(مروری مختصر بر کتاب ” تاس را دوباره بینداز ” پرویز گراوند- نشر سوسا _ نوبت چاپ ۱۴۰۰ )
از: علی فتحی مقدم
این مطلب را به بهانهی نشر کتاب ( تاس را دوباره بینداز ) با اسم اصلی ( ایران – اینجا تا ابد مینگذاری شده ) نوشتهام . کتاب شعری از پرویز گراوند .
هر دو نام را دوست دارم چرا که اسم اصلی با محوریت ایران، هم تاکید بر روزنامهی ایران دارد که بریدههای روزنامه از آن است؛ هم اشاره بر ایرانِ جغرافیایی و وطن. که این نام، خود تیتر مقالهای کوتاه از روزنامهی ایران بوده است که در متن کتاب هم وجود دارد:
(( ایران
اینجا تا ابد مینگذاری شده!
این سطر روزنامه
انجامت میدهد
اجرایت میکند
زیرت را خالی میکند
و نوشتههایت را میکوبد توی سرت
ایران!
روزنامهی ارزانیست
در دسترس است
تاریخ و جغرافیا دارد
ایرانی بودن دردسر دارد
هوشنگایرانی بودن چندین برابر دردسر دارد
“نیبون- نیبون
غار کبود میدود” ))
(صص ۲ و ۳ _ تاس را دوباره بینداز).
و آنچه را در (شعری شبیه مقدمه یا مقدمهای شبیه شعر ) بیان میکند در موخرهی کتاب با نثرنوشتهای توضیح میدهد: ((انتخاب روزنامهی ایران هم اتفاقی بوده است دلایلش هم اتفاقیست. روزنامهی ایران ارزان و در دسترس است. بر اکثر دکههای روزنامه فروشی میتوان پیدایش کرد و کلمهی ایراناش مرا به تاریخ و جغرافیا و جامعه پیوند میزند / ص ۸۷ _ همان))
و اما (تاس را دوباره بینداز) که کتاب با همین عنوان به خاطر ضوابط نشر به چاپ رسیده است؛ به نوبهی خود عنوانیست که باز با متن همخوانی دارد به ویژه با توضیحاتی که شاعر در موخرهی کتاب آورده است، چنانکه در متنِ کوتاه موخره چندین بار بر تاساندازی با کلمات و احتمالات یاد شده است:
((این مجموعه در واقع بخشی از تاساندازیهای من با کلمات است در رابطه با هر متن اگر تاس را دوباره بیندازم؛ نوشتهها و مکتوبات دیگری جز آنچه مکتوب کردهام ایجاد میشود/ ص. ۸۶ همان)).
گراوند در این مجموعه از بازی با کلمات (آمیرزا) و از دنیای احتمالات و بازهی صفر و یک که دنیای احتمالات در آن در نوسان است و از هالهی کلمات از چیزی شبیه میدان مغناطیسی کلمات و جایگشت آنها در جملات میگوید. از این روست که در این مجموعه گاهی برای یک متنِ روزنامه چندین جایگشت از کلمات ارائه میدهد، ارائه ی متنهایی متفاوت با کلماتی یکسان و برآمده از جایگشت و احتمالات ناشی از آنها. و اما آنچه در این مجموعه با دید میآید تصنعی نبودن کاریست که شاعر در این مجموعه انجام داده است و همین نقطهی قوّت کارِ او محسوب میشود. تو گوئی این شعرها فارغ از پیشاندیشی در ازلیت خویش سروده شدند. و اینجاست که حرف علی قنبری را در یک استوری که در معرفی اینکتاب گذاشت کافی می دانم که گفت: ((معرفی یک کتاب خوب/ یک کات آپِ عالی)).
ادامهی خواندن→