- [wikiwordpress]
جستجو
دفتر هنر وبژهی «نشریات فکاهی ایران» را میتوانید با فشار روی نشانیی زیر بخوانید و داشته باشید:
daftar-honar.com
__لل______________________..._________________ ..................................................................................... دفتر هنر شمارههای گذشته را میتوانید از طریق رسانه ابتیاع کنید. ntjv ikv _..._________________
.. **************
*دوستان گرامی
از شما که علاقهمندید با درج کارهای ادبی و هنریتان و نیز اخبار و اطلاعات تازه در رسانه شرکت کنید آنها را با فرمتword به نشانیی
habib@rasaaneh.com برایمان ارسال کنید تا در صورت امکان در اینجا منتشر کنیم.
____________________________
....
...... .....
..«الف مثل باران» را از رسانه بخواهید. .............. ..
..دو گفتار کتاب جدید محسن صبا چاپ انتشاراتیی آوانوشت منتشر شد. ......_______________________________________________
______________________________________________
کتابهای رسیده
.با تشکر از دوستانی که کتابهای خود را برای رسانه ارسال داشتهاند.
این کتاب را میتوانید در نشانیی زیر بخوانید.
http://asre-nou.net/php/view.
php?objnr=31357 پیوندها
دستهها
- دیدار 11894
-
يكصد و هشت سال تنهايی
جهانگيرهدايت
صادق هدايت در ۲۸ بهمن ماه ۱۳۸۹ يكصد و هشت ساله میشود . گرچه او ۵۹ سال قبل در پاريس به زندگی خود خاتمه داد ولی اين يك مرگ فيزيكی بود و نام و شهرت و افكار و آثار او نه تنها زندهاند بلكه انگيزهی تألیف بسياری كتب و مقالات و نیز موجب پژوهشها و بررسی و مراسم و جشنها شدند .
صادق هدايت تنها ۴۸ سال زندگی کرد، ولی طنين آخرين فريادش كه همان خودكشی او بود هنوز به گوش میرسد.
صادق هدايت دروطنش، یعنی مملكتي كه در آن زاييده شد، درس خواند، رشد كرد، زندگی كرد و آثار خود را نوشته و منتشر كرد درحال حاضر چه وضعی دارد؟
درهمه ديرمغان نيست چومن شيدايی خرقه جائی گروی باده و دفتر جائی
صادق هدايت شيدايی است كه تمام آثارش شش سال است که مهر ممنوعالچاپ و ممنوعالانتشار خورده و حكومت اجازه تجديد چاپ و انتشارآنها را نمیدهد. ادامهی خواندن
منتشرشده در با هدایت از هدایت
دیدگاهتان را بنویسید:
آن سه خط
از شمس تبریزی:
«…آن خطاط،
سه گونه خط نوشتی:
– یکی او خواندی لاغیر!
– یکی را، هم او خواندی، هم غیر!
– یکی، نه او خواندی، نه غیر او!
آن خط سوم منم!…»
منتشرشده در یادداشتهای پراکنده
دیدگاهتان را بنویسید:
سه شعر طنز از اکبر اکسیر
خواهش
شير مادر، بوي ادكلن میداد
دست پدر، بوی عرق
(گفتم بچهام نمیفهمم)
نان، بوی نفت میداد
زندگی، بوی گند
(گفتم جوانم نمیفهمم)
حالا كه بازنشسته شدهام
هر چيز، بوی هر چيز میدهد، بدهد
فقط پارك، بوی گورستان
و شانه تخم مرغ، بوی كتاب ندهد!
منتشرشده در شعر فرانو
دیدگاهتان را بنویسید:
آهنگ لری بارون بارون
منتشرشده در رقص و ترانههای ایرانی
۱ دیدگاه
دیدار با (مهدی اخوان لنگرودی)
۱– از کتابِ کوتاه، مثل آه….
ماه
………تو را در گلوگاهش پنهان کرد
و من، در اینجا
……..در سیارهای غریب ادامهی خواندن
منتشرشده در دیدار با یک شاعر
دیدگاهتان را بنویسید:
خطی که از میان شما رد نمی شود
لطفآ کنار خوابهای من
دراز نکشید
من اسلحهی خودکار حمل میکنم
و یک برگ کاغذ سفید
رویاهایام را شلیک میکند
شناسنامهام پیش شماست ادامهی خواندن
دراز نکشید
من اسلحهی خودکار حمل میکنم
و یک برگ کاغذ سفید
رویاهایام را شلیک میکند
شناسنامهام پیش شماست ادامهی خواندن
منتشرشده در شعر
دیدگاهتان را بنویسید:
یادداشتهای شخصی (شاهدی اروتیک از نثر فارسی۲)
توضیح: بخش اول این مطلب در تاریخ۱۶ نوامبر ۲۰۱۰ رسانه آمده است که علاقمندان میتوانند بامراجعه به یادداشتهای شخصی پایینِ زیربخش دستهها واقع در سمت چپ این صفحه آنرا مطالعه کنند.…………..رسانه
.
(روایت شمس تبریزی از مکتبخانهای و روسپیخانهایدر ارزروم:)
” { تو} بندهای از بندگان حقی؛ چرا پنهان کنم؟ من نیکم؛ من سلیم بودهام و بر نفس خود حاکم و امین، {مرا} به چنین چیزها هیچ میلی نه. چنان که مدتی {من} بودم و ارزروم که زاهدان صد ساله آن جا از راه بروند. من چنان معصوم بودم که آن کودک نیز که تعلیمش میکردم- چون صد هزار نگار- از عصمت من عاجز شد. خود را روزی عمدا به من انداخت و بر گردن من آویخت. تپانچهاش زدم و شهوت در من چنان مرده بود که آن عضو خشک شده بود و شهوت تمام باز گشته از آلت.
تا خواب دیدم که مرا میفرماید ان لنفسک علیک حق(۲) حق او بده! دروازهای هست در آن شهر {که} معروف است به خوبرویان. در گذر و در اندیشه، یک خوبروی قفچاقی در من آویخت و مرا به حجره درآورد. چند درم بدیشان دادم و شب پیش ایشان بودم، به اشارت خدا و لابه گری{های} او. من از این باب فارغ و دور( ۲)
———–
۱– این عبارت عربی از کتاب تلبیس ابلیس گرفته شده و بخشی از حدیث نبویست. آقای دکتر موحد از قول ابن جوزی نوشته است که زنان پیغمبر یک روز که زن عثمان به دیدن آنها رفته بود متوجه شدند که او اصلا دل و دماغی ندارد. گفتند با وجود این که شوهر تو ثروتمند ترین مرد قریش است دیگر غمت چیست؟
گفت: چه فایده؟ او تمام شب را بیدار است و تمام روز هم روزه دار. زنان پیغمبر ماجرا را به گوش او رساندند و پیغمبر به عثمان پرخاش کرد که ان لنفسک علیک حقا.
۲- متن بر گرفته است از : مقالات شمس تبریزی / تصحیح محمد علی موحد / انتشارات خوارزمی ۱۳۶۹ / جلد دوم صفحه ی ۷۷۷ .
منتشرشده در یادداشتهای شخصی
دیدگاهتان را بنویسید:
نام خليج فارس
نقشههای هک شده بر روی دیوار آمفی تئاتر باستانی شهر روم که مربوط به دو هزار سال پیش هستند به وضوح نام خلیج فارس را نمایش میدهند.
فیلم زیر را که در این باره است در این جا ببینید و سخنان پير فرانچسكو كالی ياری باستان شناس ِ ایتالیایی به فارسی را بشنوید.
منتشرشده در یادداشتهای پراکنده
دیدگاهتان را بنویسید:
یک شعر از یداله رویایی
اهل تماشا
وقتی که سایه بر سر ِ دار
میما نَد
در پای دار
همهمهها سایه وار
صورتِ پنهانند
پیچیده با سئوال
که با سئوال نمیمانند
با چشمها، گسسته به پیغام
لبها شکسته بر خطِ حامل
و گوشها علامتِ استفهام
از کتاب لبريختهها
منتشرشده در شعر دیگران
دیدگاهتان را بنویسید: