چرخیدن در مدار کلمه

cover نیلوفر ضرغامیان

کلمه‌هایی که انگار خوابشان نمی‌برد

شاعر: نیلوفر ضرغامیان

نویسنده : منصور خورشیدی

توصیف مستقیم احساس و عواطف از راه تماشای پدیده‌های موجود در اطراف شاعر، تفکر اورا در یک محدوده‌ی تنگ محصور می‌کند. که گریز از این موقعیت بسته، تلاش ذهنی بسیار قوی ضرورت حتمی است.

” من چشم می‌گذارم

و تو برای یک عمر گم می‌شوی “

خلق موقعیت جدید که شاعر ذهن خود را در آن مستقر کند. تا زمینه‌ی تصویرهای تجسمی را برای گریز از سطح فراهم نماید. تا خواسته‌های شاعر در میان کلمات و ترکیبات محقق شود. و روشن‌تر از هزار روزهای نیامده خود را نشان دهد.

” پدر با اطلسی‌های توی باغچه حرف می‌زند

تسبیح روی گونه‌های پدر بزرگ می‌لرزد “

توصیف ساده‌ی بیان ادبی در یک عبارت یا یک مصراع از شعر موجب می‌شود تا شاعر در دوایر محدود و با توسل جستن به شخصیت‌های ادبی، داستانی و هنری ذهن خود را از متن به حاشیه پرتاب کند.

” شمع‌دان‌ها را به ژان وال ژان

 پس بدهید

دلم برای کوزت می‌سوزد

امشب دوباره بینوایان روی پرده می‌رود “

استفاده از تلمیحات، اگر برای بیان هدف خاصی در شعر بیاید. یا برای تکوین و تدوین اندیشه‌ای و متناسب با شرایط زمانی بسیار تاثیر گذار خواهد بود. اما برای درهم‌ریزی توالی زمان و مکان، هرگز جایگاه مناسبی در شعر پیدا نخواهد کرد.

 ” سر گذشت هیچ زنی را برایم نگو

ژکوند دیگر روی هیچ دیواری

به من لبخند نمی‌زند “

شاعری که خود را میان گریه‌ها جا می‌گذارد. و معتقد است که این دنیا آسمان ندارد. چگونه است که در این مصراع بیان می‌کند:

” آسمان را از بالای سرم بردار / دلم دیگر باران نمی‌خواهد.”

تناقض‌هایی از این دست در این مجموعه شعر فراوان دیده می‌شود! در شعر تولد از صفحه ۴۸ می خوانیم .

 ” دیگر به دنیا نمی‌آیم

همان یک بار

برای هفت پشتم / بس بود. “

تضاد و پارادکس زمینه را برای خلق موقعیت تازه آماده می‌کند. اگر به هدف و غرضی آلوده نشود. تا بیکرانگی خود را ازدست بدهد.

” به صد و چند هزار پیامبر توی دفتر نقاشی‌ام

قسمت می‌دهم

من از تمام جاده‌های زمین دور شده‌ام

دوباره از خود متولدم کن / مادر “

 

رسیدن به درک شاعرانه برای خلق موقعیت در شرایط متفاوت ، زمینه را برای استفاده از قدرت کلمه و تصویر در شعر آماده می‌سازد تا پیام موجود در متن و یا عبارت در نظر مخاطب آسان جلوه کند.

” رد پای نفس‌هایت

روی برف‌ها پیدا است “

استعاره‌ی کنائی در مصراع نخست . اندکی فرا تر از تصویرهای بصری، جلوه‌های خود را نشان داده است. اگر چه بدون عبور از سطح اشیا و پدیده‌های موجود نمی‌توان به ماهیت درونی آن راه پیدا کرد. اما اگر شاعر تسلط بر زبان داشته باشد و از هماهنگی و ریتم کلمات به درستی استفاده کند می‌تواند ورای دیده‌ها، به خلق تصاویر ذهنی برسد.

” میان سبدهای خیس

از باران اردیبهشت

چشم‌هایت را ببند

سهم تو از من

برای همیشه یک خواب

خوابی که از تمام شیشه‌هایش مه می‌گذرد.”

تصور من این است که اولین تجربه‌ی خانم ضرغامیان نتواند در میان مخاطبان حرفه‌ای شعر راه پیدا کند. وقتی میگوید:

” سر رفته است

حوصله ام

از هیاهوی واژه‌ها “

و با تکرار چند بار سکوت، اما در شعر دیگر این گونه بیان می‌کند.

” روی این صفحه

از این همه حرف که انگار خواب‌شان نمی‌برد “

در حقیقت واژه‌ها بیدارند و شاعر خواب. یا گرایشی آگاهانه به سمت سکوت. یا مرگ

” روزی که می‌میرم

تو خواب می‌بینی

و فردایش

من / آشفته‌ترین خواب زمان خواهم شد “

یا در شعر ” هزار شب بیداری ” با تاکید می‌گوید: مرگ و بی‌خوابی!

” روزی که می‌میرم

دیگر بهانه‌ی چشم‌هایم را نگیر

فریاد من در این برهوت

به جایی نمی‌رسد “

عوامل کاربردی برای استحکام شعردر این مجموعه به ندرت استفاده شده است. تقطیع عمودی بسیار ساده و درهمنشینی برای ایجاد یک تشکل ذهنی در محور افقی کلام به دلیل عدم استفاده‌ی درست نحوی به شکل پراکنده در کنار هم نشسته‌اند. که بی‌شباهت به نثر ساده نیست. در هرشکل تلاش کرده‌ام تا از شعرهای خوب این مجموعه برای بر رسی و تحلیل نمونه بیاورم. تا زمینه‌ی تعامل و بحث و گفتگو را برای دیگر خوانندگان این اثر باز بگذارم.

در خاتمه از ” شمس‌الدین آل معصوم ” که در سرایش این مجموعه با شاعر همراهی کرده‌اند. و در حاشیه یادداشتی برای من، تشکر می‌کنم .

وقتی

مرگ را برایم بخش کرده‌ای / زمستان نبود.

نقل از: مجله الکرونیکی‌ی پیاده‌رو

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در نقد شعر ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید