یک شعر از: مراد قلی‌پور

 
             
مراد قلی‌پور

 

به ما گفتند

آمار بدهیم

بعد از جمهوری چند برگ به زمین افتاده است

ما گفتیم

به روی چشم

به ما گفتند

آمار بدهیم

وقتی پاهای چپ‌مان را جلوتر می‌گذاریم

چند پرنده به یک سمت می‌پرند

ما گفتیم

به روی چشم

به ما گفتند

آمار بدهیم

وقتی بلند گوها روشن می‌شوند

چند نفر از خواب برمی‌خیزند

چند نفر آب سرد روی آرنج‌های شان می‌ریزند

چند نفر فحش می‌دهند و دوباره می‌خوابند

گفتیم

به روی چشم

به ما گفتند

گفتیم به روی چشم

به ما گفتند

گفتیم به روی چشم

به ما

ما گفتیم به رویِ

ما آمار دادیم

امسال

برگ ها کمتر شده‌اند

پاهای راست مان جلوتراند

تعداد آن‌هایی که  یکسره می‌خوابند بیش‌تر است

پرنده‌ها همه به یک سمت پرواز می‌کنند

صدای بلند گوها هم کم‌تر شده است

ما گفتیم

سنجاقک‌ها روی پرچین‌های چوبی دیگر نمی‌نشینند

پروانه‌ها روی لاک پشت‌های مرده  به خواب می‌روند

حلزون‌ها با آب‌ها دارند می‌آیند

اما خواستیم بگوییم که

گفتند

لال شوید

گفتیم

به روی چشم

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در یک شعر از یک شاعر ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید