چای ………………..گپ ………………..ادبیات
۲۶ مین سال درگذشت سیاوش کسرایی
سیاوش کسرایی و همسرش مهری نوذری
.
……………………………………………. شاعری بزرگ و عاصی که درغربت خاموش شد!
.
آری، آری، زندگی زیباست.
زندگی آتشگَهی دیرنده پابرجاست.
گر بیفروزیاش، رقص شعلهاش در هر کران پیداست.
ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست.
.
اشاره : امروز ۲۶مین سال درگذشت”سیاوش کَسرائی “است.کسرایی ۵ اسفند ۱۳۰۵ دراصفهان متولد شد.شاعر و از فعالان سیاسی چپگرای تاریخ معاصر بود. کسرائی دانشآموخته دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و از بنیانگذاران انجمن ادبی شمع سوخته بود. او سالیان دراز در حزب توده فعالیت داشت و همین کارهای سیاسی ارزشهای ادبی و اجتماعی وحتی انسانی اورا کمرنگ و محو ساخت. سیاوش کسرائی، سُراینده منظومهٔ آرش کمانگیر، نخستین منظومه حماسی نیمایی است. وی یکی از شاگردان نیما یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند. از جمله مجموعه شعرهای بهجایمانده از سیاوش کسرائی، میتوان به مجموعه شعر آوا، مهره سرخ، در هوای مرغ آمین، هدیه برای خاک، تراشههای تبر، خانگی، با دماوند خاموش و خون سیاوش اشاره کرد. بیبی کسرائی، مانلی کسرایی و اشرف کسرایی فرزندان سیاوش کسرائی هستند. همچنین مهری نوذری خواهر منوچهرنوذری، همسر سیاوش کسرائی، طراح و خیاط معروفی در شهر تهران بود. به گفته بیبیکسرائی، مادرش «سفارش لباس قبول میکرد و زندگی ما با سرانگشت هنرمندانه مادرم تأمین میشد».دومین کتاب کسرائی، آرش کمانگیر، او را به شهرت رساند. این اثر، که در بارهی چهرهای افسانهای است که با پرتاب جانفرسایش یک تیر میهن را از تحقیر و تیرهبختی نجات میدهد، اولین نمونه شعر نوی حماسی به سبک نیما یوشیج است. آرش کمانگیر از نادر اشعار معاصری است که به کتابهای مدرسه راه پیدا کردهاست…دربارهاش ازمنابع مختلف بیشتر میخوانیم ……سردبیر
.
در ۱۳۴۷ کسرائی از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران است و یکی از دبیران منتخب آن تا سال ۱۳۵۱ خورشیدی… در سال ۱۳۵۶ جزو سخنرانان شبهای شعر گوته بود. در ۱۳۶۲، همزمان با درگیریهای حزب ، کسرائی ایران را ترک میکند؛ تا ۱۳۶۶ در کابل، از ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۴ در مسکو، و بعد در وین اقامت میگزیند. از ۱۳۶۵ تا استعفایش در ۱۳۶۷ کسرائی عضو هیئت سیاسی حزب توده است، و در ۱۳۶۹ از کمیته مرکزی حزب هم کناره میگیرد. آخرین مجموع شعر کسرائی، مهره سرخ، چاپ ۱۳۷۴، اعتراضی علنی به سیاست حزب توده و عواقب آن است.
روابط اجتماعی گسترده، مصاحبت و همیاری از خصوصیات زندگی کسرائی است. در بین چهرههای ادبی، هوشنگ ابتهاج، احمد رضا احمدی، محمود اعتمادزاده (م.ا. به آذین)، ایرج افشار، فروغ فرخزاد، مرتضی کیوان، شاهرخ مسکوب، فریدون مشیری، نادر نادرپور، نیما یوشیج، و ابراهیم یونسی از نزدیکان کسرائی هستند. از اوائل دهه ۱۳۴۰ تا اوائل دهه ۱۳۶۰، تقریباً هر روز، در دفتر و در منزل، کسرائی محیطی باز برای دورهم آیی فراهم میکند.
در سال ۱۳۵۸، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از باقر پرهام، احمد شاملو، محسن یلفانی، غلامحسین ساعدی و اسماعیل خویی تصمیم به اخراج سیاوش کسرائی، بهآذین، هوشنگ ابتهاج، فریدون تنکابنی و برومند گرفتند. این تصمیم نهایتاً به تأیید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران رسید و منجر به اخراج کل اعضاء تودهای، به همراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایران شد.
سیاوش کسرائی از «نسل چهارم» و از آخرین نسل مهاجران ایرانی به اتحاد جماهیر شوروی بود. او از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ در شوروی زندگی کرد. سیاوش کسرایی از زندگی در شوروی رنج میکشید و تجربه درونی و رنج روحی خود را در سروده «دلم هوای آفتاب میکند» وصف کردهاست. وی در سن ۶۹ سالگی پس از عمل جراحی قلب و ابتلاء به ذاتالریه در وین، پایتخت اتریش درگذشت و در «بخش هنرمندان»گورستان مرکزی شهر وین، پایتخت اتریش، به خاک سپرده شد.سیاوش کسرایی، بر طبق وصیتاش هوشنگ ابتهاج را متولی آثارش کردهاست.
درباره Habib
متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.