سرفصل‌های موسیقی ایران « نامه‌ی بیست و چهارم»

همکارمان هلن شوکتی در هر شماره به معرفی آلات، نخبگان و دیگر مقولات مربوط به‌موسیقی ایرانی می‌پردازد که از نظرتان می‌گذرد.

فصل بیست و یکم

آنكس كه حقيقت را نمى داند تنها يك نا آگاه است، 

اما آنكس كه حقيقت را مى داند و آن را انكار مى كند  يا وارونه جلوه مى دهد،  تبهكار است.

                                                                                                      برتولت برشت

ادامه شماره گذشته

 
هلن شوکتی

(سرگذشت موسیقی ایران
از چغامیش تا چهل ستون)

 

تاريخ ايلام و تمدن‌هاى گوشه و كنار منطقه از حدود  ٢٥٠٠  سال پيش در آستانه‌ى تغيير و تحول بزرگى قرار مى‌گيرد. كوروش بزرگ حال با يكپارچه كردن تمدن‌هاى مختلف، اولين پادشاهى سرزمين ايران و بزرگترين امپراتورى جهان باستان را بنيان مى‌گذارد.

هخامنشيان جانشينان پادشاهان<نوايلامى> بودند.

كوروش شاه شخصيت بسيار جالبى داشت، چون با وجود اين‌كه در پارس زندگى مى‌كرد اما خودش را ايلامى معرفى مى‌كند. كوروش نه تنها به تمدن‌هاى پيشين كه -حالا بخشى از امپراتورى ايران است- احترام مى‌گذارد بلكه فرهنگ و هنر هخامنشى را با تأثير از آن‌ها شكل مى‌دهد.

مورخان يونانى مى‌گويند: كه در زمان هخامنشى اركستر بزرگى وجود داشته متشكل از  ٣٦٠ نوازنده (زنان و دختران)، از كل امپراتورى هخامنشى/ كه در كنار هم بخوبى اجراى موسيقى مى‌كردند، و اين نشان دهنده‌ى تنوع فرهنگى اقوام مختلف در آن گستره‌ى حكمرانى بوده است. 

غروب هخامنشيان اما دو قرن پس از كوروش كبير اتفاق مى‌افتد. زمانى كه يونانى‌ها به رهبرى اسكندر مقدونى به سرزمين هخامنشيان هجوم مى‌آورند . 

پس از پيروزى اسكندر به سپاه كوروش،. اسكندر  وارث بزرگترين امپراتورى جهان و يكى از با شكوه‌ترين  فرهنگ‌هاى جهان شد. حالا پيشرفت‌هاى موسيقى ايران و خاورميانه از قرن‌هاى پيش، به چشم اسكندر و جانشينانش سرمايه و غنيمتى ارزشمند محسوب مى ‌شود.

پس ازدو قرن تسلط يونانيان سرانجام ايران از جانشينان اسكندر پس گرفته مى‌شود . ايرانيان در امپراتورى اشكانيان فرمانرواى ايران مى‌شوند.  
 

اما موسيقى در تمدن ساسانى بسيار  آميخته بودند، چرا كه از دوران ساسانى كاسه اى زيبا كشف شد كه روى آن تصوير نوازنده سرنا ، نوازنده عود ، و نوازندگان ديگرى نقش بسته و البته رقص زنان ، كه اين نشان مى دهد،  كه موسيقى در دوران ساسانى بسيار پيشرفت داشته و از اهميت خاصى برخوردار بوده است.

بهرام گور اهميت زيادى به موسيقى و بزم مى‌دهد…..در قرن پنجم عده‌اى نوازنده از شرق آورده مى‌شود كه تعداد آن‌ها در شاهنامه دوازده هزار نفر هستند كه از هند به ايران آورده شدند <<لولى‌ها>><<كولى‌ها>> يا به انگليسى همان جيپسى كه در دربار خسروپرويز بوده است. 

ظهور نوابغ موسيقى كه نام آن‌ها تا امروز باقى مانده هم مديون اهميتى است كه خسرو پرويز به موسيقى مى‌داد.  باربد قطعات زيادى ساخته از جمله: / هفت خسروانى، سى لحن، و سى صد و شصت داستان/  

در متون پهلوى، جوانى به درگاه خسرو پرويز آمد و اعلام كرد كه چه هنرهايي دارد و چه سازهايى مى‌نوازد ،،،،از آن‌جا ديده مى‌شود كه چه تعداد ساز در دربار خسروپرويز نواخته مى‌شد. 

اما موسيقى در اين زمان كاربرد مهم ديگرى هم پيدا مى‌كند. حالا گروهى از هنرمندان قصه‌ها و داستان‌هاى قهرمانان و پادشاهان و گذشتگان را با همراهى شعر و موسيقى در گوش تاريخ زمزمه مى‌كنند. اين هنرمندان حماسه سرا و راويان تاريخ گوسان  ناميده مى‌شوند .

در دوران ساسانى گوسان‌ها جايگاه بخصوصى در دربار پيدا كردند و خود اردشير هم نوازنده / و بسيار هم خوب مى‌نواخت.

در دوران يزدگرد سوم، تحول و وقايع مهمى در حال رخ دادن بود كه تهديدى جدى براى اين بهشت پادشاهان ساسانى بشمار مى رفت. 

در دوران حمله  اعراب به ايران، يزدگرد سوم به‌سمت شمال شرقى و شرق ايران مى رفته و در حقيقت همراه خودش  هزار نوازنده همراه كرده بود. اين نوازندگان در واقع بعد ازمرگ يزدگرد در شمال شرقى ايران در همان مرو/  باقى مانده بودند.

در دربار خلفا نه تنها موسيقى‌دانان ايرانى وجود دارند بلكه بعضى از آن‌ها مثل ابراهيم موصلى براى فراگيرى موسيقى به ايران سفر مى‌كند. پس از گذشت سه قرن از شكست ساسانيان و ورود ايلام به ايران/ ايرانيان بتدريج در شرق خراسان دوباره قدرت را بدست مى‌گيرند و به اين ترتيب حالا پادشاهان ايرانى بكارگيرى زبان مادرى خودشان را بجاى زبان عربى در/  دربار تشويق مى‌كنند. 

با رونق زبان پارسى حالا آهنگ‌ها و تصنيف‌ها هم بجاى كلمات عربى با ترانه‌هاى فارسى خوانده مى‌شود. در بغداد مركز خلافت اسلامى، تحولاتى در حال شكل‌گيرى است. با وجود ثروت فراوانى كه گستردگى قلمرو اسلامى و باج و خراج‌ها براى خلفاى بغداد فراهم كرده، آن‌ها اصولأ تجربه چندانى در امور اداره تشكيلات حكومتى نداشتند. 

در بغداد مدرسه‌اى به نام (بيت الحكمه)  يا خانه دانش تشكيل شد كه گروهى از فضلا و دانشمندان به ترجمه‌ى تمام كتاب‌هاى مهم زمان پرداخته و شروع به يادگيرى دانش آنها كردند. حركتى كه بعدها به نهضت ترجمه شناخته شد.  

اما براى دسترسى به دانش/ ترجمه به تنهايى كارساز نبود و به همين دليل در بخش ديگرى در همين مدرسه (حكما و دانشمندان عصر) با بكارگيرى ترجمه‌ها ، كتاب‌هاى ديگرى نوشتند كه كه در رأس آن‌ها  ابويوسف ال كندى بود (( او  آشنا به فلسفه‌هاى يونانى، ايرانى و هندى بود و زبان پهلوى را هم مى‌دانست. گفته‌اند ٢٦٣  كتاب و رساله نوشته است. او در تمامى حوزه‌هاى دانش يونان مانند: رياضيات، هندسه، اخترشناسى، موسيقى، نورشناسى، پزشكى، منطق، روان شناسى و سياست و هوا شناسى)) احاطه داشت … كارى كه ال كندى و شاگردانش در مدرسه بيت‌الحكمه مى‌كردند ، اين بود كه سعى كنند اين متون ترجمه شده يونانى را با ساز و موسيقى خودشان وقف دهند….

از آن‌جا كه موسيقى بخشى از علم در نظر گرفته شده ،،،، دانشمندان بسيارى چه آن‌ها مثل ابوعلى سينا كه دستى در نوازندگى نداشتند و چه آن‌ها مثل فارابى كه نوازنده موسيقى بودند، شروع به نوشتن كتاب‌هاى ارزشمندى در باره موسيقى مى‌كنند. 

فارابى يك از بزرگترين منابع شناخت موسيقى كهن بوده است….

او همه چيز را طبقه بندى كرده و تفاوت‌ها را يادداشت مى‌كرد. 

ابن سينا در كتاب شفا   موسيقى را با درمان هماهنگ مى‌دانسته.  درس‌هاى ابن سينا در كتاب. علامه علايى بوسيله شاگردان‌اش در حقيقت، يكى از نمونه‌هاى كتاب‌هاى موسيقى است كه به زبان فارسى نوشته شده است. 

اما با وجود نوشتن كتاب‌هاى متعدد، هنوز جاى يك كتاب و آن هم با تمركز بيش‌تر در نوشتن فن موسيقى احساس مى‌شد. 

صفى‌الدين ارموى  [Ormawi ]موسيقيدان خوش نويس و اديب در حالى كه مشغول نوشتن كتاب‌اش بود، صدايى از دور دست ايران شنيده مى‌شود كه سرنوشت ايران را براى هميشه دستخوش تغيير مى‌كند. 

با حمله مغول‌ها در ايران ،، آتش جنگ از شهرهاى آباد ايران تنها ويرانه‌اى بجا مى‌گذارد. 

هلاكوخان پس از فتح تبريز ، سرانجام به بغداد مى‌رسد و به خلافت اسلامى پايان مى‌دهد.  طبق قانون چنگيزى/ هر شهرى كه مورد حمله قرار مى‌گرفته،، اول دانشمندان، علما، و مردم اهل فن و فضيلت و اهل صنعت و اهل موسيقى را از كل مردم جدا مى‌كردند كه صفى‌الدين ارموى هم يكى از اين افراد بود كه به لطف هنر و دانش‌اش نه تنها آسيبى نمى‌بيند بلكه  با حقوق و مزاياى بيش‌ترى به استخدام دربار هلاكوخان درمى‌آيد، جايى كه حالا ايرانى‌ها از جمله خاندان جوينى  نفوذ زيادى پيدا كردند. 

صفى‌الدين ارموى  هم با حمايت همين خاندان نه تنها به آموزش موسيقى در دربار مى‌پردازد بلكه كتاب‌هاى ديگر خود را هم تكميل مى‌كند. 

اما در سال‌هاى بعد ورق برمى‌گردد/  خاندان جوينى، در ميان كشمكش‌ها و جنگ قدرت ميان دربار، سرانجام قدرت خود را ازدست داده و مغضوب حاكمان مغول واقع مى‌شوند.  و به اين ترتيب صفى‌الدين ارموى به علت عدم حمايت، در فقر و تنگدستى دار فانى را وداع كرد.

در اين دوره موسيقيدان جوانى پا به عرصه ى موسيقى مى‌گذارد .. اين موسيقيدان جوان از ادامه‌دهندگان  راه  صفى‌الدين ارموى بود او كسى نبود جز[عبدالقادر مراغه‌اى]

آهنگساز و موسيقيدانى كه حالا تبحر و استادى‌اش در ساخت موسيقى او را در دربار تبريز مشهور كرده و پس از آن به دربار بغداد مهاجرت مى‌كند. اما چندى از مهاجرت او به بغداد نگذشته بود كه اين بار تيمور از نوادگان چنگيز، به بغداد حمله كرده و عبدالقادر به اسارت لشكريان تيمور در مى‌آيد. و اين بار هم تاريخ دوباره به سود هنر تكرار مى‌شود. عبدالقادر به سمرقند برده مى‌شود ..

تيمور در هر كجا كه لشكركشى مى‌كرد، تعداد زيادى اهل فن را با خودش به سمرقند مى‌آورد و در واقع سمرقند را تبديل به تخت‌گاه جهانى خودش مى‌كرد ، تيمور با آوردن موسيقيدانان، صنعتگران و هنرمندان،، سمرقند را به مركز جهان هنر  تبديل مى‌كند. 

جانشينان تيمور هم سياست توجه به فرهنگ و هنر را ادامه مى‌دهند و پسر تيمور شاهرخ هم مانند پدر تعداد زيادى از دانشمندان و هنروران بزرگ دنيا را دور هم جمع مي‌كند/ عبدلقادر مراغه‌اى هم به هرات مركز فرماندهى شاهرخ مى‌رود.. 

در واقع شاهزاده‌هاى هرات مشوق‌هاى اصلى هنر و موسيقى و اهل فن بودند و به همين خاطر تعداد زيادى شاهنامه نوشته شد،،، چرا كه هر شاهزاده‌اى داراى يك دربار كوچك براى خود بوده و با جمع كردن سخنوران و شعرا و اهل فن شاهنامه خودش را مى‌نوشت. 

هرات با حضور دربار تيمورى نتيجه شكوفايى هنر در اين دوره بوده است. اما بهار باغ‌هاى شكوفايى هرات هم بار ديگر دستخوش تغييرات و تحولاتى جديد مى‌شود. 

ادامه دارد

 

 

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در سرفصل‌های موسیقی‌ی ایران ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید