- [wikiwordpress]
جستجو
دفتر هنر وبژهی «نشریات فکاهی ایران» را میتوانید با فشار روی نشانیی زیر بخوانید و داشته باشید:
daftar-honar.com
__لل_____________________ _..._________________ ..................................................................................... دفتر هنر شمارههای گذشته را میتوانید از طریق رسانه ابتیاع کنید. ntjv ikv _..._________________ .. ***************دوستان گرامی
از شما که علاقهمندید با درج کارهای ادبی و هنریتان و نیز اخبار و اطلاعات تازه در رسانه شرکت کنید آنها را با فرمتword به نشانیی
habib@rasaaneh.com برایمان ارسال کنید تا در صورت امکان در اینجا منتشر کنیم.
____________________________
....
...... .....
.. «الف مثل باران» را از رسانه بخواهید. .............. .. ..دو گفتار کتاب جدید محسن صبا چاپ انتشاراتیی آوانوشت منتشر شد. ......_______________________________________________ ______________________________________________کتابهای رسیده
.با تشکر از دوستانی که کتابهای خود را برای رسانه ارسال داشتهاند.
این کتاب را میتوانید در نشانیی زیر بخوانید.
http://asre-nou.net/php/view.
php?objnr=31357 پیوندها
دستهها
- دیدار 18555
-
واژگان خانگی
یک شعر از: سعید اسکندری
«تنها تماشا»
شهر تنها برای تماشاست
در گردش شبانهی ماشینهایی
که شیشههایشان را بالا کشیدهاند
یا وقت عروج
از آسانسور شیشهای شرکت
نه! من شرکت نمیکنم.
یک شعر از: آصف اوزدمیر
در رویایم عشق را دیدم..
دنبال انسان میگشت
بیدار شدم، انسان را دیدم..
دنبال عشق میگشت.
تمام دنیا را خواستم بغل کنم
دستهایم به هم نرسید
منتشرشده در اشعار این شماره
دیدگاهتان را بنویسید:
به یاد پرویز شاپور
تصاویری از فروغ و پرویز شاپور و کامی پسرشان
این مطلب برای سالروز درگذشت پدر کاریکلماتور ایران نوشته شده است که ما آنرا در این تاریخ در رسانه میآوریم. خوب میدانید که یاد این انسان ارزشمند هر روز خوش است
به یاد پرویز شاپور (زاده ۵ اسفند ۵ خرداد ۱۳۰۲ درگذشته ۱۵ مرداد ماه ۱۳۷۸)
نویسنده و کاریکلماتور نویس ایرانی
پرویز شاپور (زاده ۵ اسفند ۵ خرداد ۱۳۰۲ در قم و درگذشته ۱۵ مرداد ۱۳۷۸ در تهران) نویسنده ایرانی است.
شهرت او به دلیل نگارش کاریکلماتور، نوشتههای کوتاه (اغلب تک خطی) است که ظرافت و دیدی شاعرانه و طنزآمیز دارند.
علاوه بر آفرینش کاریکلماتورها، در طراحی سیاهقلم نیز توانا بود. وی در سی سال نخست نه نوشت و نه نگاشت، اما در ۴۶ سال بعدی آثار كمحجم ولی پرمحتوایی برجای گذاشت. آثارش تاكنون در ۱۲ جلد منتشر شدهاند.
منتشرشده در یاد بعضی نفرات
دیدگاهتان را بنویسید:
طراحان طنزاندیش
ب: طرحهای کامبیز درمبخش
طراحان طنزاندیش ایران – کار ایراندخت محصص
اوایل دههی پنجاه، ایراندخت محصص (استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران) در نشریه هفتگی «تماشا» (مربوط به رادیو و تلویزیون زمان محمدرضا شاه) در دو صفحه به معرفی و ارائه آثار هنرمندان و «طراحان برجسته جهان» میپرداخت که در این میان در چند نوبت سه – چهار هنرمند ایرانی را هم مطرح کرد.
در همان سالها خسرو گلسرخی در «کیهان سال ۱۳۵۰» جمعی از «طراحان ایران» را در حدود پنجاه صفحه سالنامه کیهان معرفی نمود: اردشیر محصص، پرویز شاپور، کامبیز درم بخش، بیژن اسدی پور، تورج حمیدیان، عمران صلاحی، جواد مجابی، و داود شهیدی.
چند سال بعد در ۱۳۵۵ جلال سرفراز معرفی «طراحان ایران» را در نشریه «کیهان» (کیهان شب جمعه – ضمیمه ادبی کیهان» پی گرفت و برای حدود پانزده شماره آنها را معرفی نمود.
در خارج از ایران هم ایرج هاشمی زاده (در اتریش) در دو نوبت کتاب «طراحان و طنزاندیشان ایران» را در سال های۱۹۹۰ و ۱۹۹۴ انتشار داد.
***
با این مقدمهی فشرده و نسبتا طولانی میخواهیم بگوییم که، «رسانه» در نظر دارد در چند شماره «طراحان ایرانی» را از کتاب خانم ایراندخت محصص در اینجا بیاورد. گفتنی است که این کارها همه حدود نیم قرن پیر هستند!
منتشرشده در طرحها و نقاشیها
دیدگاهتان را بنویسید:
یک شعر از: مراد قلیپور
مراد قلیپور
به ما گفتند
آمار بدهیم
بعد از جمهوری چند برگ به زمین افتاده است
ما گفتیم
به روی چشم
به ما گفتند
آمار بدهیم
وقتی پاهای چپمان را جلوتر میگذاریم
چند پرنده به یک سمت میپرند
ما گفتیم
به روی چشم
به ما گفتند
آمار بدهیم
وقتی بلند گوها روشن میشوند
چند نفر از خواب برمیخیزند
چند نفر آب سرد روی آرنجهای شان میریزند
چند نفر فحش میدهند و دوباره میخوابند
منتشرشده در یک شعر از یک شاعر
دیدگاهتان را بنویسید:
میراث شعریی شاملو
در برنامه پرگار تاریخ ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴با اجرای داریوش کریمی و شرکت سایه اقتصادی پزوهشگر و منتقد ادبی و نیز شاعر و منتقد ادبی تحت عنوان میراث شعری شاملو میزگردی برای تحلیل و نگاه منتقدانه به شاملو و اشعار او انجام شد که توجه شما را به تماشا و شنیدن این گفتگوی شنیدنی و راهگشا در زیر جلب میکنم.
برای شنیدن و تماشای این ویدیو جالب روی نشانی الکترونیی زیر را فشار بدهید.
<a href=”https://www.bbc.com/persian/podcasts/p02pc9wf”>nnn</a>
منتشرشده در مصاحبه, ویدیو
دیدگاهتان را بنویسید:
به یاد داریوش مهرجوئی
داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر
چهرهی روشنفکر سرگشته در آثار داریوش مهرجوئی وپدیدهی همذات پنداری.
نوشته: شهین سراج
یکی از احساسهای مطلوبی که پس از دیدن فیلمهای داریوش مهرجوئی به مخاطب دست میدهد، حسٌ همذات پنداری باشخصیتها وچهرههای داستانی اوست. شگردی در کار او هست که هرکس به نوعی خودش را در یک یا چند چهره مییابد یا به قول امروزیها با او همذات پنداری میکند. یکی از پیروانش درمصاحبهایی گفته بود، «روایت پارهای از شخصیتها گویی داستان ماست»
شاید این پدیده بدان خاطر باشد که سناریوهای او، رویکردش به انسانها و روایت زندگی انسانها بسیار متنوع و طیفی گسترده را در برمیگیرند. همه هستند از شاه و گدا، روستائی و شهری، خواص و عوام، روشنفکر و واپسگرا، عارف و زاهد، عاشق و فارغ، ……..
درین باره بیتردید بهتر میتوان به داوری نشست، هنگامی که آثاری را که با فیلمنامهی خود مهرجوئی آفریده شدهاند از آثار اقتباسی از ادبیات ایرانی یا جهانی جدا ساخت. گو اینکه خود او در مصاحبهای گفته بود:
«اقتباس، کلمه و گزارهی مناسبی برای فیلمهای من نیست. از زمانی که کارگردان، داستانی را به تصویر میکشد، دیگر آن روایت از آنِ اوست و دیگر ملکه ی ذهن اوست و دیگر داستانِ اوست…… »
همه ی بحث بر سرگزینش است. اینکه کارگردان به سوی داستانی میرود و به سوی داستان دیگری نمیرود، نشانگر تشخیص و برتری بخشیدن به نوعی و واپس زدن به نوعی دیگر است. و از این رو میتوان با مهرجوئی سرتوافق داشت که شاید الهام، گزاره و واژهی بهتری باشد تا اقتباس.
مهرجوئی این استعداد فوقالعاده را در ایرانیزه کردن چهرههای داستانی وام گرفته داشت. سلولی را از داستانی حتی برگرفته از کالبد فرهنگی بیگانه میگرفت و با مهارتی درخور تحسین به سلولهای فرهنگ بومی ما پیوند میزد. نمونهی بارز آن داستان فیلم «سار»ا ست برگرفته از خانهی عروسک نوشتهی هنریک ایبسن، که چنان در حال و هوای زندگی یک خانوادهی ایرانی پیوند خورده که مخاطب هرگز با شخصیتهای داستان احساس بیگانگی نمیکند وچه بسا خودرا درچهرهی سارا یا همسر او مییابد. نمونهی دیگر فیلم « پری» برگرفته ازسه داستان نوشتهی سالینجر است که در فضای فرهنگ روشنفکری ایرانی و تضادها و گرههای آن تولدی دیگر یافت وبسیاری نمونههای دیگرکه بیانش مبحثی طولانی را میطلبد.
روشنفکر سرگشته وجویندگان معنای زندگی
در طیف گسترده ی چهرههای داستانی مهرجوئی چهره یا چهره هائی هستند که شاید گویای حال و روز بسیاری از روشنفکران ایرانی باشند وگاه به نوعی می توان با آنها نزدیکی هستی شناسانه کرد.
منتشرشده در نقد سینما, یاد بعضی نفرات
دیدگاهتان را بنویسید:
دستخط مهدی اخوان لنگرودی
شعر «وطن» از مهدی اخوان لنگرودی با خط شاعر:
منتشرشده در خط یک نشان
دیدگاهتان را بنویسید:
سر فصلهاى موسيقىی ايرانى نامه چهل و یکم
بايد دنيا را كمى بهتر از آنچه تحويل گرفتهاى تحويل دهى، خواه با فرزندى خوب، يا با باغچهاى سرسبز……و اينكه بدانى حتى فقط يك نفر با بودن تو سادهتر نفس كشيده است،
اين يعنى تو موفق شده اى
«گابريل خوزه گارسيا ماركز»
همکارمان هلن شوکتی در هر شماره به موسیقی و هنرمندان ایرانی که به نوعی در اعتلاء و ارائه این هنر روحپرور دست داشتند میپردازد که همهماهه از نظرتان میگذرانیم.
فصل سی و ششم
هلن شوکتی
كوروش يغمايى ملقب به آفريننده افسانهاى و پدر راك ايران
با يقه پروانهاى اش، موى بلند تا شانه و سبيلى كه سانى بونو Sonny Bono خواننده و بازيگر امريكايى در مقابلش به پسر دبيرستانى مىنمود.
كوروش يغمايى به **پدرخواندهى موسيقى راك سايكادليك** اايرانى شهرت داشت كه خيلىها آرزويش را داشتند كه شبيه او باشند.
او از سالهاى 1973 تا 1979 تحسين همگان را برانگيخت و هواخواهان بينالمللى بسيارى كه مديون
كارهاى تاثيرگذارش چون گل يخ و ميخك نقرهاى در آن دهه بودند/ بدست آورد.
ولى متاسفانه تغييرات سياسى در ايران باعث سكوت طولانى بسيارى از هنرمندان از جمله كوروش يغمايى شد.
او براى مدت ٢٠ سال دوران سكوتاش ،، به ساختن مجموعه آثارى براى كودكان كه اغلب با نام مستعار شنيده مىشد مشغول بكار بود. انتشار كتابها و نوارها، ارائه آلبومهاى بدون آواز و تدريس گيتار از فعاليتهاى جزيى زندگى او بود تا زمانى كه در سال ١٣٧٥ موفق شد مجوز براى آلبوم سيب نقرهاى خود را دريافت كتد.
كوروش يغمايى آهنگساز، آوازخوان، نوازنده و تنظيمكننده و نوازنده گيتار الكتريك و البته بنيانگذار موسيقى راك در ايران است.
او كه در رشته جامعهشناسى در دانشگاه ملى تحصيل كرده است، موسيقى را از نوجوانى با ساز سنتور شروع ولى مدتى بعد ساز گيتار را با عشق انتخاب و با تمامى قوا به يادگيرى اين ساز پرداخت. ادامهی خواندن
منتشرشده در سرفصلهای موسیقیی ایران
دیدگاهتان را بنویسید:
اشرفالدوله
اولین خبرنگار و عکاس زن ایرانی کیست؟
سید فرید قاسمی معتقد است که #عزت_ملکخانم یا همان #اشرفالسلطنه نخستین زن مطبوعاتی تاریخ ایران است.
آفتابنیوز:
آفتاب: سید فرید قاسمی، مورخ و محقق برجسته تاریخ مطبوعات ایران در کتاب «مطبوعات ایرانی» خود درباره این زن سخن میگوید و او را اولین روزنامهنگار زن ایران مینامد: «اولین زن مطبوعات ایران عزت ملکخانم دختر امامقلی میرزای عمادالدوله دولتشاهی است که در سال ۱۲۸۸ ه. ق به عقد محمدحسنخان صنیعالدوله (اعتمادالسلطنه) درآمد و از سال ۱۳۰۶ ملقب به اشرفالسلطنه شد. همسر اشرفالسلطنه در دوران ۲۵ سال زندگی مشترک با او عهدهدار امور مطبوعاتی بود و ۹ نشریه انتشار داد و نامش به عنوان نخستین وزیر انطباعات در تاریخ به ثبت رسید، در این مدت اشرفالسلطنه صمیمانه با او همکاری کرد و حتی بیشتر آنچه که به عنوان روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه بر جای مانده است، تقریر اعتمادالسلطنه و تحریر اشرفالسلطنه است و دور نیست که آثار دیگری نیز تحریر او باشد.»
نقش این زن همچنین در تاریخ عکاسی ایران انکارناپذیر است و او را به عنوان اولین عکاس زن ایران هم میشناسند. اعتمادالسلطنه همسر او در کتاب خود، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه که شامل وقایع چهل سال زندگی پر ماجرای وی در دربار ناصرالدین شاه است، بارها به عکاسی وی اشاره کرده است. شرح روشنگری را نیز یکی از بستگان اشرفالسلطنه در مقدمه چاپهای بعدی این کتاب در معرفی اشرفالسلطنه و فعالیتهای او از جمله عکاسی نوشته است. ادامهی خواندن
منتشرشده در مقاله
دیدگاهتان را بنویسید:
فایدهی ادبیات چیست؟
از صفحهی صورتکتاب اصلان قزللو
بورخس همیشه از این پرسش که “فایدهی ادبیات چیست؟” برآشفته میشد. او این پرسش را ابلهانه میشمرد و در پاسخ می گفت “هیچ کس نمیپرسد فایدهی آواز قناری و غروب زیبا چیست.”
اما اتفاقا این پرسش، پرسش خوبیست. زیرا رمان و شعر نه آواز پرندهاند و نه منظرهی فرونشستن آفتاب در افق، چرا که رمان و ادبیات نه تصادفی به وجود آمدهاند و نه زائیدهی طبیعتاند. این دو حاصل آفرینش انساناند، بنابراین جای دارد بپرسیم چگونه و چرا پدید آمدهاند و غایت آنها چیست و چرا چنین دیرنده و پایدارند.
آثار ادبی، به صورت اشباحی بیشکل در خلوت نویسنده زاده میشوند، و عاملی که این اشباح را به آگاهی او رانده، ترکیبی است از ناخودآگاه نویسنده و حساسیت او در برابر دنیای پیرامونش و نیز عواطف او. همین چیزها هستند که شاعر یا راوی در کشمکشی که با کلمات دارد رفته رفته به آنها جسمیت، حرکت، ضرباهنگ، هماهنگی و زندگی میبخشد. این البته زندگی ساختگی است، زندگی خیالی، زندگی ساخته شده از کلمات است _ با این همه مردان و زنان در طلب این زندگی ساختگی هستند، برخی پیوسته و برخی گاه به گاه، و این از آن روست که زندگی واقعی برای آنان چیزی کم دارد و قادر نیست آنچه را که میخواهند به ایشان عرضه کند. ادبیات با تلاش یک فرد واحد پدید نمیآید. ادبیات زمانی هستی مییابد که دیگران آن را همچون بخشی از زندگی اجتماعی پذیرا میشوند، و آنگاه ادبیات به یمن خواندن، بدل به تجربهای مشترک میشود.
یکی از اثرات سودمند ادبیات در سطح زبان تحقق مییابد. جامعهای که ادبیات مکتوب ندارد، در قیاس با جامعهای که مهمترین ابزار ارتباطی آن، یعنی کلمات، در متون ادبی پرورده شده و تکامل یافته، حرفهایش را با دقت کمتر، غنای کمتر و وضوح کمتر بیان میکند.
جامعهای بیخبر از خواندن که از ادبیات بویی نبرده، همچون جامعهای از کرولال ها دچار زبان پریشی است و به سبب زبان ناپخته و ابتداییاش مشکلات عظیم در برقراری ارتباط خواهد داشت. این در مورد افراد نیز صدق میکند. آدمی که نمیخواند، یا کم میخواند یا فقط پرت و پلا میخواند، بیگمان اختلالی در بیان دارد، این آدم بسیار حرف میزند اما اندک میگوید، زیرا واژگانش برای آنچه در دل دارد بسنده نیست.
از کتاب #چرا_ادبیات
نوشته ی #ماریو_بارگاس_یوسا
ترجمه ی #عبدالله_کوثری
منتشرشده در مقاله
دیدگاهتان را بنویسید:
ما_در_اجتماع_کافه_کتاب
نقل از: صورتکتاب شاعر گرامی مظاهر شهامت
ما در اجتماع کافه کتاب
مریم حیدری(ریحان)
گلوله میبارد…!
چه کسی در نطفه ابر تفنگ کاشت؟
———-++
آنجا که آریا پورفریاد_میگوید
کاغذ به اعدام خود طناب مینویسد
گوش کن!
کفشهای تاریخ التماس راه نیست
سر مجنبان!
مثل گلوله سالهاست مردهایم.
———-++
آنجا که پاکزاد اجرایی میگوید
از میهمانی که در چشم توست
پرستاری کن
از زخمی که بر تن اوست
پرستاری کن
از ساچمهای
که جای نی نی چشم تو گرفته است
پرستاری کن
گاهی
گلوله میتواند جایی را ببیند که چشم نمیتواند.
———++
آنجا که امیر تیمور میگوید
به دکهی آزادی
اعتصاب تمشکهای لخت
رقص در خواص گلوله
نشستن آفتاب خیال، خیابان را افراشیدن
گزافهها حکم پریدن پرانیدن
سرها
مکتوب ضحاک شدن
———++
آنجا که رضا نظری میگوید
بدتر از زخم گلوله، کهنه درد باطوم
زخم یک سلسله از تحقیر است به بلندای تمام
تاریخ
و به عمق ادیان
———-++
منتشرشده در شعر دیگران
دیدگاهتان را بنویسید:
عکس روز
عشق بیحد مادران ملل مختلف به فرزندانشان و اینکه چگونه از کودکان خود حتی درعین انجام کارهای سخت روزانه پرستاری میکنند مثالزدنیست. در هرشمارهی رسانه یکی از این عکسها را که از صورتکتاب عزیزم «بیژن اسدیپور» وام گرفتهایم برایتان میآوریم. رسانه
شماره ۳۲
منتشرشده در عکس روز
دیدگاهتان را بنویسید: