا من از رویایی می‌‌نویسم؟ بسته هستند

نگاهی خلاصه بر مجموعه شعر «اوراد حاشا»

فریاد ناصری- آزیتا قهرمانی
……………..فریاد ناصری……………………………… آزیتا قهرمان

یادداشت آزیتا قهرمان بر مجموعه شعر «اوراد حاشا»  سروده‌ی فریاد ناصری

سلام دوست عزیز شاعر. من هنوز دارم کتاب را می‌خوانم و دوباره مرور می‌کنم. یک کتاب شعر خوب چیزی نیست که با یک بارخواندن آن را تمام کنی و کتاب شما نیز خواننده را آسان رها نمی‌کند. اما چیزهایی که در این چند بار خواندن به ذهنم می‌رسد. اول از همه: زبان شعرها بسیار شفاف و صیقل خورده است. این امکانی است که حضور اندیشه و تجربه‌ی صید شده در هر شعر را روشن در اختبار خواننده می‌گذارد و گاهی نیز شگفتی می‌آورد وسطحی از تماشا را به برشی تصویری و تازه وصل می‌کند /بارانی که سر در پی ابر هامی‌گذارد / سرزمین خودش را گم می‌کند. آنچه گفته شده زیور و کنایات و هر تمهیدی در پیوند با معنای شعری است و نشان دهنده این که باشاعری رویرو هستیم که اتفاق زبان؛ کشف‌ها و غوطه‌ورشدن او در زندگی بنیان و شکل گرفته. /ما تسلیم نشدیم / ابرهارا با دست بالا نگه داشته بودیم / این رو راستی و یگانگی خیلی دلچسب است. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در نقد شعر | دیدگاه‌ها برای نگاهی خلاصه بر مجموعه شعر «اوراد حاشا» بسته هستند

رویکردی آیدتیک به گفتمان زیباشناسی

4
عابدین پاپی

از: نویسنده ، شاعر و منتقد عابدین پاپی

بخش دوم

۲- اقسام زیبایی

الف)زیبایی طبیعی پایه _ تکرار

ب) زیبایی مصنوعی پایه _ تقلید

 

الف) زیبایی طبیعی پایه تکرار
زیبایی طبیعی به آن زیبایی گفته می‌شود که فی‌نفسه در طبیعت وجود دارد. طبیعت در این مقوله شامل موالید چهارگانه هستی است. موالید چهارگانه‌ای که موجودیت وجود را به اثبات رساند‌ه‌اند  به عنوان مثال : انسان، کوه، دریا، رود، جنگل، خورشید، ماه و … که فی‌نفسه دارای زیبایی‌اند و البته در ساختار آن‌ها نیز زیبایی نهفته است. بنابراین به چنین فرآیندی زیبایی طبیعی پایه می‌گویند. لذا اکثر هنرهای رآل از تابلوی نقاشی گرفته تا شعر و موسیقی و … از زیبایی پایه تبعیت میکنند. چرا که پیامد زیبایی طبیعی را این قلم ” تکرار “می‌نامد . تکرار همان نقاشی و یا تصویر کردن یک شی و یا حتی یک انسان است که قبلا” توسط نقاشان زبردست صورت می‌گرفت و اکنون نیز عکاس جای نقاش را گرفته است. ولی در شعر و دیگر هنرهای هفت گانه به انحای دیگری صورت می‌گیرد. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌ها برای رویکردی آیدتیک به گفتمان زیباشناسی بسته هستند

با صدای محمد محتاری

شعر خوانی محمد مختاری

منتشرشده در با صدای شاعر | دیدگاه‌ها برای با صدای محمد محتاری بسته هستند

دیدار با روجا چمنکار

روجا چمنکار
روجا چمنکار

راه رفتن روی بند - روجا چمنکار

زخم

با پنبه‌ای زخمی را بند می‌آورند و 

با پنبه‌ای سر می‌بُرند

کودکی را از آوار زلزله نجات می‌دهند و

کودکی را بمباران می‌کنند

 

هر بار که خسته برمی‌گردم 

امنیت جهان را در تو 

تضمین می‌کنم

منتشرشده در دیدار با یک شاعر | دیدگاه‌ها برای دیدار با روجا چمنکار بسته هستند

کشتار جمعی‌ی ارامنه در ترکیه

دیدن این عکس‌ها شما را به یاد چه اتفاق ناگواری می‌اندازد؟!!. البته جواب کشتار وحشیانه یهودیان جهان به دست مزدوران نازیست آلمان و طرفداران ریز و درشت آن‌هاست. اما چیز غمگین‌تر و اسف‌انگیزتر آن‌ست که فرزندان و بازماندگان همان ستمدیگان یهودی که امروزه سکان اقتصادی و سیاسی‌ی بسیاری از وسایل ارتباط جمعی را در دست دارند از کنار این کشتار غم‌بار و امثال آن مانند آن‌چه در سرزمین‌های فلسطینی می‌گذرد به‌راحتی می‌گذرند و فراموش کرده‌اند که پدران آن‌ها نیز به خاطر همین مماشات با دیکتارتورهای جهانی عاقبت قربانی دستان خون‎آلود آن‌ها شدند.

                                                                                                    رسانه

عکس هایی که جهان را شوکه کرد

نقل از: رادیو فردا

آرمین تی وگنر، سرباز و از اعضای تیم پزشکی ارتش آلمان، متحد امپراطوری عثمانی در زمان جنگ جهانی اول بود. عکس‌های متعدد وگنر از کشتار و درد و رنج ارمنی‌ها در سال‌های ۱۹۱۵و ۱۹۱۶، جهانیان را با آنچه بسیاری از تاریخ‌دانان «نخستین نسل‌کشی» قرن بیستم می‌دانند، آشنا ساخت. عکس گرفتن از ارمنی‌ها ممنوع بود، وگنر دستگیر و پس از مدتی به آلمان بازگردانده شد.


آرمین تی وگنر

آرمین تی وگنر، نویسنده، شاعر، عکاس و سرباز آلمانی. عکس‌های وگنر جهان را از وضعیت ارمنی‌ها در سال‌های جنگ جهانی اول در امپراطوری عثمانی آگاه ساخت. 


1-خانواده ارمنی قبری در نزدیکی راه آهن بغداد می‌کَند ( سال ۱۹۱۵)
-<!–more

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌ها برای کشتار جمعی‌ی ارامنه در ترکیه بسته هستند

رقص محلی بجنورد

منتشرشده در رقص و ترانه‌های ایرانی | دیدگاه‌ها برای رقص محلی بجنورد بسته هستند

عکس روز

جهنم

منتشرشده در عکس روز | دیدگاه‌ها برای عکس روز بسته هستند

نوزدهم آوریل2015

منتشرشده در سرفصل | دیدگاه‌ها برای بسته هستند