- [wikiwordpress]
جستجو
دفتر هنر وبژهی «نشریات فکاهی ایران» را میتوانید با فشار روی نشانیی زیر بخوانید و داشته باشید:
daftar-honar.com
__لل______________________..._________________ ..................................................................................... دفتر هنر شمارههای گذشته را میتوانید از طریق رسانه ابتیاع کنید. ntjv ikv _..._________________
.. **************
*دوستان گرامی
از شما که علاقهمندید با درج کارهای ادبی و هنریتان و نیز اخبار و اطلاعات تازه در رسانه شرکت کنید آنها را با فرمتword به نشانیی
habib@rasaaneh.com برایمان ارسال کنید تا در صورت امکان در اینجا منتشر کنیم.
____________________________
....
...... .....
..«الف مثل باران» را از رسانه بخواهید. .............. ..
..دو گفتار کتاب جدید محسن صبا چاپ انتشاراتیی آوانوشت منتشر شد. ......_______________________________________________
______________________________________________
کتابهای رسیده
.با تشکر از دوستانی که کتابهای خود را برای رسانه ارسال داشتهاند.
این کتاب را میتوانید در نشانیی زیر بخوانید.
http://asre-nou.net/php/view.
php?objnr=31357 پیوندها
دستهها
- دیدار 10126
-
میگویند ۵۵
منتشرشده در میگویند
دیدگاهها برای میگویند ۵۵ بسته هستند
یادداشتهای شخصی (بریدن یا نبریدن ، مسئله این است)
———————————
در میانههایی فوریهی امسال در آلمان نمایشگاهی در فواید ختنهی مردان توسط یهودیان برگزار شد که یک مرد برهنه را که بیشباهتبه یک فراریی گشتاپو نبود در سه شکل مختلف نشان میداد که عورت او با پرچمهای اسرائیل، ترکیه و آلمان پوشانده شده بود. بازدیدکنندگانکه طبق آنچه بیبیسی نشان داد بیشتر زنان بودند که در این نمایشگاه حاضر شده وبا رد یا قبول چنین کاری که با تصاویر دیگری از جمله ختنهی عیسی درروزهشتم تولد ( طبق آیین یهود ) و مطالبی چون ختنهی پسران ترک در لباس سربازان عثمانی همراه بود، به مباحثه میپرداختند . انگیزهی برپاکردن این نمایشگاه نیز اعلام ممنوعیت ختنهی پسران قبل از سن قانونی توسط قاضیی شهر کلن در سال ۲۰۱۲ بوده که به شدت مورد اعتراض یهودیها ومسلمانهای آلمان شده بود که ختنهی پسران را جزو رسوم کهن و در حقیقت آن را مخالفت با یک فریضهی آیینی میدانستهاند. کما اینکه یهودیان ایران هنگام ختنه جایی خالی و عصایی برای الیاس نبی میگذاشتند که نامش در قرآن هم آمده است ( انعام ۸۵ / صافات ۱۳۰) .
نام الیاس معمولا با خضر میآید که هر دو را جاودانه دانستهاند و شواهد زیادی از مناسبت این دو در مقام کسانی که یکی در خشکی و دیگری در دریا راه گمشدگان را راهنمایی میکنند در ادبیات فارسی وجود دارد. سنائی میگوید ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشتهای شخصی
دیدگاهها برای یادداشتهای شخصی (بریدن یا نبریدن ، مسئله این است) بسته هستند
واژگان خانگی
شاعران این شماره: سریا داودی حموله، ناهید عرجونی، آرزو نوری، بهرام اردبیلی، حمید عرفان، فریاد ناصری،
_____________________________
«««««
پیراهن تو را که میپوشم
و ماه به وقت آمدنم عطسه میکند
عشق تاب بر میدارد
برای دوباره دیدن تو
باید آفتاب گردانی بکارم.
آسمانی که نام تو را دارد
آیینه را به سمت من چرخانده است
منتشرشده در اشعار این شماره
دیدگاهها برای واژگان خانگی بسته هستند
تازهسازی طرحوارهای در شعر زنان
نوشتهی لیلا صادقی
نقل از سایت لیلا صادقی
جهان ممکن و ناممکن
*
شعر «نقش» از کتاب «سفر به انتهای پر» اثر رویا تفتی در سال ۱۳۹۱ است که به نظر میرسد طرحوارهی مفهومی و زبانی در این شعر تازه میشود. براساس این شعر، طرحوارههای «تلسکوپ هابل»، «زندگی زناشویی»، «جنگ»، «باغبانی»، «کتبیه» و بسیاری از طرحوارههای دیگر با یکدیگر تلفیق میشوند و در هربار تلفیق، یک لایهی معنایی افزوده میشود و این ویژگی سبکی شاعر میتواند تلقی شود.
در هر یک از سطرهای شعر، یک طرحواره فعال میشود و به طرحوارهی بعدی متصل میشود، بدین شکل که در سطر اول، راوی کنار یک تخته سنگ میخوابد. در سطر دوم، با آمدن طرحوارهی بعدی، ابهام معنایی ساخته میشود، بدینگونه که پشت آن سنگ یا فرد سنگر میگیرد. در سطر سوم، یک لایه به ابهام معنایی افزوده میشود، یعنی راوی به آرزوهایش شلیک میکند تا مانع رفتن آنها شود، راوی آرزوها را شکار میکند، آرزوها از خلال رابطهی راوی با فرد/سنگ تخریب شدهاند و راوی برای شکار آرزوها به فرد/سنگ شلیک میکند.
هر شب کنار یک تخته سنگ میخوابم
گاهی سنگر میگیرم پشت آن
تا به پای آرزوهایی که میروند شلیک کنم
در سایهاش تخم باد میکارم
سرزده گلبرگهایش را یکی یکی میشمارم ادامهی خواندن
منتشرشده در نقد شعر
دیدگاهها برای تازهسازی طرحوارهای در شعر زنان بسته هستند
حرفهای بارانی
حرفهای بارانی در مجموعه شعر «با چتر به خواندنم بیا » از مینا آقا زاده
به قلم : عابدین پاپی
مینا آقا زاده متولد ۱۳۵۷ در تهران میباشد. وی دارای دکترای تخصصی زبان و ادبیات فارسی ازدانشگاه علوم و تحقیقات تهران است که با رتبهی هفتم در آزمون سراسری قبول و وارد مقطع دکتری شده و به زبان انگلیسی تسلط دارند. وی هم اکنون به عنوان استاد دانشگاه در دانشگاههای تهران به تدریس مشغول است. علاوه بر تدریس در دانشگاه که مصدر خدماتی نوین به دانشجویان در راه علم و دانش گردیده است دارای سوابقی ارزنده آموزشی و علمی است که در این راستا چندین مقالهی علمی پژوهشی نگاشتهاند که مقالهی « تحلیل ساختاری فرم و محتوا در شعر سپید » از عمده کارهای علمی این شاعر است. خوب مینویسد و پر معنا و ساده. مجری قهار و خوش بیانی است و در نقد ادبی نیز دستی فرآرونده دارد و چندین کتاب شعر و غیره را به چاپ رسانده است که میتوان به کتب شعر ۱– از من کوچ نکن ۲– باید ستارهای روشن کنم به ترتیب نشر الهه ناز سال ۸۳ و نشر سفیر اردهال سال ۹۲ اشاره نمود و چندین کتاب دانشگاهی که در کارنامهی علمیاش دیده میشود. خانم آقازاده را باید ستود چه این که قلم و شخصیت آن همگام با هم بر محوری معین در حرکتاند و اکنون دبیر انجمن ادبی «ققنوس » تهران است که در این راستا نیز بستر خدماتی سازنده به جامعهی ادبی ست. مجموعه شعر« با چتر به خواندنم بیا» آخرین اثر این شاعر است که در پاییز ۱۳۹۳ توسط انتشارات فصل پنجم به زیور چاپ آراسته شده و در اختیار قبیله ی قلم و ایل دانایی قرار گرفته است.این مجموعه شامل ۷۹ شعر که در قالبی مینیمالیسم سروده شدهاند. ابتدا طرح روی جلد کتاب است که هنرمندانه طراحی شده و دارای ویژگیهایی ویژه است. طراح در این طرح نوعی هارمونی معنایی را ایجاد نموده که این هارمونی در طرح روی جلد و شعر ظهر جلد نمایان است. ارتباط مفهومی بین طرح روی جلد که تصویر یک چتر است با بارش کلماتی که نوعی آشنازدایی را نسبت به واقعیات نشان میدهد با ظهر پشت جلد که ذکر آن رفت خواننده را با خود از حیث زیبایی معنا همراه میسازد. شاعر از خیزابهی اندیشمند شعر سپید بهرهمند میشود به گونهای که با تشبث به این فکرآورد بدیع که از جانب احمد شاملو متولد شد و به راه کارآمد و فرابخش خود ادامه میدهد، مستفاد و منتج گردیده و حاصل این تشبث تلنگرهایی است که شاعر چه ازحیث اندیشه و چه از لحاظ زبان به آثارش میزند تا که شاخکهایی بدیع و پیشرونده را بر درخت شعر سپید اضافه نماید و البته در جای جای اشعار شاعر این رویکرد فکری به چشم میآید و در این رهگذر توفیقاتی نیز حاصل شده است. به دیگر سخن خانم آقا زاده از معدود شعرایی است که با سپید آغاز میکند و دوست دارد در همین دایرهی سپید به زایشی «سپید» دست یازد. شاعری همگام و همره با آنتی تز شاملو که در مقابل تز نیما قد علم کرد و با جایگزین کردن موسیقی کلام به جای وزن و گشتاوردهایی نوین در حوزهی زبان و ادبیات فارسی طرحی نو و زبانی بدیع را با پشتوانهای مفکرگون آفرید. به هر روی این هنرمند نیز یکی از درون آنتی تزهای شعر سپید به شمار میآید با این تفاوت که دنیای مدرن و در ابعادی نیز دنیای پست کریتیکال نیز در اندیشه و زبان این شاعر متاثر و کارساز افتاده است. درون مایهی اشعار این شاعر اغلب بر محور دیالوگهای عاشقانه در حرکت است و این دیالوگها گاهی دو جانبه هستند و گاهی هم سه جانبه که چربش رفتاری دیالوگهای دو جانبه بر دیالوگهای سه جانبه بیشتر است. و این دیالوگها ی عاشقانه را میتوان در زوایایی هم اروتیک ( مثبت و تعلیمی ) نامید که شاعر در صدد برآمده تا که پراکسیسهای رفتاری عاشقانه را با زبانی نرم و لطیف بیان کند. تنها چند شعر از شاعر دارای بن مایهای انتقادی و گروتسکهایی تلخ است. ضمیر منفصل تو در این مجموعه همیشه نقطهی مقابل گفتگو و تعامل شاعر است و گمان نمیرود که تنها بار معنایی شاعر از حرف «تو» معشوق و یا به بیانی دیگر عشق زمینی باشد بلکه حرف تو میتواند چندگانه مفهوم جلوه نماید. پارادایم شاعر به « منظر» رئالیسم است و اغلب خصیصههای شعری خود را در بستر ناتورالیسم ( طبیعت گرایی) دریافت میکند. میتوان در زوایایی شاعر را شاعر ی ناتورالیسم معنایی قلمداد کرد. به دیگر بیان معانی و مصادیق خود را که واژگان هستند از طبیعت میگیرد. شاعر از حیث جهانبینی از سه دنیای سنت، مدرن و پست مدرن بهره میگیرد به شکلی که در دنیای سنت با حسی نوستالوژیک و آرکائیسم تصادم دارد ولی زبا ن و اندیشه به سمت دنیای مدرن با آفرینشهایی نو در حرکت است و بود طبقاتی شاعر این بسترمندی را قوت بیشتری بخشیده است. در «مجموعهی با چتر به خواندنم بیا» با شاعری کانسپتمحور و معناگرا تصادم داریم نه عقلگرا با این تفاوت که اندیشه شاعر این معناگرایی را بسط و گسترش میدهد و در نیت فکریاش نوعی اتوپیای پویا و فراخ دیده میشود. دیگر مهم زبا ن ایجاز است که در کارهای طرحگون و شعرهای کوتاه این مجموعه دیده میشود و شاعر توانسته با کمترین واژهها بیشترین اندیشه را خلق نماید و میتوان توفیق هنرمندانه شاعر را در شعرهای کوتاه این مجموعه بیشتر احساس کرد. لذا در مجموع ۵ مولفهی ادبی در مجموعه « با چتر به خواندنم بیا » وجود دارد که شعر شاعر را هویتمند و ساختمند میکند که با هم به شرح ذیل مرور میکنیم . ادامهی خواندن
منتشرشده در نقد شعر
دیدگاهها برای حرفهای بارانی بسته هستند
دیدار با سریا داودی حموله
منتشرشده در دیدار با یک شاعر
دیدگاهها برای دیدار با سریا داودی حموله بسته هستند
نگاهکی به یک شعر از ناهید عرجونی
باید بیایی
زخمهایت را بیاوری توی همین شعر که حالش بد است
صدای دوستانت را هم،
حتما قرار نیست که قهرمان باشند
صدای نالههایشان را بیاور
خواهشهایشان را
صدای اعترافهای بعد از شکستن گردن
دندانهای شکسته را هم بیاور
کاسههای لب پر
لباسهای راه راه
راهروهای سرخ
همه چیز را با خودت بیاور
مهم نیست کسی حالش بد میشود از دیدن
بد میشود از شنیدنش
این شعر نباید کودن بماند
اسوده بخوابد
و باور کند
جهان جای امنی
برای انسان است!
شعر ناهید عرجونی او را به همه جا میبرد . او خوب میداند که جهان جای امنی نیست و نباید به جاهای ممنوعه سرک بکشد اما او شاعر مردم است و لاجرم هر کجا که همشهری شعرهای او باشند حضور دارد. او عکاس لحظهها نیست و کوتاهترین شعرهای او یک سکانس کامل است. عکسهای او به شکل اسلاید در کنار هم و پیگیر زندگی را نشان میدهد. شاعر در جان شعر آمیخته و این شعر است که او را صدا میکند. موضوع اشعار او شعر اویند یعنی این شعر اوست که ازکنارش رد میشود و او آنها را مینویسد. سوژههایی را که ما در اشعارش به نام میخوانیم فقط یک اسم مشترک به نام ناهید عرجونیست. خواننده اشعار خانم عرجونی با او به بخشی از اشعار او تبدیل میشود بنابراین وقتی میگوید «این شعر نباید کودن باشد» دارد به مثلث شعر و شاعر و خواننده یاد آوری میشود که حواسشان باشد که گوششان را نبرند. ادامهی خواندن
منتشرشده در نقد شعر
دیدگاهها برای نگاهکی به یک شعر از ناهید عرجونی بسته هستند
مشتی از دلهرهی کبوتر
بر رسی مجموعه شعر ” گنجشک ها روي برف راه مي روند ” سروده ی فرياد ناصرd
نویسنده : منصور خورشیدی
” با هر ترانهای که به رقصی / جای دستهايت /
دور گردن من خاليست . “
شعر: ۲
هر حرکتي در ذهن و زبان شاعر، تاثير تجسمی خود را به صورت احساسی بيان میکند. تا شکلی از شعر ارائه شود.
وقتی پديدهای به دستگاه زبان راه پيدا میکند، تاثير عوامل زيباشناسانه در مصراع يا عبارت آشکار میشود و درقلمرو آفرينشهای زبانی خود را نشان میدهد.
هم نشينیی واژهها و توالی هجاها به صورت کاربردی خلق رابطه میکنند تا يک قطعه شعر شکل بگيرد. ” با هر ترانهای که به رقصی ” يک واقعيت زبانی است. که در مصراعی از شعر اتفاق میافتد. ادامهی خواندن
منتشرشده در نقد شعر
دیدگاهها برای مشتی از دلهرهی کبوتر بسته هستند
به یاد بابک اباذری
بچه که بودم زمین را حدود نیم متر میکندم و وصل می شدم به خزر. گوشم را به زمین میچسباندم تا شُر و شُر آب نازکی که از زیر خاک خودش را به سطح زمین میرساند مرا به خزر مرتبط کند. فکر میکردم همهی آبهای جهان به خزر متصلاند. غوغای کنار دریا و آبتنی و شنا هیچوقت مرا جذب نکرد و من تنها تماشای دریا را دوست داشتم که مرا به دور دستها میبرد. ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشتهای پراکنده
دیدگاهها برای به یاد بابک اباذری بسته هستند
شهر دربند
شهر ایرانی “در بند” واقع در جمهوری داغستان ۲۰۰۰ ساله شد!….
در زیر عکسهایی دیدنی از این شهرایرانی واقع در روسیه را همراه با توضیحات لازم در چند شماره برایتان میآوریم.
با تشکر از دوست عزیزمان امیر جابری برای ارسال این مطلب
بخش چهارم
منتشرشده در یادداشتهای پراکنده
دیدگاهها برای شهر دربند بسته هستند
سرزمین من گیلان جانم
منتشرشده در رقص و ترانههای ایرانی
دیدگاهها برای سرزمین من گیلان جانم بسته هستند