این نوشته قبلأ در نشریهی شهروند آمده است.

رسالهی حاضر ترجمهی فارسی طرح پایان نامهی دکترای نویسنده است که در بهار 1995 به تصویب بخش “زبانها و فرهنگهای خاور نزدیک” دانشگاه UCLA رسید. اصل پایان نامه در سال 1997 با عنوانModernism and Ideology in Persian Literature: A Return to Nature in the Poetry of Nima Yuchij (مدرنیسم و ایدئولوژی در ادبیات فارسی: بازگشت به طبیعت در شعر نیما یوشیج) از سوی University Press of America منتشر شد.
تعریف مفاهیم
هنگام خواندن ادبیات فارسی دیدهام که از قرن دوم هجری که در آن نخستین آثار ادبی به زبان فارسی جدید ظاهر میشود تا عصر جدید که “شعر آزاد” و “داستان کوتاه” به بازار میآید، ما به پنج شاهواژه بر میخوریم که یکی پس از دیگری در متون ادبی فارسی رخ نشان داده سپس ناپدید شدهاند. این واژگان راهگشا عبارتند از “خرد”، “سخن”، “عشق”، “طبیعت” و “خلق”.
اکنون این پرسش پیش میآید که چرا پنج شاهواژه ی بالا در آغاز، طرح و سپس گسترش یافتند و در پایان جای خود را به دیگری دادند. آیا این واژگان از لحاظ اجتماعی و تاریخی مشروط به شرائطی هستند یا ظهور و افول آنها صرفاً زاده ی تصادف است؟ این جاست که من به اصول نظری رو میکنم و میکوشم در پرتو آن به تحلیل مشاهدات خود بپردازم.
از نظر کارل مانهایم “به طور مشخص گفتن این که فرد منفرداً میاندیشد نادرست است، بلکه درستتر آن است که مؤکداً بگوییم که او با اندیشهی خود بیشتر در آن چه افراد دیگر پیش از او اندیشیدهاند شرکت میکند. ادامهی خواندن→