یک شعر از: رضا براهنی
-تاريخ-
در نقب شوم يک شب ظلمانی
ديديم:
تاريخ
مثل كتيبههای جذامی بود
با صورتی كه نيمی از آن را
كفتارهای فربه امروزی
بلعيده بودند
یک شعر از: سینا بهمنش
آه
یک آهو بود
ناتمام
مرد
حبیب شوکتی
-برای احمدرضا احمدی-
«و واژه نام دوم تو بود»
این روزهای زرد
که شناسنامهام
خوراک سالهای پیری میشود
با عصای کدام حرف دربدری
شعرهای تازهات را جستجو کنم
یک شعر از: سیدعلی صالحی
به یکدیگر دروغ نگویید
آدم است
باورمیکند
دل میبندد
مجله_ادبی_هنری_روزآمد
یک شعر از: سیمین صفادل
مادرم موهای بلندی داشت
هر روز پشت پنجره مینشست
موهایش را میبافت
شعر میخواند
و منتظر پدر میماند
پدر که میآمد
تلویزیون را روشن میکرد
از شیب تورم بالا میرفت، زمین میخورد
و باز سعی میکرد جوابی برای ۵+۱ بیابد
کشتگان عراق و سوریه را دفن میکرد
و از مادر سراغ شام را میگرفت
و مادر پرهایش را پشت پنجره جا میگذاشت
گلهای دامنش در آشپزخانه میپژمرد
و چشمهایش پیاز خرد میکرد
پشت پنجره نشستهام
موهایم را میبافم
و به این فکر میکنم که
دختران نباید موهای بلند داشته باشند
یک شعر از: جلیل قیصری کُجوری
امسال
برخی گورستان را به خانه بردند
برخی خانه را به گورستان
برخی
نه خانه را دارند
نه گورستان را
تنها
گم شدهای دارند.
یک شعر از: عزیز نسین