حرف‌های کتره‌ای

بخش یازدهم
Onvan 11
ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در حرف‌های کتره‌ای | دیدگاه‌تان را بنویسید:

یادداشت‌های شخصی

برادران حاتم طایی 

2-15-13

در دیوان سنایی غزلی هست که ابلیس شرح آلام خود را می‌دهد، یعنی شعر از زبان ابلیس بیان شده است. دکتر شفیعی کدکنی معتقد است که چون سنایی جزو صوفیان مدافع ابلیس نبوده است ( چنانکه حلاج و عین‌القضات ) این غزل از سنایی نیست. بگذارید اول این غزل را بخوانیم تا به سؤال من برسیم:
با او دلم به مهر و مودت یگانه بود
سیمرغ عشق را دل من آشیانه بود
بر درگه‌م ز جمع فرشته سپاه بود
عرش مجید جاه مرا آستانه بود
در راه من نهاد نهان دامِ مکرِ خویش
آدم میان حلقه‌ی آن دام دانه بود
می‌خواست تا نشانه‌ی لعنت کند مرا
کرد آنچه خواست، آدم خاکی بهانه بود ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در یادداشت‌های شخصی | ۱ دیدگاه

لقانطه اقبال

لقانطه اقبال2-15-13

ص 2- 35 copy
ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در لقانطه‌ی اقبال | دیدگاه‌تان را بنویسید:

صورت‌نامه

شماره‌ی ۱۳
منوچهر آتشی

منتشرشده در صورت‌نامه | دیدگاه‌تان را بنویسید:

خلق حادثه در زبان شعر

بررسی‌ی مجموعه‌ی شعر آبی ناگهان

نگاه: سمیه طوسی

خورشیدی طوسی copy

شاید برقرار کردن ارتباط با مجموعه شعری که در حیطه‌ی شعر حجم نفس كشيده و باليده است ، به تناسب ذاتی کلماتش، خاصیت زبان و بیان ماهیتی‌‌اش، به روش دیگر آثار موجود در شعر معاصر نباشد. در واقع می‌طلبد تا همان‌گونه که شاعر دیدگاه و نگاهش را نسبت به کلمه تغییر داده و زاویه‌های دید خود را نسبت به کارکردهای کلامی  بازکرده، مخاطب یا منتقد اثر نیز، از پیش‌فرض‌هایی که همیشه مدنظرش بوده دست بردارد و از دریچه‌ای ديگر به اثر نگاه کند.

يداله رویایی در مصاحبه‌ای با مجله‌ی نوشتا، شماره آذر- دی ۱۳۸۸، در مورد شعر حجم بیان می‌نماید: «در شعر حجم، شعر نه تنها به درد زبان می‌خورد بلکه دردِ زبان دارد و می‌خواهد خودش موضوع خودش باشد.» ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در نقد شعر | 2 دیدگاه

دیدار با حافظ موسوی

حافظ موسوی

cover hafez moosavie سطرهای پنهانی

سیب

 

سیبی که در نگاه تو می‌چرخد

آدم را وسوسه می‌کند.

 

بیا از این جهنم فرار کنیم!

اندازه‌ی همین یکی دو سطر فرصت داریم

از تیررس این فرشته‌ها که دور شویم ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دیدار با یک شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

نگاهی به سینما

بخش دوم

فوریه 2013

مصاحبه تازه باران کوثری با مجله صنعت سینما در باره‌ی فیلم من مادر هستم و این روزهای‌اش

باران کوثری طی مصاحبه‌ای با مجله صعنت سینما مهم‌ترین دلیل خود برای بازی در فیلم من مادر هستم نقش کسی بود که قرار است اعدام شود دانسته, که همیشه دوست داشته روزی این نقش را بازی کند. او همچنین ناراحتی خود را از حذف صحنه اعدام این فیلم اعلام کرده اما این امر را در سینما عادی می‌دانست.
 در جواب سوالی در مورد حساسیت‌های شغل بازیگری گفت:”بله اصولا بازیگری شغل ناامنی است چون باید انتخاب بشوید و در واقع ممکن است کاری که دوست دارید بکنید سال‌ها برای شما پیش نیاید و یا ممکن است نقش‌هایی که دوست دارید بازی کنید به بازیگران دیگری پیشنهاد شود ” او در ادامه می‌افزاید:” اما این سال‌ها مثل هر چیز دیگر ناامنی بازیگری صرفا به خاطر ماهیت‌اش نیست، شما به راحتی می‌توانید تئاتری روی صحنه داشته باشید و به دلایلی که نمی‌دانید جلوی اجرای‌اش گرفته شود. شما به راحتی می‌توانید ماه‌ها تاتری را تمرین کنید و بعد به شما اجازه ندهند روی صحنه اجرای‌اش کنید. می‌توانید در فیلمی بازی کنید و بعد شرط اکران فیلم این باشد که سکانس‌های شما با حضور بازیگر دیگری تکرار شود و هیچ کس هم پاسخ گو نباشد. در این سال اخیر من به خوبی این مساله را درک کرده‌ام “
وی شرایط اعدام در فیلم من مادر هستم را واقعی دانسته و می‌گوید “یک نفر به طور عمد و یا غیرعمد کسی را کشته و در نهایت اعدام می‌شود که طبیعتا اتفاق خوش ایندی نیست. منتها فیلم همان چیزی که در واقعیت رخ داده را نشان می‌دهد و تلخ‌تر از آن را نشان نمی‌دهد”
باران کوثری جواب سوال “در این شرایط برای ادامه کار حرفه‌ای در سینما چه خواهید کرد ؟ ” این گونه گفته:” خودم را آماده کرده‌ام. اگر بازی نکنم, البته برایم غم انگیر است و شرمنده گروه تئاتری می‌شوم که اجرای‌اش به خاطر من متوقف می‌شود و یا شرمنده گروه فیلم‌برداری می‌شوم که به خاطر من باید تعدادی از سکانس‌ها را تکرار کنند. با این همه دست از تلاش بر نمی‌دارم و به کاری که کرده‌ام معتقدم. چون من به طور تصادفی بازیگر نشده‌ام، ممکن است به دلیل خانواده‌ام وارد سینما شده باشم ، ولی ماندن در سینما و درست‌کردن وجه حرفه‌ام، زحمت کشیده‌ام. به همین دلیل به راحتی از دست‌اش نمی‌دهم، خیلی هم پیگیر شدم که بتوانم مشکلم را حل کنم، ولی هنوز به جواب قطعی نرسیده‌ام و هیچ کس هم این مسئله را به گردن نگرفته و هیچ نامه‌ای هم به دستم نرسیده و همه چیز فقط در هاله ابهام پیش می‌رود. به هر جهت ناراحت و عصبانی هستم که در چنین شرایطی قرار گرفته‌ام، ولی اگر خطایی کرده‌ام ، حاضرم بهای‌اش را بپردازم.”
وی در ادامه از چگونگی شکل‌گیری فیلم‌نامه و شخصیت آوا می‌گوید و دست به قتل زدن آوا در آن شرایط شکه شده را منطقی می‌داند و معتقد است ممیزی‌ها مقداری به فیلم آن لطمه زده است و ناراحتی خود را از کسانی که خارج از سینما در باره سینما تصمیم می‌گیرد اعلام کرده. و از این که من مادر هستم اکران شده خوشحال است.
او در جواب سوال “البته همه می‌توانند به فیلم‌ها اعتراض کنند، اگر می‌خواهیم جامعه‌ای داشته باشیم که تمام صداها شنیده شود. شما از اعتراضات ناراحت هستید؟”
می‌گوید:” نه من نفس اعتراض را زیر سوال نمی‌برم. من خودم معترضم و دارم بهای اعتراضم را هم می‌دهم. ولی شکل اعتراض خیلی مهم است. این که هر کس هر چیزی دوست داشته باشد بگوید، کلماتی که ما در خانه‌مان به سختی نقل قول می‌کنیم را به راحتی در مطبوعات و رسانه‌ها به کار ببرد. یا این که به راحتی به ما انگ بی‌اخلاقی می‌زنند جای سوال دارد. اینجاست که مسئولین سینما باید پشت سینماگران باشند تا هر کس به خودش اجازه کارهای خلاف اخلاق و غیر قانونی را ندهد و دائما ما سینمایی‌ها به خاطر کارهای قانونی‌مان متهم نشویم و…” ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در نقد سینما | دیدگاه‌تان را بنویسید:

مکث و مروری بر مجموعه‌ی شعر “کمی خنک‌تر از جهنم “سروده ‌ی ایمان طرفه

نگاه: افسانه نجومی

افسانه نجومی

;

شعرطرفه گاه درپی عاشقانه‌سرایی های زمینی، نرد کلام‌اش را پهن می‌کند وگاه با نزدیک شدن به عرصه‌های ایدئولوژیک و تزریق مفاهیم خاص که با تفکر دینی شاعر گره خورده‌اند، با حرکت شانه به شانه‌ی گزاره‌ها به سمت و سوی شعر آیینی، به بازتاب تفکرات دینی و مذهبی شاعردر طول غزل‌ها دست می‌یابد. اما آن چه طراحی بسیاری از ابیات “کمی خنک‌تر از جهنم” را در متن به عهده گرفته، و دستمایه‌ی بیان احساسات و عواطف شاعرانه شده است، نگرشی برانگیخته ازعشق است  که با انعکاس شوروهیجان شاعرانه به همراه گره‌خوردگی تخیل و عاطفه درنوشتار، بار مفاهیم ترسیم شده در غزل‌ها را به دوش می‌کشد. اگر چه در این میان طرح مفاهیم خاص‌تر برای نمود و برجسته‌نمائی یاس و نا امیدی و انتشار آن در سراسر شعرها اتفاقی است که نمی‌توان از کنار آن به آسانی گذشت. وفور واژه‌هایی نظیر غم، مرگ، درد، زخم موید این مدعاست. گزاره‌هایی که در سایه سار کلماتی چون فرو رفتن / وحشت / اضطراب در متن آمده‌اند ومستقیم و غیرمستقیم برگرفته از ذهنیت عمومی زنان در جامعه‌اند. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در نقد شعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

اشعار این شماره

شاعران این شماره: اکبر اکسیر، منصور خورشیدی، هوشنگ رئوف و لیلا نوروزی

_____________________

یک شعر از اکبر اکسیر

فرانوبل

 

من می‌ترسم

يك روز آدم مهمی بشوم

آن وقت

دوستانم ناراحت بشوند ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در اشعار این شماره | دیدگاه‌تان را بنویسید:

با صدای حسین منزوی

حسین منزوی

 

12-12

 

منتشرشده در با صدای شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

عکس روز

اتوبوس مدرسه
school service

منتشرشده در عکس روز | دیدگاه‌تان را بنویسید:

شاهنامه‌خوانی

گردآفرید . . . بانوی شاهنامه‌خوان . . . موسیقی مهرداد آبکناری 

منتشرشده در رقص و ترانه‌های ایرانی | دیدگاه‌تان را بنویسید:

.

منتشرشده در Uncategorized | دیدگاه‌تان را بنویسید:

.

منتشرشده در Uncategorized | دیدگاه‌تان را بنویسید:

1-31-13 copy

منتشرشده در سرفصل | دیدگاه‌تان را بنویسید:

می‌گویند

شماره‌ی ۴
می‌گویند نو 4

می‌گویند نو 3 -4

منتشرشده در می‌گویند | ۱ دیدگاه