صدای دفتر هنر(۷)

پس از انتشار شعرخوانی‌ی مجتبی کاشانی از CD صدای توفیق ضمیمه‌ی دفتر هنر ویژه‌ی توفیق تصمیم گرفتیم در هر شماره بخش‌های(TRAKS) مختلف صداهای دفتر هنر متعلق به دفاتری که به همراه CD آمده‌اند را در رسانه ارائه کنیم.

 

با فشار روی نشانی‌ی زیر می‌توانید به بخش هفتم صدای توفیق ضمیمه‌ی دفتر هنر شماره‌ی بیستم ويژه‌ی توفیق گوش دهید.

tofiq 07-Trk007

منتشرشده در صدای دفتر هنر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

یادداشت کانون نویسندگان در سالمرگ احمد شاملو

در دوازدهمین سالگرد سفر شاعر بزرگ معاصر احمد شاملو، متن زیر از کانون نویسندگان ایران را از سایت

تا مقصد می‌خوابم….. به مدیریت جواد عاطفه را همراه با شعری از خود که پیش‌تردر دفتر هنر ویژه‎ی محمود دولت‌آبادی  و نیز در مجموعه‌ی شعرم الف مثل باران آمده است را برای‌تان می‌آورم.………………………………ح.ش

 

نه عادلانه نه زيبا بود
جهان
پيش از آن‌كه ما به صحنه برآييم.
به عدلِ دست ‌نايافته‌ انديشيديم
و زيبايى
در وجود آمد.

دوم مردادماه سالگرد درگذشت شاعر بزرگى است كه اكنون بيش از هر زمان ديگر حضور زنده‌ى او را حس مي‌كنيم؛ شاعر بزرگى كه همه‌ى هستى شعريِ خود را وثيقه‌ى كار شاعرانه‌ى سترگى كرد كه به نيروى تخيّلِ خلاق و گره‌خوردگيِ عاطفيِ قدرتِ معنوى و خواستِ آزادي، جهانى آفريد كه در آن نشانى از نفرت و ديگركُشى و نابرابرى نيست، جهانى چنان دل‌انگيز و رعنا كه شايسته‌ى آزادترين انسان است؛ شاعرى بزرگ كه در همه‌ى عمر نه از تلخى و گزندگيِ واقعيت گريخت و نه به يوغ بندگيِ واقعيت گردن نهاد. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر, گزارش | دیدگاه‌تان را بنویسید:

با صدای شیون فومنی

شعر میرزا با صدای شاعر

 

منتشرشده در با صدای شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

نشست دفترهنر برای توفیق – در واشنگتن دی سی –

منتشرشده در گزارش | دیدگاه‌تان را بنویسید:

سه شعر از کروب رضایی

  

رانت

وقتی خیابان به

کاج و اوکالیپتوس

تکیه می‌دهد

شهر پر می‌شود از

ریشه‌هایی که

می‌خورند و

میوه نمی‌دهند. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر فرانو | 2 دیدگاه

David Garrett – Master of Puppets live

منتشرشده در ویدیو | دیدگاه‌تان را بنویسید:

سپانلو کیست؟

سپان!

تو «کهربا» را با نام مستعار نوشتی و در آن به چهره‌ی همه‌ی روشنفکران و مبارزان و رفقای قدیمی‌ات سیلی زدی اما به قول خودت رژیم حتا اجازه‌ی چاپ کتاب شفاهی زندگی‌‌‌ات را نداده است، کتابی که تو در آن از «نظام» دفاعی جانانه کرده‌ای و این همه خون و جنون را نادیده‌ گرفته‌ای.

سپان!

اگر این‌هایی را که تو نوشتی، حسین شریعتمداری یا تیم کیهان و هویت نوشته بودند لحظه‌ای به آن فکر نمی‌کردم و بی‌اعتنا از آن می‌گذشتم. اما وقتی «کهربا» را چند بار خواندم دروغ‌های بی‌رحمانه‌ی تو مرا واداشت که به آن پاسخ گویم.

کاش این حقارت را به چشم نمی دیدم
نگارش: مینا اسدی

پیش درآمد:

کهربا را که دیدم و چند صفحه از آن را که خواندم تردید نکردم که ادامه‌ی برنامه‌ی «هویت» رژیم است برای خراب کردن چهره‌ی روشنفکران دهه‌ی چهل و پنجاه خورشیدی؛ و خط کشیدن بر روی یکی از بهترین دوره‌های تاریخی روشنفکری ایران که نویسنده‌ی کتاب هم از آن‌جا برخاست. و اگر او امروز به خود می‌بالد می‌داند که او نیز محصول همان دوره‌ای‌ست که اینک به نفی و انکار آن می‌پردازد. پیش درآمد کتاب را که خواندم تردیدم به یقین بدل شد. نویسنده‌ی کتاب با نام «ژوزف بابازاده» به خواننده معرفی می‌شود، اما شنیدم که نویسنده‌ی واقعی آن محمد علی سپانلو همراه روزهای پر فراز و نشیب گذشته‌ی ماست.

باور آن آسان نبود. بهتر دیدم که حکایت حال از سیمین (بهبهانی) بپرسم که می‌دانستم بی رو دربایستی حقایق را می‌گوید. سیمین پس از شنیدن صدای خشم‌آلود من خندید و گفت: آری همه را می‌دانم. وقتی کتاب را پسرم علی برایم خواند، به شوخی گفتم: اگر دست «سپان» به «مینا» رسیده بود، این مزخرفات را نمی‌نوشت.

آن‌جا دانستم که این شایعه پر بیراه نیست و نویسنده‌ی کتاب همان سپانلوی خودمان است که این بار با نام  ژوزف بابازاده به صحنه آمده است. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در مقاله | دیدگاه‌تان را بنویسید:

دیدار با ( حبیب شوکتی)

 

قدم

نه پرِ پرواز

………..که فقط آسمانی اندک را طلب کردیم

………………………………………….به قصد پروازکی مختصر

تا از گیر زمین‌مان رها شویم. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دیدار با یک شاعر | ۱ دیدگاه

belonging

هشتم

عنوان belonging به معنای چیزها و شرایطی که به آن تعلق داریم برای بیان نوستالوژی‌ی غربت شعرای ایرانی‌ی خارج از ایران در مقابل longing به معنای چیزها و شرایطی که آرزومندیم بر کتابی که در صدد معرفی‌ی آن هستم توسط نویسنده استفاده شده است. belonging که به زبان انگلیسی نوشته شده مجموعه‌ای‌ست از اشعار شاعران ایرانی‌ی مقیم خارج از کشور توسط نیلوفر طالبی مترجم صاحب‌نام ساکن انگلستان تهیه، نوشته و ترجمه شده است که کاری‌ست قابل تأمل و خواندنی.

نیلوفر طالبی موسس بنگاه معتبر پروژه‌های ترجمه است و تاکنون چندین کار ترجمه انجام داده است که مطالعه‌ی کار حاضر او خبر از آگاهی‌ی او از شعر فارسی و نیز ترجمه‌ی انگلیسی‌ی بسیار دلپذیر شعر فارسی و نیز تنظیم و انتخاب آشنا دارد.

شعرای خارج از کشور در این کتاب به سه دوره‌ی شاعران نسل اول که بین سال‌های ۱۹۲۹ و ۱۹۴۵ به دنیا آمده‌اند شامل شاعرانی مثل نادر نادرپور، حسین افراسیابی، مینا اسدی، اسماعیل خویی و یداله رویایی- و شاعران نسل دوم که متولدین بین سال‌های ۱۹۴۶ و ۱۹۶۰ شامل شاعران جوان‌تر مانند رضا فرمند، جمشید مشکانی‌، بهزاد کشمیری، مجید نفیسی، عباس صفاری است و شعرای نسل سوم که بعد از سال‌های ۱۹۶۰ تولد یافته و از نام‌هایی چون آنا آقایی، مریم هوله، زیبا کرباسی و ….گفته می‌شود تقسیم شده‌اند.

برای آشنایی شما با این اثر، اشعاری از  رضا فرمند را در کنار ترجمه‌ی انگلیسی‌ی آن در این شماره برای شما می‌آوریم. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر دیگران, مقاله | دیدگاه‌تان را بنویسید:

فروغ مطلقا شاعر مدرنی نیست

گفت‌وگو با كیومرث منشی‌زاده                   

پوریا سوری– عسل عباسیان: سربالایی گاندی كه به آخر رسید داخل كوچه پیچیدم و در میان ازدحام ماشین‌ها جایی برای پارك  ماشین یافتم. زنگ در خانه را زدم. برخلاف معمول پله‌ها را بالا نرفتم و دو طبقه زیرزمین در بازی را یافتم كه كیومرث منشی‌زاده در چارچوبش ایستاده بود.

سلام گفتم و بدون دست دادن یا روبوسی داخل شدم (بالاخره باید قانون‌های مصاحبه‌شونده را رعایت كرد) خانه در رخوتی عجیب به سر می‌برد. عمده وسایل خانه قدیمی بود و تنه به عتیقه‌جات می‌زد. تا شاعر به اتاقش رفت و برگشت دور و بر را سیر نگاه كردم. مبلمان قدیمی، ضبطی قدیمی، یك آشپزخانه كه در آن یخچالی یا نشانه‌ای از پخت‌وپز نبود، یك میز نهارخوری دوازده نفره قدیمی كه تنها یك بطری نوشابه نیمه‌خالی رویش خودنمایی می‌كرد. در كنار اتاق خواب دیواری سرتاسر آینه بود كه دری از آینه وسط آن به چشم می‌خورد، چارچوب زنگ زده در، در تلاقی با آینه می‌گفت احتمالا پشت آینه حمام پنهان شده است. سرتاسر عرض خانه را پنجره‌ای سرتاسری به حیاطی سرسبز منتهی می‌كرد و فواره‌ای كه وسط دارودرخت می‌چرخید طراوت حیاط خانه را كه همسطح با خانه بود صدچندان می‌كرد. گویی حیات در حیاط جاری است و اما این‌سوی پنجره بوی خاك روی محیط اشیاء پهن شده بود. روی مبلی كه پشت به سبزی حیاط بود نشستم و انتظارم كمی بعد پایان یافت. شاعر روبه‌رویم نشست كه از خودش بگوید اما دعوای نیما و فروغ منطق گفت‌وگو با شاعر شعر ریاضی را زیر رادیكال برد و گفت‌وگوی دو سه ساعته‌ای را موجب شد كه شما فقط نیم‌ساعت آن را از نظر می‌گذرانید. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در مصاحبه | دیدگاه‌تان را بنویسید:

طرح‎های بزرگمهر حسین‌زاده

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در طرح‌‌ها و نقاشی‌ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

عکس روز

با تشکر از دوست خوب‌مان بهروز اسدی برای ارسال این تصویر

منتشرشده در عکس روز | دیدگاه‌تان را بنویسید:

آهنگ آذری

گیله ناری

منتشرشده در رقص و ترانه‌های ایرانی | دیدگاه‌تان را بنویسید:

موسیقی‌ی متن این شماره‌ی رسانه:

از نگاه یاران_ شعر: فریدون مشیری_ خواننده: صدیق تعریف_ آهنگ: برداشتی از ملودی محلی کردی_ سرپرست گروه: جلال ذوالفنون_ دستگاه: بیات ترک


-از نگاه یاران به یاران ندا می رسد

 دوره رهایی، رهایی فرا می رسد

این شب پریشان، پریشان سحر می شود ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در CD | دیدگاه‌تان را بنویسید:

یادداشت‌های شخصی (تهران ، طهران )

دکتر سید حسین نصر در کتاب مصاحبه‎ی طولانی‌ی  خود با پسر خاله‌ی جوان‌ترش رامین جهانبگلو که بسیاری از سوال‌ها را البته خود ایشان از خود پرسیده است جایی تعریف می‎کند که نام ” سهروردی ” را او به درخواست همسر شاه به جای خیابان ” فرح “ برگزیده است. یعنی روزی ملکه از او می‎پرسد چه نامی را به جای ” فرح ” از میان نامداران ایران مناسب آن خیابان می‌داند  و دکتر نصر می‌گوید شاعران ایران سهم   خود را گرفته‌اند و تنها بزرگان فلسفه‌ی ایران در این میان بی‌نصیب مانده‌اند که بهتر است با نام شیخ اشراق ” سهروردی ” شروع شود. و این گونه است که نام‌های ” میرداماد ” و شاگرد نامدارش ” ملاصدرا ” از سوی  او برای خیابان‌های دیگر هم پیشنهاد شده بود.  ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در یادداشت‌های شخصی | دیدگاه‌تان را بنویسید:

طنز و شوخ‌طبعی‌ی ملانصرالدین(۲۲)

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در ملانصرالدین | دیدگاه‌تان را بنویسید: