رگبار بهتری
پاره ابری زتبار هوسآلود بهارانم
همه رگبار صفت،
سرکش و جوشان و خروشانم
در دلم شور تپیدنهاست
در تنم غلغلهها،
در سرم ولولهها برپاست
پُرم از شوق تراویدن
پُرم از خواهش باریدن
ابر پربار بهارم،
آری
بارِ رگبار ربودهست زجان صبر و قرارم،
باری
رخصت ریختنم ده ، ای بخت
بخت آمیختنم ده، ای یار
بگذار
تا بلور تنت از ناز نوازشهایم
مست و بیتاب شود
همه ذرات وجودم ز هوس آب شود
زیر باران تنم دشت تمنای تو سیراب شود