منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

سیمین‌خانم دانشور هم رفت

با یک نامه از طنزنویس محبوب عمران صلاحی‌ برای دفتر هنر ویژه‌ی سیمین دانشور و دو طرح از او برای بانوی سیاوشون، یاد روشن این دو عزیز را گرامی می‌داریم.

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

طرح‌های مشترک بیژن اسدی‌پور و پرویز شاپور


ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در طرح‌‌ها و نقاشی‌ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

نوروزیه

فارنهايت

 از انتهای تقويم برای حرف قافيه می‌بارد

 و تمام تابلوهای راهنمايی لغزنده می‌شود

 بر كفشی سوارم ليز و لغز

تا لگن خاصره‌ام را به ارتوپد برسانم

جيوه‌ها ته نشين شده‌اند

مليحه برای سفره عيد

گندم خيسانده است

يا صاحب « آبروان »

دما سنج‌ها كی رشد می‌كنند؟ ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر فرانو | دیدگاه‌تان را بنویسید:

هشت شعر

زمستان

زمستان

همان کشاورزی است

که در حسرت میوه‌ها

به خواب رفته! ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر فرانو | دیدگاه‌تان را بنویسید:

شعرخوانی‌ی ایرج زهری



شعرخوانی‌های اشعار شاعران ایرانی یکی از کارمایه‌های ايرج زهری، منتقد، مترجم، نمايشنامه‌نويس و مدرس تئاتر است که دیرزمانی‌ست او را به خود مشغول داشته است . در شماره‌های قبل اشعاری از شاعران مختلف را با صدای ایرج زهری شنیدیم. در این شماره شعری از احمدرضا احمدی را با صدای این هنرمند گرامی برایتان می‎آوریم،

 

برای آشنایی بیش‌تر با ایرج زهری‌ به سایت شخصی‌ی او به نشانی‌ی زیر مراجعه کنید.

http://www.iradjzohari.epage.ir

احمدرضا احمدی لیلت القدر


منتشرشده در صدای شعر دیگران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

دوشعر

 

روزی اگر

اینجا که منم

حلقه‌هایی به هم پیوسته،

هر چیز را

از پیوستگی جدا می‌کنند ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر دیگران | ۱ دیدگاه

نشریه‌ی دادگر

شماره‌ی ۲۵ ویژه‌ی نوروز ۱۳۹۱ نشریه تحلیلی، پژوهشی، اطلاع‌رسانی‌ی دادگر که به همت روزنامه‌نگار جوان و پرکار گیلانی ابراهیم مروجی در گیلان انتشار می‌یابد، منتشر شد. این شماره دادگر مانند گذشته شامل مطالب گوناگونی‌ست که می‌تواند در آگاهی‌ی ما از اخبار و ادبیات خطه‌ی شمال بطور اخص و کشورعزیزمان ایران بطور عموم بسیار یاری‌رسان باشد. ابراهیم خان مروجی بخش‌هایی از این شماره‌ی دادگر را بگونه‌ی pdf در اختیار خوانندگان گذاشته است که با فشار روی شماره‌های زیر می‌توانید به مطالعه‌ی آن‌ها بپردازید.

برای تماس و یا اشتراک نشریه به جدول زیر مراجعه کنید.

بخش ۱

بخش ۲ 

بخش ۳

بخش ۴


بخش ۵

بخش ۶

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

کمی خانگی

به بیژن اسدی‌پور و انگشتان سحر آمیزش

 

چشمان‌ات آبی‌ست

دستان‌ام را می‌شویم
                       خیس نمی‌شوند
با این آب نمی‌شود
                       آبی شد
تابستان را از کویر می‌کَنم   ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر | 2 دیدگاه

از عاشقی

سوسن‌ها شکفته در عشوه‌ی سخن
خرمن سنبله‌ها در نفس باد
آواز خستگی باران در صبحدمان
شگفتا  که سخن نمی‌گويد.
میل‌های گداخته آتشگاه
باران خون گشوده از لبان
که سرخ است
                  سوخته است
                                   بسته است
با نگاه‌هايی که عشق است
                                  و بودن است
شگفتا که سخن نمی‌گويد. ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در شعر دیگران | ۱ دیدگاه

آزادی

………………………………………………………………

مادرم وقتی جوان‌تر بود

به آزادی فكر می‌كرد و به پرنده‌ها غذا می‌داد

حالا كه پيرتر شد

برای گربه‌های خانگی‌اش

سر پرنده طبخ می‌كند.

منتشرشده در شعر دیگران | ۱ دیدگاه

یک شعر از فتح‌اله شکیبایی

برهنه پا

می‌گذرم از خلنگ‌زار پائیز

با دستانی زخم

               و

                 پیراهنی ژنده

چقدر طولانی شده است این خزان

تا چشم می‌بیند ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در شعر دیگران | دیدگاه‌تان را بنویسید:

آهنگ نوروزی

توسط بانوی خوش آوای گیلانی شیلا نهرور

منتشرشده در رقص و ترانه‌های ایرانی | دیدگاه‌تان را بنویسید:

منتشرشده در سرفصل | دیدگاه‌تان را بنویسید:

یادداشت‌های شخصی(یک عکس کهنه)

گاهی می‌شود که بی خیال در عقب یک ماشین کرایه‌ای لم داده‌اید و راننده شما را  به سوی مقصدی که از قبل نمی‌شناخته‌اید می‌برد. لای شیشه‌ی پنجره باز است و شما در افکار دور و دراز خود فرو رفته‌اید که ناگهان رایحه‌ی علفی دور آشنا  ولی از یاد رفته به مشام‌تان می‌خورد که به زودی محو می‌شود. 
ذهن شما از آن افکار دور و دراز به ده ها سال قبل پرت می‌شود و آن رایحه بی  آن که به دلیل آن  دست  پیدا  کنید. خاطره‌ی  کسی را به یادتان می‌آورد که دیگر نیست. دوست عزیزی که حتی چهره‌اش  در آخرین باری‌که دیده بودیدش  همان‌گونه، مثل یک عکس کهنه‌ی سیاه و سفید در ذهن‌تان باقی مانده است؛ فقط تلنگری لازم  بوده است که چهل سال طول کشیده است تا شما را تکان دهد. مثل دانه‌ی خشکی که مدت‌ها چشم انتظار قطره‌ی نمی‌بوده است که زندگی‌اش رابیاغازد. ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در یادداشت‌های شخصی | ۱ دیدگاه

صدای دفتر هنر ۲۰

در هر شماره بخش‌های(TRAKS) مختلف صداهای دفتر هنر متعلق به دفاتری که به همراه CD آمده‌اند را در رسانه ارائه می‎کنیم.

با فشار روی 3 tofangdar 10-10 Audio Track می‌توانید به بخش دهم ( گفتگوی کیخسرو بهروزی با بیژن اسدی‌پور، پرویز شاپور و عمران صلاحی پیرامون نمایشگاه جمعی‌شان در نگارخانه‌ی تخت‌جمشید. سال 1356 – موسیقی‌ی حسین دهلوی ) توسط صدای دفترهنر ضمیمه‌ی شماره‌ی نوزدهم ويژه‌ی سه‌تفنگدار گوش دهید.

 

منتشرشده در صدای دفتر هنر | دیدگاه‌تان را بنویسید: