شاعران این شماره: بیژن الهی، مجید نفیسی، مریم جعفری آذرمانی، اکبر اکسیر و شمس لنگرودی
_____________________
وقتی نازُکانه خوابی و آرام-
و در متن
سپیده میزند-
رابطهی نزدیک
با نفسهای تو میدارد-
گلوبند
که فراموش کردهای باز کنی.
آتش
به: نوشین
مرا باد به کف آمد
و تو را آتش.
پس فروزان شو
تا در ویرانههای جهان
به رقص درآئیم.
۱۵ اکتبر ۱۹۹۲
در اين عكسها عكبر عكسير خود را
به شاملو، براهنی، دولت آبادی و مجابی
چسبانده تا معروف شود
در قاب پنجم، مليحه میخندد
به سادگیی عكبر عكسير!
در سایهی هر کلاهی
کبوتر جادوگری است
و زیر بغ بغوی هر کبوتر آرام
رودخانهیی
سربازان فراری را به جبههی جنگ میبرد.
سربازان ترانهی میهنی میخوانند
شلیک میکنند
میمیرند.
زندهباشی کبوتر آرام ما
زنده باشی
همهمان را
زنده زنده
تحویل پاسگاه پلیس دادهای.
رونویسی از: مجله الکترونیکی عقربه شماره چهاردهم