آب که سرش درد می‌گیرد

این‌جا نه این رودخانه دل به دریا می‌زند
و نه این دریاچه آنقدر دریا دل‌ست
که خواب‌های کوچک شور‌‌اَش را
با ماهیان سیاه قصه                                                                     
قسمت کند
حالا علی می‌ماند و حوض‌اش
که نه آنقدر آبی‌ست
که دربستر دریاچه بخوابد
و نه آن قدر سبز
که سر از باغچه در بیاورد
بیچاره آب
که وقتی سرش درد می‌گیرد
بالا می‌آورد
و پایین می‌رود
آنوقت این همه خانه است
که بر سر این کوچه خراب می‌شود
زمین باد می‌کند
و آب می‌ماند
که چه کسی راه آب کوچک بن‌بست را
بند آورده است!

………………………………..بیستم سپتامبر۲۰۰۷ روزویل کالیفرنیا

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در شعر ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید