حرف‌‌های کتره‌ای‌

بخش اول

از این شماره هربار بخش‌هایی از حرف‌‌های کتره‌ای‌ی نویسنده‌ی گرامی محمود کتیرایی که قبلأ جایی نیامده است را برای‌تان نقل خواهیم کرد. با تشکر از ایشان برای در اختیار گذاشتن این کار ارزشمند برای رسانه. 


ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در حرف‌های کتره‌ای | دیدگاه‌تان را بنویسید:

یادداشت‌های شخصی( کتاب‌فروشی‌های قدیم تهران)

بخش اول

به یاد دارم که پدرم یک شب با نان و پنیر و هندوانه به خانه آمد و همان دم در تکه کاغذی به دست من داد که رویش نوشته شده بود ” جامع‌التمثیل “

من دوازده سال‌ام بود و تازه داستان‌های مجلات را می‌خواندم پرسیدم ” آقاجون این چیه؟ ” گفت: ” اسم یه کتابه که آشیخ محمد نوشته تو بخری و برام بخونی “

پدرم سواد نداشت ولی کلی شعر و مثل و حکایت بلد بود که همه را در دکان آشیخ محمد شنیده بود، پیرمردی با سواد که شب‌ها برای پدرم و یک دو نفر دیگر کتاب می‌خواند. کتاب‌هایی مثل دوبیتی‌های باباطاهر و مهتر نسیم عیّار.

وقتی مادرم سر او داد می‌کشید و گاهی از عصبانیت ظرفی را می‌شکست پدرم می‌خندید و می‌گفت: ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های شخصی | ۱ دیدگاه

لقانطه‌ی اقبال

.
بزودی در هر شماره بخش‌هایی از کتاب لقانطه‌ی اقبال نوشته منوچهر برومند را با موافقت نویسنده گرامی در رسانه می‌آوریم. 
در این شماره برای آشنایی شما با لقانطه‌ی اقبال متن ورودیه‌ی مصاحبه‌ی فرشته رستمی را در معرفی‎ی این کتاب و نیز audioی مصاحبه‌ی کامل وی با ایشان در رابطه با کتاب لقانطه‌ی اقبال را عینأ نقل می‌کنیم. ناگفته نماند که این مصاحبه قبلأ در RFI آمده بود.
.
.
شنبه ۱۸ اوت ۲۰۱۲
لقانطه اقبال «از بیداد توانمندان و زندگی فقیران با طنز سخن می‌گوید»
.

 

نوشتۀ شهلا رستمی

در کتاب ” لقانطه اقبال” که با طنز بسیار نوشته شده، حواشی «قحطی بزرگ» دوران جنگ اول جهانی، خواننده را بر آن می‌دارد که مروری بر تاریخ دردناک و ناشناخته معاصر خود کند.

لقانطه اقبال”، نام کتابی است به قلم “منوچهر برومند” که به تازگی در پاریس در ۱۳۱ صفحه منتشر شده است”.

داستان کتاب که با ماجرای بستری شدن آقای پاینده- نویسنده بنام، در بیمارستان خورشید آغاز می‌شود، خواننده را به رفت و بازگشتی به سال‌های پیش و پس از جنگ اول جهانی دعوت می‌کند.
سال‌هائی که طی آن حدود ۹ میلیون نفر از جمعیت ۱۸ میلیونی ایران از قحطی و بیماری‌های واگیردار که در اثر سوء تغذیه در جامعه همه‌گیر شد جان خود را از دست دادند. در آن سال‌ها شواهد حکایت از این دارند که هیچ خوراکی پیدا نمی‌شد و مردم ناچار بودند هر چه را که می‌توانستند بخورند. گفته می‌شود حتا موش‌ها نسل‌شان بر افتاده بود. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در لقانطه‌ی اقبال | دیدگاه‌تان را بنویسید:

نگاهی به سینما

بخش دوم

نگاهی به سینمای این ماه را با عرض تسلیت و همدردی با بازماندگان زلزله اخیر آذربایجان ، مردم ایران و آذربایجان آغاز می‌کنیم. با آرزوی بهروزی و فردائی روشن برای ایران و ایرانیان.

اعطای نشان هنری فرانسه به لیلا حاتمی

سایت سفارت فرانسه در تهران، خبر اهدای نشان هنر و ادب فرانسه به لیلا حاتمی، بازیگر ایرانی، را منتشر کرد. در حالی که شایعاتی مبنی بر ممنوع‌الخروج شدن لیلا حاتمی منتشر شده، دولت فرانسه  نشان هنر و ادب این کشور را در روز پنجشنبه ۲۹ تیرماه۱۳۹۱ توسط سفیر فرانسه از طرف وزیر فرهنگ و ارتباطات به لیلا حاتمی در سفارتخانه خود در تهران اعطا کرده است.  هیچ‌کدام از رسانه‌های ایران این خبر را منتشر نکرده‌اند

این نشان به خاطر خلاقیت هنری یا ادبی و یا به خاطرمشارکت در تلالوی هنر و ادب در فرانسه و در جهان به هنرمندان اعطا می‌گردد.  شهرام ناظری خواننده موسیقی سنتی ایران نیز پنج سال پیش این نشان را دریافت کرد. این نشان از سال ۱۹۵۷ برای قدردانی و فعالیت هنرمندان در زمینه هنر و ادبیات اعطا می شود و محدود به شهروندان فرانسوی نیست.                                                                                               آخرین اخباری که درباره لیلا حاتمی منتشر شده مربوط به حدس و گمان‌هایی درباره ممنوع الخروج شدن این هنرمند زن به همراه هنرمند زن دیگری یعنی فاطمه معتمدآریا است. مقام‌های جمهوری اسلامی از این که این دو هنرمند و دیگر هنرمندان زن ایرانی در جشنواره‌های خارجی حضور پیدا می‌کنند به شدت نگران هستند. آخرین باری که لیلا حاتمی در جشنواره‌های خارجی شرکت کرده، چهل و هفتمین جشنواره فیلم کارلووی واری جمهوری چک است که لیلا حاتمی بابت بازی در فیلم «پله آخر» ساخته علی مصفا، جایزه بهترین بازیگر زن این جشنواره را به خود اختصاص داد

پنجمین فستیوال فیلمهای ایرانی سانفرانسیکو

به همت سعید شفا پنجمین جشنواره فیلمهای ایرانی در سانفرانسیکو در روزهای ۸ و ۹ سپتامبر با نمایش ۲۸ فیلم از فیلمسازان ایرانی سراسر دنیا و همچنین نمایش فیلمهائی از فیلمسازان بین المللی در مورد ایران در San Francisco Art Institute برگزار میگردد. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در نقد سینما | دیدگاه‌تان را بنویسید:

معاشران گره از زلف یار باز کنید

به یاد هنرمند قدیمی‌ و مجری بسیاری از برنامه‌های متفاوت گلهای رادیو ایران متن زیر را از شاعر صمیمی رضا مقصدی برای‌تان نقل می‌کنیم.

نوشتاری به قلم رضا مقصدی

نام روشنک از د یر باز، در خاطره‌ی ادبی‌ی ما روشنا بخش ِ عاطفه‌ی شاعرانه وُ عاشقانه بوده است.
شعرِ شاعرِ شیفته: سعدی، درسرآغاز ِ گفتارِ جانانه‌اش، به جان می‌نشست:

به چه کارآیدت زگل، طبقی ؟
از گلستان ِ من ببر! ورقی

گل، همین پنج روز وُ شش باشد
این گلستان ، همیشه خوش باشد

وپایان بخش ِ برنامه اش این مضمون ِ زیبای آرزومندانه بود: ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

لالایی‌ی رویایی و CDی نوری

نهم ماه گذشته (نهم مرداد  ۱۳۸۹  ) مصادف بود با دومین سالروز درگذشت محمد نوری خواننده‌ی محبوب مردم ایران.

به یاد دارم که در شماره‌ی شانزدهم جون ۲۰۱۲ رسانه زیر دسته‌ی رقص‌ها و ترانه‌های ایرانی آهنگ لالایی محمد نوری را با شعر یداله رویایی به نام لالایی – کلام یدالله رویایی- اجرای محمد نوری آوردیم. در تورق سایت‌های اینترنتی برخوردم به متنی که شاعر گرامی یداله رویایی در ارتباط با این CD نوشته است. لازم دیدم برای رعایت حقوق ژورنالیستی این نوشته را در این‌جا منعکس کنم.                                                      ح . ش

 

نقل از: سایت شخصی  یداله رویایی

آرش عزیز

حالا که محمد نوری ، خوانندۀ ” انقلابیِ”ِ صدا و سیما و “چهرۀ ماندگار” جمهوری اسلامی مرده است
ِ(مرده بود)، من این شعر “لالائی” ام را از صدای او بر می دارم و به مادران ِ عزادار پیشکش می‌کنم.

سر خونه‌ی دلمُ      لونه‌ی غمُم      یاد او نشسته
یاد تسمه وتفنگ    قطار فشنگ     مادیون خسته ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

صدای حسین منزوی

وقتی همه دیواریم

برای شنیدن صدای شاعر نشانی‌ی زیر را فشار دهید.

Hossein Monzavi – Vaghti Hame Divarim – Toghyan.com

 

منتشرشده در با صدای شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

نامه‌ی منتشرنشده‌ای از شاملو در اعتراض به سانسور

دوم مرداد برابر بود با دوازدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو.
 سایت بی‌بی‌سی فارسی به همین مناسبت نامه‌ای از آقای شاملو را برای نخستین بار منتشر می‌کند که در اعتراض به دستور وزارت ارشاد ایران برای سانسور قسمت‌هایی از کتاب “همچون کوچه‌ئی بی‌انتها” نوشته شده است.
این کتاب منتخبی است از شعر شاعران جهان با ترجمه و بازسرایی احمد شاملو.
 *
 آقاى عزیز!
 با سلام، یادداشتى را که‌‌ ملاحظه‌‌ مى‌‌کنید، هم مى‌‌توانید یک ‌‌نامه‌‌ خصوصى تلقى ‌‌کنید هم مى‌‌توانید در نهایت ‌‌سپاسگزارى‌‌ من به ‌‌دادگاهى‌‌ احاله‌‌ کنید که ‌‌من‌‌ آن را به‌‌ مجلس پر سر و صداى محاکمه‌‌‌ی سانسور تبدیل‌‌ کنم، چون به‌‌ هرحال یکى باید در برابر این‌‌ فشار قد علم‌‌ کند. ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

صدای دفترهنر ۲۸

طبق روال شماره‌های گذشته در هر شماره بخش‌های(TRAKS) مختلف صداهای دفتر هنر متعلق به دفاتری که به همراه CD آمده‌اند را در رسانه ارائه می‎کنیم.

با فشار روی tofiq 05-Trk005 می‌توانید به بخش بیست و هشتم صدای دفترهنر (موسیقی‌ی حیسن همدانیان ) از ضمیمه‌ی شماره‌ی بیستم ويژه‌ی توفیق گوش دهید.

منتشرشده در صدای دفتر هنر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

یک شعر از هوشنگ رئوف

آینه

روز به روز پیر تر می‌شود

و من هنوز

نتوانسته‌ام

قصه‌ای از خنده‌های انار را تعریف کنم

قرار بود

تمام ابرها

در چشمانم جمع شوند

تا به آبیاری انارستان بروم

و برای رودخانه‌ای که تشنه

روی قلوه سنگ‌ها افتاده است

فانوسی از سوسوی زلال چشمه‌ای کوچک

                                       روشن کنم

می‌ترسم

از زخم سینه‌ی آینه می‌ترسم ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر دیگران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

دیدار با محمد خلیلی

رگبار بودکه…

به یاد صادق هدایت

 

 

نه ریسه‌های داوودی را

……………………..شمردیم

نه جسد‌ها را،

رگبارِ چشم‌ها را ماندیم

…………………تنها.

**

گذاشتیم

…………….ردیف‌ها پُر شوند ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دیدار با یک شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

انتحار


رهنورد خسته لختی بر ستیغ صخره‌یی در انحنا‌ی جاده استاد،

دست خود را سایبان کرد و به چشم‌انداز پیشاروی

خیره شد با بغض‌دردی در گلوگاهش:

زندگی‌ تا دور دید جلگه‌ها و تپه‌ها می‌‌رفت

آسمان در نیلی خود غرق لذت بود ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر دیگران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

مارش

سرمایه‌دارها پول‌دارتر می‌شوند

فقیرها بی‌پول‌تر

متحدین جهان کارگر شوید!

 با پوتین

روی سرِ ما رژه نروند.

 ۱۸ تیر ۱۳۹۱

 

منتشرشده در شعر فرانو | ۱ دیدگاه

عکس تأسف‌انگیز روز

فقر فقر فقر. فقر مالی فقر فرهنگی و عدم وجود حکومت‌های مردمی. این‌ها از ملت‌شان ابزار کار و پول می‌سازند و این ملت از حیوانات‌شان بیگاری می‌کشند تا زنده بمانند، و این سلسله ادامه خواهد داشت. ننگ برستمگران مردم ستیز.

منتشرشده در عکس روز | دیدگاه‌تان را بنویسید:

 

منتشرشده در سرفصل | دیدگاه‌تان را بنویسید:

صورت‌نامه ۲

منتشرشده در صورت‌نامه | دیدگاه‌تان را بنویسید: