- [wikiwordpress]
جستجو
دفتر هنر وبژهی «نشریات فکاهی ایران» را میتوانید با فشار روی نشانیی زیر بخوانید و داشته باشید:
daftar-honar.com
__لل______________________..._________________ ..................................................................................... دفتر هنر شمارههای گذشته را میتوانید از طریق رسانه ابتیاع کنید. ntjv ikv _..._________________
.. **************
*دوستان گرامی
از شما که علاقهمندید با درج کارهای ادبی و هنریتان و نیز اخبار و اطلاعات تازه در رسانه شرکت کنید آنها را با فرمتword به نشانیی
habib@rasaaneh.com برایمان ارسال کنید تا در صورت امکان در اینجا منتشر کنیم.
____________________________
....
...... .....
..«الف مثل باران» را از رسانه بخواهید. .............. ..
..دو گفتار کتاب جدید محسن صبا چاپ انتشاراتیی آوانوشت منتشر شد. ......_______________________________________________
______________________________________________
کتابهای رسیده
.با تشکر از دوستانی که کتابهای خود را برای رسانه ارسال داشتهاند.
این کتاب را میتوانید در نشانیی زیر بخوانید.
http://asre-nou.net/php/view.
php?objnr=31357 پیوندها
دستهها
- دیدار 11690
-
سه شعر از اکبر اکسیر
-
اشتباه چاپی
درخت بید
به هفته نامه جنگل آگهی داد:
به یک ضامن معتبر نیازمندیم
هفته نامه چاپ کرد:
به یک تبر نیازمندیم ادامهی خواندن
شعر نیما یوشیج با صدای ایرج زهری
شعرخوانیهای اشعار شاعران ایرانی یکی از کارمایههای ايرج زهری، منتقد، مترجم، نمايشنامهنويس و مدرس تئاتر است که دیرزمانیست او را به خود مشغول داشته است . در شمارههای قبل اشعاری از شاعر و طنزپرداز متعهد عمران صلاحی را با صدای ایرج زهری شنیدیم. در این شماره دو شعر از نیمای بزرگ را با صدای این هنرمند برایتان میآوریم،
برای آشنایی بیشتر با ایرج زهریی گرامی به سایت شخصیی او به نشانیی زیر مراجعه کنید.
http://www.iradjzohari.epage.ir/
منتشرشده در صدای شعر دیگران
دیدگاهتان را بنویسید:
امکانات
مادر خانهدار بود
پدر مغازهدار
پدر که ورشکست شد
ما با همه ندار شدیم
مادر بیخانه شد
و طلبکارها خانهدار
۲۰ اکتبر ۲۰۱۱
منتشرشده در شعر فرانو
دیدگاهتان را بنویسید:
نامهای از نادر ابراهيمی به همسرش
بگذار يکي نباشيم همسفر!
در اين راه طولانی كه ما بیخبريم و چون باد میگذرد، بگذار خرده اختلافهايمان با هم باقی بماند. خواهش میكنم! مخواه كه يكی شويم، مطلقا… مخواه كه هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نيز باشد.
مخواه كه هر دو يك آواز را بپسنديم… يك ساز را، يك كتاب را، يك طعم را، يك رنگ را و يك شيوه نگاه كردن را. مخواه كه انتخابمان يكی باشد، سليقهمان يكی و روياهامان يكی. همسفر بودن و همهدف بودن، ابدا به معنی شبيه بودن و شبيه شدن نيست. و شبيه شدن دال بر كمال نيست، بلكه دليل توقف است.
عزيز من! دو نفر كه عاشقاند و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است، واجب نيست كه هر دو صدای كبك، درخت نارون، حجاب برفی قله علم كوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند. اگر چنين حالتی پيش بيايد، بايد گفت كه يا عاشق زائد است يا معشوق و يكی كافی است.
عشق، از خودخواهیها و خودپرستیها گذشتن است اما، اين سخن به معنايی تبديل شدن به ديگری نيست. من از عشق زمينی حرف میزنم كه ارزش آن در «حضور» است نه در محو و نابود شدن يكی در ديگری.
عزيز من! اگر زاويه ديدمان نسبت به چيزی يكی نيست، بگذار يكی نباشد. بگذار در عين وحدت مستقل باشيم. بخواه كه در عين يكی بودن، يكی نباشيم. بخواه كه همديگر را كامل كنيم نه ناپديد. بگذار صبورانه و مهرمندانه درباب هر چيز كه مورد اختلاف ماست، بحث كنيم، اما نخواهيم كه بحث، ما را به نقطه مطلقا واحدی برساند. بحث، بايد ما را به ادراك متقابل برساند نه فنای متقابل.اينجا سخن از رابطه عارف با خدای عارف در ميان نيست. سخن از ذره ذره واقعيتها و حقيقتهای عينی و جاری زندگی است. بيا بحث كنيم. بيا معلوماتمان را تاخت بزنيم. بيا كلنجار برويم. اما سرانجام نخواهيم كه غلبه كنيم.
منتشرشده در یادداشتهای پراکنده
دیدگاهتان را بنویسید:
یک شعر کوتاه
از: مهرداد احمدی
بگذار تمام جهان را سرباز بچینند
گنجشکها
در اولین رد پوتینی که به آب بنشیند
آبتنی میکنند.
منتشرشده در شعر دیگران
دیدگاهتان را بنویسید:
دیدار با گیسو شاکری
حصار
با تلنگری
حصار تنهاییام را شکستی
حصاریکه
با برگهای سوزنی کاج
دانه دانه
سالها
به گرد خود کشیده بودم
که تاب دیدار هیچکسم نبود
آمدی
با آمدنت
قلبم را التیام بخشیدی
روحام را جان دادی
و
شکوفه باران کردی
لبخندم را
تنم را از خودت پر کردی
که همه عشق بود
چه خوب آمدی!
منتشرشده در دیدار با یک شاعر
دیدگاهتان را بنویسید:
belonging
یازدهم:
عنوان belonging به معنای چیزها و شرایطی که به آن تعلق داریم برای بیان نوستالوژیی غربت شعرای ایرانیی خارج از ایران در مقابل longing به معنای چیزها و شرایطی که آرزومندیم بر کتابی که در صدد معرفیی آن هستم توسط نویسنده استفاده شده است. belonging که به زبان انگلیسی نوشته شده مجموعهایست از اشعار شاعران ایرانیی مقیم خارج از کشور توسط نیلوفر طالبی مترجم صاحبنام ساکن انگلستان تهیه، نوشته و ترجمه شده است که کاریست قابل تأمل و خواندنی.
نیلوفر طالبی موسس بنگاه معتبر پروژههای ترجمه است و تاکنون چندین کار ترجمه انجام داده است که مطالعهی کار حاضر او خبر از آگاهیی او از شعر فارسی و نیز ترجمهی انگلیسیی بسیار دلپذیر شعر فارسی و نیز تنظیم و انتخاب آشنا دارد.
شعرای خارج از کشور در این کتاب به سه دورهی شاعران نسل اول که بین سالهای ۱۹۲۹ و ۱۹۴۵ به دنیا آمدهاند شامل شاعرانی مثل نادر نادرپور، حسین افراسیابی، مینا اسدی، اسماعیل خویی و یداله رویایی- و شاعران نسل دوم که متولدین بین سالهای ۱۹۴۶ و ۱۹۶۰ شامل شاعران جوانتر مانند رضا فرمند، جمشید مشکانی، بهزاد کشمیری، مجید نفیسی، عباس صفاری است و شعرای نسل سوم که بعد از سالهای ۱۹۶۰ تولد یافته و از نامهایی چون آنا آقایی، مریم هوله، زیبا کرباسی و ….گفته میشود تقسیم شدهاند.
برای آشنایی شما با این اثر، اشعاری از بهزاد کشمیریپور را در کنار ترجمهی انگلیسیی آن در این شماره برای شما میآوریم. ادامهی خواندن
منتشرشده در شعر دیگران, مقاله
دیدگاهتان را بنویسید:
من هنوز پر از ترکشام
از: کاردوخ ساقی
زندگیام این فاصله است
بین من وتخت شماره ۴
همپای سرمهای قندی ونمکی
شیرین وتلخ اشک ریختم
در یک حرکت انتحاری ادامهی خواندن
منتشرشده در شعر دیگران
10 دیدگاه
جشن مهرگان
برداشت آزاد از: ویکیپیدیا و سایت ایراندخت
مهرگان یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است که در ستایش ونیایش مهر یا میترا (ایزد روشنایی، پیمان،دوستی و محبت، و دین و آیین مهری) برگزار میشود. این جشن در دوران بعد از اسلام پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانی است. حال آنکه احتمالا در ایران باستان، همپا یا برتر از نوروز بوده است.
زمان این جشن در روز مهـر از ماه مهر برابر با شانزدهم مهرماه است. عدهای این جشن را در روزهای دیگر و از جمله در دهم مهر برگزار میکنند. ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشتهای پراکنده
۱ دیدگاه
یادداشتهای شخصی(زنگ تفریح الهیات)
این روزها که موضوع پیغمبری و جانشین امام بودن یکی از داغ ترین اخبار جمهوری اسلامی ست، چیزی که
به کل از یاد سقطالاسلامها رفته است (با ثقهالاسلام اشتباه نشود ) پیدا کردن جانشینی برای خداوند متعال است.
آدمی انتظار دارد که تمساحهای کویر و باقیماندههای دایناسورهای دوزخی که همچنان با دندان مصنوعی به
شکار اشتغال دارند به خود بگویند: کی به کیه ؟ ما که تا این جاش آمدیم این یکی هم روش. البته این قبا فقط به
تن سید علی آقا میبرازد که امتحان اولی را پس داده است: پیپ خود را انداخته و مار شده است و سحر
رفسنجانی را باطل کرده است. ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشتهای شخصی
دیدگاهتان را بنویسید: