اینجا نه این رودخانه دل به دریا میزند
و نه این دریاچه آنقدر دریا دلست
که خوابهای کوچک شوراَش را
با ماهیان سیاه قصه
و نه این دریاچه آنقدر دریا دلست
که خوابهای کوچک شوراَش را
با ماهیان سیاه قصه
قسمت کند
آن وقت علی میماند و حوضاش
که نه آنقدر آبیست
که دربستر دریاچه بخوابد
و نه آن قدر سبز
که سر از باغچه در بیاورد
بیچاره آب
که وقتی سرش درد میگیرد
بالا میآورد
و پایین میرود
آنوقت این همه خانه است
که بر سر این کوچه خراب میشود
زمین باد میکند
و آب میماند
که چه کسی راه آب کوچک بنبست را
خاموش کرده است!
آن وقت علی میماند و حوضاش
که نه آنقدر آبیست
که دربستر دریاچه بخوابد
و نه آن قدر سبز
که سر از باغچه در بیاورد
بیچاره آب
که وقتی سرش درد میگیرد
بالا میآورد
و پایین میرود
آنوقت این همه خانه است
که بر سر این کوچه خراب میشود
زمین باد میکند
و آب میماند
که چه کسی راه آب کوچک بنبست را
خاموش کرده است!
………………………………..بیستم سپتامبر 2007 روزویل کالیفرنیا