روز جهانی‌ی حقوق بشر

اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر یک پیمان بین‌المللی است که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسیده و شامل ۳۰ ماده است که به تشریح دیدگاه سازمان ملل ملل متحد مورد حقوق بشر می‌پردازد. مفاد این اعلامیه حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی‌ای را که تمامی ابنای بشر در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند، مشخص کرده‌است.

مفاد این اعلامیه از نظر بسیاری از پژوهشگران الزام‌آور بوده و از اعتبار حقوق بین‌المللی برخوردارست، زیرا به صورت گسترده‌ای پذیرفته شده و برای سنجش رفتار کشورها به کار می‌رود.

کشورهای تازه  استقلال‌یافتهٔ زیادی به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر استناد کرده و آن را در قوانین بنیادی یا قانون ساسی خود گنجانده‌اند.

مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سه سال پس از تأسیس سازمان ملل متحد، اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر را تصویب کرد و اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر، که هدف آن برقراری و تضمین حقوق آزادی‌های برابر برای همه مردم بود در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ به تصویب رسید، روزی که اینک در سراسر جهان به عنوان روز بین‌الملل حقوق بشر گرامی داشته می‌شود.

اولین اعلامیه‌ی حقوق بشر توسط کوروش بزرگ در سال پیش از میلاد صادر شده است

منشور حقوق بشر کوروش یا استوانهٔ کوروش بزرگ لوحی از گل پخته‌است که به فرمان کورش بزرگ هخامنشی پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شده‌است. نیمهٔ نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهٔ پایانی آن سخنان و دستورهای کورش به زبان وخط میخی اکدی (بابلی نو) نوشته شده‌است. این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/  ۱۸۷۹میلادی در نیایشگاه اسگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر بابل باستانی پیدا شده و در موزه بزیتانیا در شهر لندن نگهداری می‌شود.این منشور یکی از بزرگترین نشانه‌های روحیهٔ بردباری در فرهنگ ایرانی است.

۱۸۷۹

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

۱۶ آذر

صحن دانشگاه‌ها باید از حضور نیروهای نظامی خالی شود.

 

در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲  هنوز بیش از ۵۰ روز از كودتاى آمریكایى ارتشبد زاهدى نگذشته بود و مردم  درك روشنی از حکومت كودتا نداشتند. اولین تظاهرات یك پارچه مردم علیه رژیم اتفاق افتاد؛ دانشگاه و بازار به طرفدارى از تظاهركنندگان اعتصاب كردند. تظاهرات به قدرى سنگین بود كه كودتاچیان وارد معركه شدند.

صبح روز شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجویان متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیر عادى اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثه‏اى را پیش بینى مى‏كردند. 

دانشجویان حتى الامكان سعى مى‏كردند كه به هیچ وجه بهانه‏اى به دست بهانه جویان ندهند. از این رو دانشجویان با كمال خون سردى و احتیاط به كلاس‌ها ‌رفتند و سربازان به راهنمایى عده‏اى كارآگاه به راه افتادند. ساعت اول بدون حادثه مهمى گذشت و چون بهانه‏اى به دست آنان نیامد به داخل دانشكده‏ها هجوم مى‏آوردند؛ از پزشكى، داروسازى، حقوق و علوم عده زیادى را دستگیر كردند. بین دست گیر شدندگان چند استاد نیز دیده مى‏شد كه به جاى دانشجو مورد حمله قرار گرفته و پس از مضروب شدن به داخل كامیون نظامی كشیده شدند؛ چون احتمال وقوع حوادث وخیم‏ترى مى‏رفت، لذا براى حفظ جان دانشجویان، دانشكده را تعطیل كردند و به آنها دستور دادند به خانه‏هاى خود بروند و تا اطلاع ثانوى در خانه بمانند. 

دانشجویان نیز به پیروى از تصمیم اولیاى دانشكده، محوطه دانشگاه را ترك مى‏كردند ولى هنوز نیمى از دانشجویان در حال خروج بودند كه ناگاه سربازان به دانشكده فنى حمله كردند. بهانه حمله آنان به دانشكده ظاهرا این بود كه در این گیر و دار دو دانشجوى رشته ساختمان به حضور نظامیان در دانشگاه اعتراض مى‏كنند. ارتشى‏ها براى دست‏گیرى آنان وارد دانشكده فنى وارد كلاس درس مهندس شمس مى‏شوند تا دانشجویان معترض را دست گیر كنند؛ وقتى مهندس شمس نسبت به حضور نظامیان در كلاس درس خود اعتراض مى‏كند او را با مسلسل به جاى خود مى‏نشانند و حتى یا شكنجه مستخدم دانشكده سعى مى‏كنند كه آن دو دانشجو را بیابند. 

درجریان این درگیری‌ها سه نفر از دانشجویان (بزرگ نیا، قندچى و شریعت رضوى) شهید و بیست و هفت نفر دستگیر و عده زیادى مجروح شدند.

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

طنز و شوخ‌طبعی‌ی ملانصرالدین(۳۰)


ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در ملانصرالدین | دیدگاه‌تان را بنویسید:

دیدار با م.آزاد

در دیدار این شماره با شاعر گرامی محمود مشرف آزاد تهرانی (م. آزاد) (۱۳۱۲ ۱۳۸۴) توقفی داریم در خدمت خسرو گلسرخی شاعر، منتقد و مبارز شهید که عاشق بود و رفت، به بهانه‌ی نقدی که بر مجموعه‌ی “بهارزایی آهو” (م. آزاد) نوشته است.

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دیدار با یک شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

تبرستان

 

روز رونمایی کتاب‌ شعرم

برای شادی‌ی روح مرحوم درخت

یک دقیقه سکوت اعلام شد

و شاعران محترم

برای همیشه

سکوت کردند.

۱۰دسامبر۲۰۱۱


منتشرشده در شعر فرانو | دیدگاه‌تان را بنویسید:

طرح‌های کامیار شاپور

منتشرشده در طرح‌‌ها و نقاشی‌ها | 4 دیدگاه

با صدای احمدرضا احمدی

ahmadi-1

منتشرشده در با صدای شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

انتظار

از کتاب انتخاب آزاد نشر همراه ۱۳۸۴

    دیگر تمام شد . حالا با خیال راحت بدون این که از خیابان به پنجرهی خانهات نگاه کنی ، میتوانی بالا بیایی. اگر هم نگاهت اتفاقی به اینجا افتاد دیگر هیچ کس را در انتظار خود نمیبینی . میتوانی پلهها را دو تا یکی آسوده طی کنی بدون این که در فکر ساختن دروغی به بزرگی انتظار او باشی. بعد کلید را توی قفل در بچرخانی و وقتی در باز می‌شود می‌دانی که دیگر کسی با چشمان نگران به تو نگاه نمی‌کند. دیگر کسی نیست تا شال پشمی‌اش را روی بازوانش بیاندازد تا تو لرزش آنها را نبینی. می‌توانی سوت زنان داخل شوی کت‌ات را روی شال پشمی بر جا رختی بیاویزی.

 

     روی مبل راحتی یله شوی و به جایی که بودی فکر کنی و یا حتا به جاهایی که می‌خواهی بروی. بعد قاب عکس را برگردانی تا دیگر نگاهت به او نیفتد. حتا مجبور نیستی سر میز بنشینی و با او که تا نیمه‌های شب در انتظار تو بود، چند لقمه فرو دهی و بگویی اشتها نداری.

     پس چرا بالا نمی‎آیی، چرا به پنجره زل زده‌ای، شاید فکر می‌کنی که کسی این بالا در انتظار توست.

    درست است، بیا بالا. چقدر آهسته. مثل اینکه خیلی خسته‌ای. چرا زنگ می‌زنی. شاید خیال می‌کنی هنوز هم ….

    در را باز کن. بنشین. به چی خیره شده‌ای. انگار خیال نداری قاب عکس را برگردانی. بلند شو اشک‌هایت را پاک کن. می‌توانی شال پشمی را روی شانه‌هایت بیندازی تا عطر آن را توی سینه‌ات حبس کنی و خیال کنی هنوز هم کسی این جا در انتظار توست. 

منتشرشده در داستان | دیدگاه‌تان را بنویسید:

بهشت در ايستگاه آخر نيست

 

 

 

لبخند می‌زند خورشيد از گلوی نازكت
و در شيبِ سپيدِ نور
                        شناسه می‌پوشد.
سيبی كه اولين گناهِ را سرود
در رستاگِ پيراهنت تكثير شده است
من از اولين  دكمه‌های تو بهشتی می‌شوم
و با لمسِ وسوسه‌ی اهريمن
در ايستگاهِ آخر
                   چمدانم را می‌بندم.

منتشرشده در شعر دیگران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

شعر عِمران صلاحی با صدای ایرج زهری


شعرخوانی‌های اشعار شاعران ایرانی یکی از کارمایه‌های ايرج زهری، منتقد، مترجم، نمايشنامه‌نويس و مدرس تئاتر است که دیرزمانی‌ست او را به خود مشغول داشته است . در شماره‌های قبل اشعاری از شاعران مختلف  را با صدای ایرج زهری شنیدیم. در این شماره یک شعر ازعمران صلاحی را با صدای این هنرمند گرامی برایتان می‎آوریم،

 

برای آشنایی بیش‌تر با ایرج زهری‌ به سایت شخصی‌ی او به نشانی‌ی زیر مراجعه کنید.

http://www.iradjzohari.epage.ir

Poshte dar mandegan o poshteh dar mandegan E salahi

 

منتشرشده در صدای شعر دیگران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

belonging

چهاردهم:

عنوان belonging به معنای چیزها و شرایطی که به آن تعلق داریم برای بیان نوستالوژی‌ی غربت شعرای ایرانی‌ی خارج از ایران در مقابل longing به معنای چیزها و شرایطی که آرزومندیم بر کتابی که در صدد معرفی‌ی آن هستم توسط نویسنده استفاده شده است. belonging که به زبان انگلیسی نوشته شده مجموعه‌ای ‌است از اشعار شاعران ایرانی‌ی مقیم خارج از کشور توسط نیلوفر طالبی مترجم صاحب‌نام ساکن انگلستان تهیه، نوشته و ترجمه شده است که کاری‌ست قابل تأمل و خواندنی.

نیلوفر طالبی موسس بنگاه معتبر پروژه‌های ترجمه است و تاکنون چندین کار ترجمه انجام داده است که مطالعه‌ی کار حاضر او خبر از آگاهی‌ی او از شعر فارسی و نیز ترجمه‌ی انگلیسی‌ی بسیار دلپذیر شعر فارسی و نیز تنظیم و انتخاب آشنا دارد.

شعرای خارج از کشور در این کتاب به سه دوره‌ی شاعران نسل اول که بین سال‌های ۱۹۲۹ و ۱۹۴۵ به دنیا آمده‌اند شامل شاعرانی مثل نادر نادرپور، حسین افراسیابی، مینا اسدی، اسماعیل خویی و یداله رویایی- و شاعران نسل دوم که متولدین بین سال‌های ۱۹۴۶ و ۱۹۶۰ شامل شاعران جوان‌تر مانند رضا فرمند، جمشید مشکانی‌، بهزاد کشمیری، مجید نفیسی، عباس صفاری است و شعرای نسل سوم که بعد از سال‌های ۱۹۶۰ تولد یافته و از نام‌هایی چون آنا آقایی، مریم هوله، زیبا کرباسی و ….گفته می‌شود تقسیم شده‌اند.

برای آشنایی شما با این اثر، اشعاری از گراناز موسوی را در کنار ترجمه‌ی انگلیسی‌ی آن در این شماره برای شما می‌آوریم.

۱۴– گرادنز موسوی

متولد: بهمن ماه ۱۳۵۲ در تهران

مقیم:استرالیا

کتاب‎های شعر : خط‌خطی روی شب، پابرهنه تا صبح، آوازهای زن بی‌اجازه، حافظه‌ی قرمز.


ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر دیگران, مقاله | دیدگاه‌تان را بنویسید:

گیلان با صدای شیلا نهرور

منتشرشده در رقص و ترانه‌های ایرانی | دیدگاه‌تان را بنویسید:

عکس روز

منتشرشده در عکس روز | ۱ دیدگاه


با سپاس از گرامی خواهرم هلن برای ارسال این تصنیف.

منتشرشده در سرفصل | ۱ دیدگاه

غلامحسین ساعدی

 دوم آذرماه سال‌روز درگذشت نویسنده‌ی نامور ایران غلامحسین ساعدی(گوهر مراد) است.

وی در۱۳ دی‌ماه ۱۳۱۴ در تبریز متولد شد. کار روزنامه‌نگاری را  در نوجوانی به طور هم‌زمان در ۳ روزنامهٔ فریاد، صعود و جوانان آذربایجان آغاز کرد.

ساعدی  یکی از کسانی بود که به همراه بهرام بیضایی، بهمن فرسی، عباس جوانمرد، بیژن مفید، آربی اوانسیان، عباس نعلبندیان، اکبر رادی، اسماعیل خلج و … تئاتر ایران را در سال های ۴۰-۵۰ دگرگون کرد. 

از وی کتاب‌های فراوانی به جا مانده که می‌شود از  خانه‌‏های شهر ری. شب نشینی باشکوه . عزاداران بیل ( ۸ داستان پیوسته). دندیل ۴ داستان. گور و گهواره (۳ داستان کوتاه)  واهمه‌‏های بی‌‏نام و نشان (۶ داستان کوتاه)  ترس و لرز (۶ داستان کوتاه پیوسته)  آشفته حالان بیدار بخت (‏۱۰ داستان کوتاه) نام برد. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | 3 دیدگاه

MY BOY

                                      برای: غلامحسین ساعدی

غلامحسین ساعدی

عزاداران بِیِل را نوشت

گاو مشدحسن خلق شد

پدرم لبخند زد

گوساله‌ی مادرم به دنیا آمد

گاو مشدحسن جهانی شد

و من عزیز کشتارگاه‎‌های جهان.


نوامبر۲۰۱۱

 

منتشرشده در شعر فرانو | 2 دیدگاه