به یاد بابک اباذری


   بابک اباذری

  بچه که بودم زمین را حدود نیم متر می‌کندم و وصل می شدم به خزر. گوشم را به زمین می‌چسباندم تا شُر و شُر آب نازکی که از زیر خاک خودش را به سطح زمین می‌رساند مرا به خزر مرتبط کند. فکر می‌کردم همه‌ی آب‌های جهان به خزر متصل‌اند. غوغای کنار دریا و آب‎تنی و شنا هیچ‌وقت مرا جذب نکرد و من تنها تماشای دریا را دوست داشتم که مرا به دور دست‌ها می‌برد.

من کشتی‌های نیروی دریایی را در خزر دوست نداشته و ندارم و ترجیح می‎دهم که آن‌هایی که دوست دارند تیر و تفنگ به سر و خانه‌ی هم پرتاب کنند دست از سر خزر بردارند.

اصلا دریا فقط برای مهربانی آمده است و زیبایی.

چند وقت پیش در اینترنت خواندم که خزر بابک اباذری شاعر را در خود غرق کرده است. این حرف‌ها را نمی‌شود باور کرد. می‌دانم خزر هیچ شاعری را در خود غرق نمی‌کند واین شاعران هستند که در خزر غرق شده و تازه می‌شوند.

خزر من شاعرست و هنرمند. او عاشقانه دوست می‌دارد و مهربان‌ست. آن‌ها که  این حرف‌ها را شایع می‌کنند از عشق هیچ نمی‌دانند و خزر را برای بقای خویش به آسانی می‌بخشند.  

…………………………………………………………………ح.ش                  .

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در یادداشت‌های پراکنده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.