شمس تبریزی:
مرا در این عالم با این عوام کاری نیست ، برای اینان نیامدهام
–
سال ۱۳۷۴ بود که نخستین بار دیوان جهانملک خاتون برادرزادهی شاه ابواسحاق اینجو نخستین ممدوح حافظ در تهران منتشر شد. چهار سال بعد شاعرهی مرحومه پروین دولتآبادی که اغلب او را چون عباس یمینی شریف شاعر کودکان میشناسند کتاب کوچکی منتشر کرد با عنوان ” حافظ و جهان ملک خاتون ( منظور خردمند ) ” که این عبارت را در عنوان کتاب از خود حافظ گرفته و آن را یکی از نشانههای روابط شعری بین آن دو شاعر گرفته بود
منظور خردمند من آن ماه که او را
با حسن ادب شیوهی صاحب نظری بود
که اگر هم منظوری در این غزل از ” آن یار کزو خانهی ما جای پری بود” باشد ، چنان که رسم خواجه در کاربرد الفاظ عاشقانه برای ممدوحان بوده است تمامیت این غزل ده بیتی نشان از غم دوری و یا مرگ یکی از آنان ، و مثلا عموی جهان ملک دارد که تا گرفتاری در اصفهان و قتلش در شیراز چندی را همچون امینالدین جهرمی وزیر او و شوهر جهانملک خاتون متواری بود. این شاهزاده خانم اینجو هم آن چنان زنی نبود که بعضی از نسوان نویسنده، او و امثال کیمیاخاتون دختر خواندهای که مولانا به عقد شمس تبریزی درآورده بود پیراهن بی درز مریم فرض کرده باشند و دو بیتیای که عبید زاکانی در شب عروسی جهانملک خاتون و امینالدین جهرمی خطاب به داماد خوانده بود فارغ از هر چیز نشان از بی بند و باریی آن روزگار دارد:
وزیرا جهان قحبهی بی وفاست
تو را از چنین قحبهای ننگ نیست ؟
برو کس فراخی دگر را بجوی
خدای جهان را جهان تنگ نیست
که این مصراع آخر چنان که روش طنز نیشدار عبید است ریشهای تاریخی دارد که تا دیوان کبیر هم رسیده است. شمس نیز در تقریرهای خود چند جا دربارهی کیمیا پرده دری میکند و پیرامون این همسر جوان خود که سرانجام – میگوید – حلالش کرده و طلاقش داده بود در جایی می گوید : ” از خردگی از میان پاکی و عصمت رسته این زن از بس تقاضا کرد از راه غلط ، که به صورت در روی میخفت هر لحظه. من میگفتم مساله است که این چنین زن را برون باید کرد و اگر مرا میل آن بودی غلام بخریدمی “. اما آن خام اندیشههای فمینیستی – که ای کاش معنیی آن را میدانستند – به جایی کشیده شد که آن شاعرهی مرحومه در هفتاد و پنج سالگی ادعا کرد حافظ غزل ” یوسف گمگشته باز آید به کنعان ” را از غزل جهانملک خاتون گرفته است، و چند سال بعد شاعر تازه درگذشته محمد علی سپانلو با یاد کردن از او قدمی پیش گذاشت و گفت: بسیاری از کلمات ” جهان ” در دیوان حافظ اشاره به جهانملک خاتون دارد. خدایش بیامرزد که کاش بود و این بیت را برای حدس او شاهد میآوردیم
مجو درستی عهد از ” جهان ” سست نهاد
که این عجوزه عروس هزار داماد است