انتخاب عنوان از رسانه برگرفته از متن نوشتار
از کتاب در دست چاپ خانم ناهید عرجونی شاعر و نویسندهی کورد ایرانی مقیم کوردستان:
جنگ ۲۴ روزهی سنندج را خوب به یاد نمیآوریم ماریا !
تو از فرط مردن؛ آن روزهای سخت را از یاد بردهای و من از فرط کودکی از فرط ترس و تنهایی ….
جنگ نمیتواند کوچه را از بچهها بگیرد ماریا، اما میتواند تمام سالهای پس از خودش را به تکههایی از کابوس بدل کند و بریزد توی شبها و روزهایشان، حتی توی شادیها و عشقهایشان.
من روی سکوی کوچک کنار در نشسته و منتظر بودم تا بچهها بیایند.
مادر ترسهایش را میتکاند از لباسها، بقچهها را یکی یکی باز میکرد، با دقت وسواسگونهای لباسها را تا می زد و دوباره میگذاشت توی بقچههایی که تو گلدوزیشان کرده بودی، با دستهای خودت.
من از چشمهای وحشتزدهی مادر فرار میکردم به کوچه، مادر برای جنگ آماده نبود، زنها هیچوقت برای جنگ آماده نیستند، نه خودشان، نه عطرها و لباسهایشان ….من این را از چشمهای مادرم فهمیدم. چشمهایی که دیگر برق نمیزدند و مسیر نگاهشان گم بود.
از داستان ave maria