کاریکاتورهایی با نام «توفیق» ولی نه از «توفیق»

اخیرأ کاریکاتورهایی با نام ” توفیق ” این‌جا و آن‌جا منتشر شده است که ربطی به نشریه‌ی فکاهی ” توفیق” ندارد نمونه‌هایی از  آن را در زیر ملاحظه می‌فرمایید

 

  به همین خاطر دکتر عباس توفیق – یکی از برادران توفیق که در دوره سوم انتشار توفیق جزو گردانندگان آن بوده‌اند – یادداشت تکذیبی برای عدم ارتباط این کاریکاتورها با نشریه توفیق انتشار داده‌اند که از نظر خوانندگان ارجمند می‌گذرد ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

با صدای (منوچهر آتشی)

 

شعر “ظهور” از مجموعه‌ی آواز خاک

صدای منوچهر آتشی

منتشرشده در با صدای شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

شعر فارسی در لس آنجلس:درد بازگشت در برابر انطباق پذیری*

از: مجید نفیسی

 لس آنجلس گاهی ایرانجلس خوانده می‌شود، زیرا بیش از نیم میلیون ایرانی در آنجا زندگی می‌کنند. بسیاری از آنها در جریان انقلاب یا پس از آن به این شهر آمده‌اند. آنها یا بهره‌وران نظام سرنگون شده‌ی شاهنشاهی بودند یا وهم شکستگان و سرکوب‌شدگان نظام نوپای ولایت فقیه. پس از مهاجرت، ایرانی‌ها رادیو تلویزیون و روزنامه‌های خود را به زبان فارسی بنیان گذاشتند و کتابفروشی‌ها و صفحه‌فروشی‌های خود را در لس آنجلس گشودند. ایرانی‌ها به شعر کهن فارسی افتخار می‌کنند و بویژه شاهنامه‌ی فردوسی را که در هزار سال پیش نوشته شده نشان ملیت خود می‌دانند. بنابراین شگفت آور نیست اگر پخش شعر فارسی در رسانه‌های همگانی، فروش دیوان‌های شعر قدما و آموزش مولانا و حافظ در کلاس‌های خصوصی به سرعت در میان ایرانیان در لس آنجلس رواج می‌یابد.

مجید نفیسی ـ عکس فرح طاهری / شهروند

امروز جامعه‌ی ایرانیان ساکن لس آنجلس شاعران بسیاری دارد. برخی از آنها مانند نادر نادرپور، پرتو نوری علا و من در زمان شاه در ایران مجموعه‌های شعر چاپ کرده‌ایم. برخی دیگر مانند عباس صفاری و لیلا فرجامی هم در تهران و هم در لس آنجلس کتاب شعر منتشر می‌کنند. کتایون زندوکیلی و شعله ولپی فقط به انگلیسی شعر می‌نویسند، آزاده فرهمند هم به فارسی و هم به انگلیسی. من نخست به فارسی شعر می‌گویم و سپس آن را به انگلیسی برمی‌گردانم. چهارده سال پیش در بیستم مارس 1998 من به مناسبت فرارسیدن نوروز میزبان یک شعرخوانی در مرکز ادبی هنری Beyond Baroque در شهرک ونیس بودم که در آن پنج شاعر  نادر نادرپور، پرتو نوری‌علا، منصور خاکسار، عباس صفاری و من به فارسی و انگلیسی شعر خواندیم. دوست از دست رفته ی من هریت تاننبام (Harriet Tannenbaum) ترجمه‌ی انگلیسی شعر نادرپور را به جای او خواند. امروز دو تن از این شاعران دیگر در میان ما نیستند. نادر نادرپور در سال 2000 درگذشت و منصور خاکسار در مارس 2010 خودکشی کرد. برای اینکه نمونه‌ای از شعر فارسی لس آنجلس را به شما نشان بدهم، دوست دارم که دوباره به سراغ این پنج شاعر بروم و از هر یک برای شما شعری بخوانم. با گزینش این شاعران من نمی‌خواهم شاعرانی دیگر را که در بالا نام بردم یا شاعرانی چون حمیدرضا رحیمی، یاشار احدصارمی، خلیل کلباسی، فضل الله روحانی، مرتضی میرآفتابی، فریبا صدیقیم، فرزاد همتی، شیدا محمدی، علیرضا طبیب زاده، بهزاد رزاقی، منوچهر کهن، و ماندانا زندیان را که در لس آنجلس کتاب شعر چاپ کرده‌اند از قلم بیندازم. امیدوارم یک روز بتوانم گلچینی از شعر فارسی در لس آنجلس را منتشر کرده در آن از همه‌ی این دوستان شاعر شعری بگنجانم. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | 7 دیدگاه

مسافر— سهراب سپهري با صداي احمدرضااحمدي

منتشرشده در صدای شعر دیگران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

طرح‌های اسماعیل عباسی

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در طرح‌‌ها و نقاشی‌ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

جدایی نادر از سیمین

در این هفته هموطنان عزیزمان دلیلی یافتند برای شادی و نشستن لبخندی حتی کوچک بر گوشه‌ی لبان خسته‌شان.

همانطور که انتظار می‌رفت فیلم ایرانی‌ی «جدایی نادر از سیمین» جایزه‌ی اسکار فیلم‌های غیر از زبان انگلیسی را از آن خود کرد.

دبرا یانگ منتقد “هالیوود ریپورتر” نوشت: فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی روایت به ظاهر ساده‌ای دارد ولی مسائل اخلاقی و روان شناختی و اجتماعی مطرح شده در آن پیچیده است. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | ۱ دیدگاه

سه‌شنبه‌های بابیلون

می چرخم از حوصله

در حوصله گُم می شوم.د

دست هایم

سه شنبه های بابیلون را ورق می زند. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر دیگران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

دیدار با شیوا ارسطویی

لای کاغذ گوشت

کچای این ماسه دریا بود؟

کشتی

تیغ شد

عطش!

مگر برای رسیدن چند پا لازم بود؟ ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دیدار با یک شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

پایاب

اخیرأ بیست و چهارمین شماره‌ی دوفصل‌نامه‌ی فرهنگی و هنری پایاب منتشر شد. این شماره نیز مانند شماره‌های دیگر این نشریه‌ی ارزشمند اختصاص به یک شخصیت ادبی‌ داده شده است. هنرمند انتخاب شده‌ی این شماره، داستان‌نویس چیره‌دست مجید دانش‌آراسته است که علاوه بر عرضه‌ی چندین داستان او هنرمندان دیگر به معرفی  او و نقد آثارش پرداخته‌اند. تنها وجود یک مصاحبه با او می‌توانست این مجموعه‌ی خواندنی را کامل‌تر نماید. در ادامه ضمن نقل یک داستان کوتاه از مجید دانش‌آراسته از این شماره‌ی پایاب توصیه می‌کنم حتمأ این مجله را بخوانید. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان | دیدگاه‌تان را بنویسید:

دو شعر کوتاه

 

به دوست عزیزم آرش‌ نصرت‌الهی: برای کتاب تازه‌اش “در فصل کاشتن کلمات”

در فصل کاشتن کلمات
دوستی، عشق و مهربانی را
نشاء می‌کنیم
و فردا از پشت پنجره جوانه می‌زند
و باد صدای شعر
تکثیر می‌کند.

*******

به دوستان گرامی در وازنا:

بهار را با حنجره‌ی زخمی می‌خواندیم
قناری را سرزدند
و اقاقیا در کتاب کهنه
جوانه زد

 

منتشرشده در شعر | ۱ دیدگاه

ویتنی هیوستون؛ وداع با “دخترک طلایی” موسیقی

ویتنی هیوستون؛ وداع با “دخترک طلایی” موسیقی

ویتنی هیوستون، خواننده و هنرپیشه سرشناس آمریکایی تنها ۴۸ سال عمر کرد. مرگ زمانی به این ستاره‌ی بی‌همتا با صدایی به یاد‌ماندنی روی نشان داد که سال‌ها بود درخشش هنری‌اش رو به تاریکی گذاشته بود.

زندگی شخصی و هنری ویتنی هیوستون سال‌ها بود که با حاشیه، جنجال، شکست و تیرگی اعتیاد عجین شده بود و از کسی که روزی او را “دختر طلایی صنعت موسیقی” می‌نامیدند، دیگر تنها ردی باریک در دنیای پرشکوه ستاره‌ها باقی مانده بود.

بازگشتش به صحنه موسیقی پس از سال‌ها خاموشی و سکوت، در حالی که انتظار می‌رفت نوید درخشش دوباره‌ی او باشد، تبدیل به برگ دیگری از شکست‌های حرفه‌ایش شد و طرفداران ناامیدش را با خاطره صدایی پر طنین از زمان‌های دور بر جای گذاشت. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

موسیقی محلی شوشتری

منتشرشده در موسیقی‌ی ایرانی | دیدگاه‌تان را بنویسید:

عکس روز

از: صورت‌کتاب امیرحسین بهرامعلی

منتشرشده در عکس روز | دیدگاه‌تان را بنویسید:

منتشرشده در سرفصل | دیدگاه‌تان را بنویسید:

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

یادداشت‌های شخصی

متأسفانه موفق نشدیم در این شماره، یادداشت شخصی‌ی دوست عزیزمان محسن صبا را به علت گرفتاری‌های شخصی ایشان داشته باشیم. امیدواریم همه چیز برای‌شان خوب باشد و ما بتوانیم در شماره‌های آینده از سلسله یادداشت‌های جالب و خواندنی‌ی ایشان بهره‌مند شویم.

منتشرشده در یادداشت‌های شخصی | دیدگاه‌تان را بنویسید: