- [wikiwordpress]
جستجو
دفتر هنر وبژهی «نشریات فکاهی ایران» را میتوانید با فشار روی نشانیی زیر بخوانید و داشته باشید:
daftar-honar.com
__لل______________________..._________________ ..................................................................................... دفتر هنر شمارههای گذشته را میتوانید از طریق رسانه ابتیاع کنید. ntjv ikv _..._________________
.. **************
*دوستان گرامی
از شما که علاقهمندید با درج کارهای ادبی و هنریتان و نیز اخبار و اطلاعات تازه در رسانه شرکت کنید آنها را با فرمتword به نشانیی
habib@rasaaneh.com برایمان ارسال کنید تا در صورت امکان در اینجا منتشر کنیم.
____________________________
....
...... .....
..«الف مثل باران» را از رسانه بخواهید. .............. ..
..دو گفتار کتاب جدید محسن صبا چاپ انتشاراتیی آوانوشت منتشر شد. ......_______________________________________________
______________________________________________
کتابهای رسیده
.با تشکر از دوستانی که کتابهای خود را برای رسانه ارسال داشتهاند.
این کتاب را میتوانید در نشانیی زیر بخوانید.
http://asre-nou.net/php/view.
php?objnr=31357 پیوندها
دستهها
- دیدار 10803
-
میگویند
منتشرشده در میگویند
دیدگاهتان را بنویسید:
یادداشتهای شخصی (تولستوی و دیگری)
در سنین پیری و در سراشیب زندگی به شکل نا به خود و آسان دیگر چیزی آدم را برنمیانگیزاند و خواندن هر کتاب و یا مطلبی و یا حتی دیدن فیلمهایی که روزگاری برای دیدن آن ها سر و دست میشکستیم راحت نیست. شاید از همین روست که همیشه اگر میلی هم باقی مانده باشد به بازخوانی متونی میگراید که از گذشتهها در قبول ما جا افتادهاند و بخشی از زندگیی ما شدهاند. بنابراین وقتی در جایی چشمم به عکس تولستوی افتاد که در کنارش دو مریدش چخوف و گورکی نشسته بودند بیاختیار به خواندن مطلب پرداختم . اما مطلب در بارهی چخوف بود و مطالبی که در حضور ماکسیم گورکی بین تولستوی , آن نابغه ی بیبدیل ادبیات روسیه و آنتون چخوف گذشته بود. تولستوی که سی و دو سال بزرگتر از چخوف بود از نمایشنامههای او خوشش نمیآمد و این را بیپروا هم به او میگفت. یک بار پس از خواندن باغ آلبالو با شیطنت سر در گوش مرید جوان خود برده و گفته بود: الحق که از نمایشنامههای شکسپیر هم بدتر بود. ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشتهای شخصی
دیدگاهتان را بنویسید:
اشعار این شماره
شاعران این شماره: محبوبه افشاری، مهری محبی، اکبر اکسیر، محمود درویش، منصور خورشیدی، حبیب شوکتی
_____________________
…………………………………...از : سایت ادبی متن نو
حق داری لبخند بزنی
دنیا
کثیفتر از دندانهای جرم گرفته توست
منتشرشده در اشعار این شماره
۱ دیدگاه
دفتر ِ هُنر، رنگین کمان ِ جهان˚شمول ِ فرهنگ و هنر ِ ایران
زنجیره شناخت˚نامههای بزرگان فرهنگ و هنر ایران
از روزگار جنبش مشروطهخواهی تا امروز
گاهنامهی ممتاز ِ دفتر ِ هنر، در بیستمین سال زندگیی برومندش، شمارهی بیست و یکم خود را در دویست صفحهی پُر و پیمان با بُرش ِ ٢٧×٢۱ سانتیمتر، در بهار امسال در شهر “ستاکتون” در ایالت کالیفرنیای آمریکا، به گنجور ِ تاریخ و فرهنگ ایران، سپرد و نمونهی والای دیگری شد از “ایرانی ماندن و جهانی شدن“.
این دفتر، همچون بیست دفتر ِ پیشین ِ این گنجینه، “ویژه نامه” است و با یاد ِ همیشه بیدار ِعلیاکبر دهخدا، یکی از پیشگامان روزنامهنگاری در ایران، طنزنویس، شاعر و مؤلف ِ اثرهای مهمّی همچون امثال و حکم و لغت نامه، نشریافته است. ادامهی خواندن
منتشرشده در دفتر هنر, یادداشتهای پراکنده
دیدگاهتان را بنویسید:
مرگ دکتر محمد مصدق
به روایت عکسهای آزاده اخلاقی
به روایت یک شاهد عینی ” صحنه مرگ تراژیک ایرانی
آزاده اخلاقی، ایدهپرداز و کارگردانِ این مجموعهی ۱۷ عکسی میگوید: «امروز آرمانگرایی سوژهی تمسخر خیلیها شده است، مردم کسانی را که اهداف بلند و دور از دسترس دارند دست میاندازند. برای من ولی کسانی که میجنگند و برای آرمانی جانشان را فدا میکنند بسیار محترمند. هدفم زنده کردن یاد کسانی بود که ستایش میکنم.»
«به روایت یک شاهد عینی» یکی از عظیمترین پروژههای عکاسیای است که در چند سال گذشته در ایران انجام شده است: پروژهی سهساله ای که شامل تحقیق فراوان هم بوده، ثبت هفده فریم است که اجرای بسیار خوب و دقیق و پُر از جزئیاتی هم دارند. در اجرای این عکسها گروه بزرگی به خانم اخلاقی یاری رساندهاند؛ از جمله ساسان توکلیفارسانی (عکاس و مجری جلوههای بصری) و ژیلا مهرجویی (طراح صحنه و لباس).
………………………………………………………………………
محمد مصدق – ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ – احمدآباد، ایران |
Mohammad Mosadegh – ۰۵ March 1967 – Ahmad-Abad, Iran | Detail
[هاله سحابی]: وقتی دکتر مصدق فوت کرد میگویند در آمریکا رادیو اعلام کرده که مصدق، نخست وزیر سابق ایران، در تبعید فوت کرد و یک استاد دانشگاه او را شست وشو داد و دفن کرد. شما خود این ماجرا را برای ما تعریف کنید. ادامهی خواندن
از بیژن اسدیپور تا «یک نفر دیگر» و بالعکس!
نوشته شده توسط مهرداد آبکناری مدیریت سایت آبکناری در ۰۲:۴۵
حرف تازهای نخواهد بود اگر از دوستیهای غیرمعمول سه یار جاودانهی تاریخ طنز ایران، بیژن اسدی پور و زندهیادان پرویزشاپور و عمران صلاحی؛ سخن بگویم. از آن پیشتر،
رویدادهای ادبی و هنری فراوانی که از درون این دوستی بیمانند، شکفته شد، برگ و بار داد و چشمان بسیاری را به حیرت و شگفتی وا داشت که در حافظهی طنز و طراحی ایران ثبت گشته است. چه کارها و طرحهای مشترکی که این سه یار همیشگی که به «سه تفنگدار طنز ایران» شهرت یافتند، خلق نکردند و چه قدردانیها و مهربانیهایی که در روزگار پرمشغله امروز به افسانه ای شباهت دارد به یادگار نگذاشتند. شاید برای بسیاری حیرتآور باشد که چطور میشود دو یا سه هنرمند، احساسی مشترک را در یک اثر هنری نقش زده و خلق نمایند؟ اساسا هنر، یک زایش عاطفی فردیست که بر ایدهها و باورهای یک فرد استوار است. چطور امکان دارد بخشی از یک طرح به قلم یکی باشد و ادامه کار را یکی دیگر بر عهده گرفته و تکمیل نماید؟ اما این سه یار دیرینه چنین آثاری از خود بجای نهادهاند که باور آن برای بسیاری نه تنها دشوار که حتی غیرممکن مینماید. در این راه بیمهریهای فراوان نیز دیدهاند، بیمهریهایی که گاه دردناک و گاهی به طنزهای تاریخی شباهت دارند. .
سرنوشت کتاب «طنزآوران امروز ایران» (کار مشترک بیژن اسدیپور و عمران صلاحی) از همین دست بیمهری هاست. ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشتهای پراکنده
دیدگاهتان را بنویسید:
مثل ابدیت ساده بود!
منتشرشده در نقد شعر
دیدگاهتان را بنویسید:
احوالات خصوصی
احوالات خصوصی که عمومأ در بارهی علامهی گرامی علیاکبر دهخداست
را از دفتر هنر ویژهنامهی این بزرگوار برایتان نقل میکنیم. ……………………………………………………..نامهی حبیب
منتشرشده در دفتر هنر
دیدگاهتان را بنویسید:
مصاحبهی صدای آمریکا با بیژن اسدیپور
صدای آمریکا مصاحبهای داشته با بیژن اسدیپور که دیدنی و شنیدنیست. در اینجا آنزا برایتان نقل میکنیم تا شما هم با ما همعقیده شوید!.
منتشرشده در ویدیو
دیدگاهتان را بنویسید:
عکس روز
عکسی حزنانگیز که قلب انسان را بهدرد میآورد. در این عکس که توسط یک عکاس عراقی انداخته شده دختر بچهی یتیمی نشان داده میشود که هرگز مادرش را ندیده است. این کودک تصویر زنی را بر روی زمین کشیده است و با آروزی داشتن مادر بر روی آن بخواب رفته است.
منتشرشده در عکس روز
دیدگاهتان را بنویسید: