منتشرشده در Uncategorized | دیدگاه‌تان را بنویسید:

سجاده، فرش عنف و تجاوز

.

سجاده فرش عنف و تجاوز، ای داعیان شرع خدا را !
بر قتل‌عام دین و مروت، دست که بسته چشم شما را ؟
الله اکبر است که هر شب، همراه جانِ آمده بر لب
آتشفشان به بال شیاطین، کرده‌ست پاره پاره فضا را
از شرع غیر نام نمانده‌ست، از عرف جز حرام نمانده‌ست
بر مدعا گواه گرفتم، جسم ترانه قلب ندا را
انصاف را به هیچ شمردند، بس خون بی‌گناه که خوردند
شرم آیدم دگر که بگویم، بردند آبروی حیا را
سهراب‌ها به خاک غنودند، آرام آنچنان‌که نبودند
کو چاره‌ساز نفرت و نفرین، تهمینه‌های سوگ و عزا را ؟
زین پس کدام جامه بپوشند، بهر کدام خیر بکوشند
آنان‌که عین فاجعه دیدند، فخر امام ارج عبا را
سجاده تار و پود گسسته‌ست، دیوی بر آن به جبر نشسته‌‌ست
گو سیل سخت آید و شوید، سجاده و نماز ریا را

منتشرشده در شعر دیگران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

موج خون از پریسا و شجریان

در تحولات و تغییرات جوامع و مناطق عوامل گوناگونی تأثیر‌گذارند که حرکت این جریانات را تسریع می‌بخشند و یا در تداوم و بقای آن بسیار مهم‌اند. رهبری و داشتن برنامه شروط لازم این تغییرات می‌باشند، حرکت‌های عمومی‌ بدون این‌ پیش شرط‌ها نیز اتفاق می‌افتند هر چند که متأسفانه غالبآ به کج‌راهه می‌روند. اما ادبیات و هنر از عوامل بسیار مهمی هستند که جنبش‌های اجتماعی را در سمت و سوی مردمی سوق داده و آن را تازه و پویا نگه‌می‌دارد. نگاهی به تاریخ انقلابات ایران نشان می‌دهد که هنر و قلم چه نقش تعیین کننده‌ای در حرکت مردم داشته‌ است. مانند بسیاری شعرها و ترانه‌ها و طرح و نقاشی‌ها که هنوز در خاطره‌ی مردم جا خوش کرده‌اند! در جریان اعتراضات مردم ما در ماه‌های گذشته بسیار شعرها سرود شدند و بسیار ترانه‌‌ها و آهنگ‌ها ساخته و پرداخته! که رسانه از میان آن‌ها آخرین کار مشترک پریسا و محمدرضا شجریان به نام موج خون را برای‌تان می‌آوریم

. آهنگ موج خون از پریسا و شجریان

منتشرشده در CD | 3 دیدگاه

روی موج کوتاه

.
٤٠
مادرم لافند* را می‌آویزد
و پیراهن کودکی‌ام
…………………………پر می‌کشد

برادرم طناب را حلق‌آویز می‌کند
…………………….مادرم پرپر می‌شود
………………………………………………..٢٧ ژانویه ٢٠١٠
……………………………………….. روزویل کالیفرنیا


*لافند= طناب به گیلکی
 

 

منتشرشده در روی موج کوتاه | دیدگاه‌تان را بنویسید:

هر دم از این باغ بری می‌رسد!

.
چندی قبل در رسانه مطلبی آمده بود تحت عنوان بی‌پایه‌‌ی زبان تاجیکی که در آن سعی شده بود که شیطنت‌های حکومت‌گران تاجیکستان را در ادعای بی‌‌ریشه‌ی زبان مردم آن سامان بر تاجیکی بودن به جای فارسی که سالیان سال با آن تکلم می‌کنند تذکر دهد. متأسفانه با توجه به شرایطی که در ایران جاری‌ست و دل‌مشغولی‌های حکومت جمهوری اسلامی که حفظ و حراست زبان و آثار ملی، میهنی جایی در دستور کار آن نمی‌باشد این‌بار جریان‌های معلوم‌الحال گرداننده سیاست‌های شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان بر اسکناس کشور تاجیک‌ها عکس فیلسوف و طبیب نامی‌ی ایرانی ابوعلی سینا را منقش کرده از او به عنوان دانشمند تاجیکی نام ‌برده‌اند. پس از دریای خزر و پاسارگاد و خلیج فارس و مولانا و ابوعلی سینا …. احتمالآ تا چند وقت دیگر حافظ و سعدی و غیره هم گرین کارد کشورهای دیگر را گرفته دیگر ایرانی نخواهند بود!
…………………………………………………………………………………………………………………..رسانه

منتشرشده در گزارش | ۱ دیدگاه

منتشرشده در Uncategorized | دیدگاه‌تان را بنویسید:

عکس‌هایی منتشر نشده از چارلی چاپلین

.
اخیرا مجله لایف با اقدامی جالب پس از گذشت ١٢٠ سال از تولد چارلی چاپلین، سلطان سینمای کمدی جهان عکس هایی از وی را منتشر کرد که بعضا تا پیش از این در هیچ کجا به نمایش درنیامده بودند که امیدوارم برای شما دوستان هم جالب و ارزنده باشه …

; |www.PersiaFun.ir
چارلی چاپلین، كمدین افسانه‌ای سینمای صامت
; |www.PersiaFun.ir
چارلی چاپلین و آلبرت انیشتین که در یکی از شاهکارهای برتر با هم دیدار کردند (١٩٣١)
; |www.PersiaFun.ir
چاپلین و دخترش ژوزفین در صحنه ای از “کنتس از هنگ کنگ” (١٩٦٧)
; |www.PersiaFun.ir
چاپلین و ازدواج چهارمش با اونا اونیل، نمایشنامه نویس معروف (۱۹۴۳)
; |www.PersiaFun.ir
چاپلین و ملاقات با ماهاتما گاندی رهبر هند در لندن ( ١٩٣١)
; |www.PersiaFun.ir
چاپلین به همراه ولز، داستان نویس و چند تن از دوستانش ( ١٩٢٥)
; |www.PersiaFun.ir

تندیسی هنرمندانه از چارلی چاپلین که توسط
“Madame Tussauds” به اتمام رسید
چارلز اسپنسر چاپلین، كمدین افسانه‌ای سینما، شانزدهم آوریل ۱۸۸۹ در لندن و در خانواده‌ای تئاتری به دنیا آمد. او بازیگری، كارگردانی، تهیه‌كنندگی، فیلمانه‌نویسی و حتی آهنگسازی فیلم‌هایش را شخصاً انجام می‌داد. زندگی حرفه‌ای او از كودكی در صحنه‌ی تئاترهای لندن تا زمان مرگش بیش از ۷۰ سال ادامه داشت. دوران كودكی او در فقر و تنهایی سپری شد چون كه در دو سالگی پدر و مادرش از هم جدا شدند و پدرش كه به سختی او را به یاد می‌آورد چند سال بعد مرد. مادرش كه بازیگری پركار بود، مبتلا به نوعی بیماری حنجره شد و چاره‌ای نداشت جز این كه كار تئاتر را رها كند.

اما قبل از آن، پسر ۵ ساله‌اش چارلی شانس بازی در نمایش را كنار او داشت كه با خواندن آهنگ معروفی مورد تشویق زیادی قرار گرفت. مادر او خیاطی را در پیش گرفت تا مخارج زندگی چارلی و پسر دیگرش سیدنی را تأمین كند. در سال ۱۹۰۰ چارلی در یازده سالگی همراه برادرش در نمایش پانتومیمی بنام “سیندرلا” بازی كرد و از آن موقع تصمیم گرفته بود كه بازیگری را حرفه‌ای دنبال كند.
سیدنی چاپلین چند سال بعد برای پیوستن به نیروی دریایی آنها را ترك كرد. چارلی با مادرش كه دچار بیماری روحی شدیدی شده بود در منطقه فقیرنشین لندن به وسیله درآمد اندك برادرش زندگی می‌كرد و برای مراقبت از مادرش درس را رها كرد چون نمی‌خواست كسی به بیماری روانی او پی ببرد ولی وقتی اطرافیان متوجه وضعیت وخیم او شدند، او را در بیمارستان بستری كردند كه تا سی سال دیگر با همان شرایط به زندگی ادامه داد. چاپلین در هفده سالگی به عنوان دلقك به گروه طنز “فرد كارنو” (Fred Karno) پیوست و ستاره نمایش های آن شد. او و گروه كارنو برای اولین تور آمریكا در سال ۱۹۱۰ پا به آن كشور گذاشتند و در شهرهای مختلف نمایش اجرا كردند.
كه بعدها با نام “استن لورل” معروف شد با چاپلین هم بازی بود. “استن لورل” به انگلستان برگشت اما چاپلین كه شیفته‌ی آمریكا، پیشرفت سریع و محیط شادش شده بود در آن كشور ماند. در این گروه، “استنلی جفرسون” (Stanly Jefferson سه سال بعد كارگردان جوانی به اسم “مك سنات” (Mack Sennat) بازی چاپلین را دید و به او پیشنهاد كرد با استودیوی فیلمسازی‌اش “كی استون” همكاری كند. چاپلین برخلاف میلی باطنی و ابتدا بیش تر به خاطر حقوقش قبول كرد و به این ترتیب وارد هالیوود شد. مسیر حرفه‌ای او از ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۷ در استودیوهای مختلف “كی استون” شروع شد، جایی كه خیلی زود هنر و صنعت فیلمسازی را فرا گرفت. چارلی چاپلین در اولین فیلم هایش كه توجه چندانی را جلب نكرد مثل همه بازیگرها، ظاهری معمولی داشت تا اینكه خیلی اتفاقی تركیبی از شلوارهای گشاد و كفشهای بزرگ، كت تنگ و كلاه لبه‌دار را امتحان كرد كه به نظرش عالی رسید و تبدیل به همان شخصیت دوست داشتنی شد كه همه می‌شناسند و با آن به اوج شهرت رسید.

اولین سال فعالیتش برای “سنات” فیلم‌های كوتاه زیادی ساخت كه بسیار موفق بودند. تصویری كه امروز از چاپلین از یادها مانده، محصول همین دوره است. در سال ۱۹۱۶ او قراردادی با شركت فیلمسازی Mutual بست تا دوازده فیلم كوتاه كمدی بسازد و تمام آنها را در طول یك دوره هجده ماهه تهیه كرد. چاپلین بعدها گفت كه زمان فعالیتش در این شركت شادترین دوره كاری‌اش بوده و تجربیات زیادی هم كسب كرده است. به دنبال آن استودیوی اختصاصی و كمپانی تولید فیلم خودش را در هالیوود سال ۱۹۱۸ راه‌اندازی كرد و این باعث شد تا حد زیادی كنترل مالی و هنری محصولاتش را شخصاً به عهده بگیرد. با استفاده از همین استقلال كه به تدریج بیش تر می‌شد، زیباترین صحنه‌ها را خلق كرد كه خارج از محدودهٔ زمان همیشه تأثیر گذارند و پیامی كه پشت ظاهر سرگرم كننده آنها نهفته است انگار در هیچ برهه‌ای از تاریخ كهنه نمی‌شود

منتشرشده در گزارش | ۱ دیدگاه

شماره‌ی پنجم سال اول یکم فوریه ۲۰۱۰
منتشرشده در Uncategorized | دیدگاه‌تان را بنویسید:

منتشرشده در مصاحبه | ۱ دیدگاه

.
نوشته‌ی زیر توسط جهانگیر خان هدایت برای رسانه ارسال گردیده که با سپاس فراوان از ایشان آن‌را برای‌تان نقل می‌کنیم.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..رسانه


در باره “”بوف كور“”

پرفسورعالم‌جان خواجه مرادوف ازاستادان زبان و ادبيات فارسي است كه در تاجيكستان شهر دوشنبه در دانشگاه‌هاي آن ديار استاد است.اين استاد كه درباره زبان فارسي در ايران، افغانستان و قاره‌ی هند تحقيقاتي دارد درباره صادق هدايت چنين مي‌نويسد:
“”صادق هدايت از چهره‌هاي تابناك ادب و فرهنگ قرن ٢٠ ايران است كه ٢٨ بهمن ماه مطابق به ١٧ فوريه ٢٠٠٣ صدمين سالگرد تولدش از جانب هواداران كلام فارسي تجليل مي‌گردد. او از داستان نويساني است كه نام و آثارش درميان تمام فارسي زبانان جهان، اعم ازايران و افغانستان و تاجيكستان و قاره هند صاحب آوازه گرديده است.””
كساني كه درباره ادبيات قرن بيستم در ايران پژوهش كرده‌اند بر اين باورند كه داستان نويسي نوين در آثار صادق هدايت به تكامل رسيده است. شكي نيست گسترش خودآگاهي ملي و مردم زمينه هائي را فراهم ساخت كه داستان كوتاه بتواند جاي خود را درادبيات فارسي بازكند. سبك ذهن گرائي و واقع‌گرائي در ادبيات فارسي ايران براي نخستين بار در آثار صادق هدايت ملاحظه مي‌شود. نمونه اين نثر را در”” زنده بگور، سه قطره خون، عروسك پشت پرده”” ،”” زني كه مردش را گم كرد”” وغيره به روشني مي‌توان مشاهده كرد. در زمينه واقع‌گرائي آثاري چون “”داش آكل، مرده خورها، علويه خانم، حاجي آقا”” وغيره نمونه هستند.
روان داستان‌هاي صادق هدايت خود بخش عمده و مهمي از كارهاي اوست ونمونه برجسته اين سبك نگارش “”بوف كور”” است. “”بوف كور”” جريان سيال ذهني را در ادبيات فارسي در ايران به اوج رسانيد. صادق هدايت ادبيات ذهن‌گرا و نوشته فلسفي-اخلاقي رادراين شاهكار خود به زيباترين شيوه به نمايش مي‌گذارد.
پروفسور عالم‌جان خواجه مرادوف درباره “”بوف كور”” چنين مي گويد:




















“”اين اثر از لحاظ سبك نگارش ،زبان نمادين، درونمايه و طرح موضوع و تفسيرغيرعادي آن تا به امروز در ادبيات داستاني فارسي زبانان جهان منحصر به فرد است و با بهترين آثار مدرنيستي جهان همپايي دارد. ويژگي “”بوف كور”” درآن است كه در برابر يك اثر مدرنيستي بودن صد در صد داستان ايراني با روحيه و ديد شرقي است.
شهرت بيشتر””بوف كور”” به حيث يك شاهكارجهاني نيز در ناتكراري سبك بيان و طرح مطلب و ويژگي ساختاري آن است كه صادق هدايت بهترين دستاوردهاي ادبي و فرهنگي شرق وغرب را “”در كوره ذوق خود گداخته”” در فرم خيلي بديع به صورت يك اث ردل‌آشوب (دل‌انگيز) به خواننده تقديم كرده است.””
همان‌گونه كه قبلا آمد در ادبيات نيمه دوم قرن بيستم درتمام كشورهاي فارسي زبان مخصوصا ايران، افغانستان و تاجيكستان آثاري رانويسندگان خلق كرده‌اند كه به شدت متاثراز””بوف كور”” است.گرچه هيچ‌يك از نويسندگان زبان فارسي نتوانسته‌اند ازنظرارزش ادبي وهنر نويسندگي حتي به “”بوف كور”” نزديك شوند اما “”بوف كور”” صادق هدايت باعث شد جريان نيرومند ادبي كه جنبه ذهن‌گرائي و روان‌داستاني دارد در ادبيات فارسي تولد يابد. و بالاخره استاد چنين مي‌گويد كه:
“”به‌طور خلاصه بايد اقرار شود كه الحق صادق هدايت را مي‌توان از پايه‌گذاران نثرنوين فارسي شمرد كه دربسط و تكامل آن سهم ارزنده‌اي گذاشته است.””
وما ضمن تشكر از استاد فقط در چند كلمه به اين استاد سلام رسانده مي‌گويم خشك‌انديشي و تعصب كور قرون وسطائي كار را به جايي رسانده كه اثري كه شما عالي‌ترين در نثر فارسي مي‌دانيد در ايران “”ممنوع الچاپ “”است.
منتشرشده در با هدایت از هدایت | ۱ دیدگاه

حشمت جزنی شاعر نقاش





با سپاس از حشمت جزنی‌ی گرامی، نقاشی‌های تازه و دستخط و شرح احوال او را مشاهده می‌کنید.
………………………………………..رسانه

منتشرشده در طرح‌‌ها و نقاشی‌ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

روی موج کوتاه

.
٣٨
انگشتان‌ام را بالا می‌برم
برای پیروزی اما
……………..علامتی
به زبان سرزمین من نیست

………………………………….٣ ژانویه ٢٠١٠
……………………….. روزویل کالیفرنیا
منتشرشده در روی موج کوتاه | دیدگاه‌تان را بنویسید:


منتشرشده در گزارش | دیدگاه‌تان را بنویسید:

.

.

از این شماره عکس‌هایی از آرشیو عکس ایران (مجموعه‌ی تصاویر شخصیت‌های فرهنگی، تاریخی میهن عزیزمان) ضبط و ثبت بیژن اسدی‌پور را که در اختیار رسانه قرار می‌دهند برای‌تان می‎‌آوریم.

منتشرشده در آرشیو عکس ایران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

روی موج کوتاه

.
٣٩
حکایت موش و گوش و دیوار

و دستِ با عصا
این همه خاستن

از کدام حنجره فریاد می‌شود؟

………………………. ٢ژانویه ٢٠۱٠
…………………………. روزویل کالیفرنیا
منتشرشده در روی موج کوتاه | دیدگاه‌تان را بنویسید:

پایی برای دویدن

.

محمد ایوبی


محمد ایوبی
نویسنده‌ی جنوبی درگذشت.
ایوبی متولد ١٣٢١ اهواز و بازنشسته آموزش و پرورش است و از دهه‌ ٤٠ خورشیدی نوشتن را آغاز کرد. از آثار او می‌توان به داستان بلند «راه شیری»، مجموعه داستان «پایی برای دویدن»، رمان سه‌گانه‌ «آواز طولانی جنوب»، مجموعه داستان «مراثی بی‌پایان»، رمان «طیف باطل»، «سال‌های کبیسه»، «سفر تا سرطان مغول» (درباره زندگی نجم‌الدین کبری)، «اندوه جنوبی» و «با خلخال‌های طلایم خاکم کنید» اشاره کرد.
از این نویسنده فقید اهوازی هم‌اکنون چند رمان در راه انتشار است که از میان آنها می‌توان به «سلاخ خانه»، «مرد تشویش همیشه» و «زیر چتر شیطان » اشاره کرد.
دو رمان «راه گراز» و «صورتک‌های تسلیم» آخرین آثار منتشر شده این نویسنده‌اند که امسال توسط نشر افراز منتشر شده‌اند. «صورتک‌های تسلیم» امسال نامزد دریافت جایزه ادبی «جلال آل احمد» بوده است.

با بهره‌گیری: از مطالب ارسالی سعید عرفان و خبرگراری کتاب

منتشرشده در مقاله | دیدگاه‌تان را بنویسید: