حرف‌های کتره‌ای

لوگو 24
ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در حرف‌های کتره‌ای | ۱ دیدگاه

یادداشت‎های شخصی ( ای دریغا روزگار و عمر ما )

شانزدهم اکتبر 2013

یادداشت اول :
در اصطلاح تصوف فقر آن است که تو را مالی نباشد و اگر هم باشد برای تو نباشد. این فقر بد نیست و می‌توان گفت آوارگی،آن گونه که عزیز نسفی آزموده بود برای رسیدن به چنین مفهومی بود که شاید از یک سنت عرفانی  شرق برمی‎آید . بایزید بسطامی در مسیر مکه جایی در بیابان سفره‌ی کوچک خود را گسترد که طعامی بخورد. مورچگان بسیار بر نان او وول می‌خوردند. سفره را برچید و به بسطام بازگشت. از او پرسیدند که مگر ترا قصد حج نبود؟ گفت: بود، اما حج من آن شد که این مورچگان را به خانه‌ی خود بازگردانم. می‌خواست که آنان در به در نشوند و این با آوارگی ی خود خواسته فرق می‎کند. حافظ در شیراز آواره‎ی خوش بود و می‌گفت: خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی، اما در سفر یزد در به در بود که می‎گفت:
خرم آن روز کزین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم وز پی جانان بروم ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های شخصی | دیدگاه‌تان را بنویسید:

لقانطه اقبال

لوگوی 2013-16-10

ص83 پایین
ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در لقانطه‌ی اقبال | دیدگاه‌تان را بنویسید:

صورت‌نامه

شماره بیست و نهم
پرویز شاپور29

منتشرشده در صورت‌نامه | دیدگاه‌تان را بنویسید:

اشعار این شماره

شاعران این شماره: زبیده حسینی، سهیلا دیزگلی، سپیده نیک‌رو، اکبر اکسیر، ناظم حکمت و حافظ موسوی
____________________

زبیده حسینیکسیر
یک شعر: از زبیده حسینی

روشنایی

_ شما سردتان است؟

من از این پنجره‌ی زبان بسته/ هیچ سرم نمی‌شود

که چگونه می‌زند به باد و چگونه به نور

و روی آن ندارد که بگویم

عطرش که در تنم پیچیده، جایی از هوای پرده درز نکند ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در اشعار این شماره | 3 دیدگاه

دیدار با شمس لنگرودی

‎  نت هایی برای بلبل جوبی شمس لنگرودی

‎   ص 25  نت هایی برای بلبل جوبی شمس لنگرودی

منتشرشده در دیدار با یک شاعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

احوالات خصوصی

احوالات خصوصی که عمومأ در باره‌ی علامه‌ی گرامی علی‌اکبر دهخداست

را از دفتر هنر ویژه‌نامه‌ی این بزرگوار برایتان نقل می‌کنیم. ……………………………………………………..نامه‌ی حبیب

احوال خصوصی 6

منتشرشده در دفتر هنر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

نامه‎ی یک دوست

نامه ی آتشی به هوشنگ

برگرفته از: فصل‌نامه ادبی درگاه سال اول شماره ۲ ویژه‌ی هوشنگ رئوف

منتشرشده در نامه | دیدگاه‌تان را بنویسید:

وسوسه‎های ابراز

پیکرشناختی از شکاف یک شعر حافظ موسوی

نگاه:علی مسعود هزارجریبی

حافظ موسوی- مسعود هزار جریبی
حافظ موسوی                                  مسعود هزار جریبی

 

« بند ۱

از این راه‌ها هم می‎توانستی آمده باشی

یا حتی آمده بودی که سرخس‌ها این‌گونه سرخم کرده‌اند

بند ۲

از جنگل بلوط بالا رفتیم

امرودهای نرسیده را تماشا کردیم

                                       رسیدیم

بند ۳

باران ایستاده بود

و قارچ‌ها

چترهای‌شان را

زیر آفتاب گشوده بودند

بند ۴

هنوز کسی نمی‌دانست چه ساعتی از روز است

و گله اسب‌ها

چه وقت از این‎جا گذشته است

بند ۵

علفزار

پر از بوی تن اسب‌ها بود

و رشته ناپیدای آب

از زیر علف‌ها می‎گذشت

تو از زیر این علف‌ها که نمی‌توانستی آمده باشی

بند ۶

به تردید

دستی به علفزار خیس می‌کشم و

خوابم می‌برد»

شعر از : حافظ موسوی 

در غافلگیری از شفافیت این نوع بیان برای شروع چه راحت و سزاوار شاعر آواز ِ آغاز رها می‌کند  [ از این راه ها هم  می توانستی آمده باشی ] که راه اگر چه برای ذهن مخاطب غریب می‌نماید اما این نماد در تجربه شاعر نشسته است

[ یا حتی آمده بودی] که این سطر تردید پذیری را نیز حاکی است.

[ که سرخس‎ها این گونه سر خم کرده‎اند] آمیختگی با طبیعت پدیده‎ها یا پدیده‌های طبیعی در بستر همین نماد تحقق می‎یابد. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در نقد شعر | دیدگاه‌تان را بنویسید:

زنانی که تاریخ ایران را تغییر دادند

فروغ فرخزاد

برای گرامی‌داشت نقش بانوان در ارتقاء دانش و آگاهی‌ی حقوق مردم ایران به‌طور اعم و زنان محروم به‌طور اخص، مطلبی را که خانم ندا سانیچ در مورد ده زن نقش‌آفرین در بی‌بی‌سی فارسی نوشته‌اند را در شماره‌‌‌های پیاپی ‌و درده نوبت مختلف نقل می‌کنیم.

………………………………………………………………………………………….. نامه‌ی حبیب

شماره هفتم

ندا سانیچ

ندا سانیچ

خانه‌هایی که دیوار‌هایش سه ذرع یا پنج ذرع ارتفاع دارد و تمام منفذ این خانه‌ها منحصر به یک در است که آن‌هم توسط دربان محفوظ است. در زیر یک زنجیر اسارت و یک فشار غیرقابل محکومیت، [زنان ایرانی] اغلب سر و دست‌شکسته، بعضی با رنگ زرد پریده، برخی گرسنه و برهنه، قسمی در تمام شبانه‌روز، منتظر و گریه‌کننده.”

این تصویری است که تاج السلطنه، دختر ناصرالدین شاه از زندگی زنان آن دوره ترسیم می‌کند. او که فکر می‌کرد بهتر از پدر و برادرانش حکومت‌داری می‌داند، آرزو داشت روزی از پشت پرده حرم بیرون آید، وزیر و وکیل شود و در دنیای مردانه حرفش را بزند.

بعد از یک قرن، بسیاری از رویاهای تاج السلطنه محقق شده است. این آروز‌ها، همچنان آرزو می‌ماند اگر زنان و مردان بسیاری برای به دست آوردنش عمر و جان فدا نمی‌کردند.

این مجموعه نگاهی است به زندگی ۱۰ زن نامدار از میان زنان قاجار تا انقلاب که از جامعه خود جلو‌تر بودند، یا نگاه به زنان و نقش آنان را در جامعه تغییر دادند. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

مرگ تقی ارانی

به روایت عکس‎های آزاده اخلاقی

آزاده اخلاقی

به روایت یک شاهد عینی ” صحنه‌ مرگ‌ تراژیک ایرانی

آزاده اخلاقی، ایده‌پرداز و کارگردانِ این مجموعه‌ی ۱۷ عکسی می‌گوید: «امروز آرمان‌گرایی سوژه‌ی تمسخر خیلی‌ها شده است، مردم کسانی را که اهداف بلند و دور از دسترس دارند دست می‌اندازند. برای من ولی کسانی که می‌جنگند و برای آرمانی جانشان را فدا می‌کنند بسیار محترمند. هدفم زنده کردن یاد کسانی بود که ستایش می‌کنم

«به روایت یک شاهد عینی» یکی از عظیم‌ترین پروژه‌های عکاسی‌ای است که در چند سال گذشته در ایران انجام شده است: پروژه‌ی سه‌ساله‌ ای که شامل تحقیق فراوان هم بوده، ثبت هفده فریم است که اجرای بسیار خوب و دقیق و پُر از جزئیاتی هم دارند. در اجرای این عکس‌ها گروه بزرگی به خانم اخلاقی یاری رسانده‌اند؛ از جمله ساسان توکلی‌فارسانی (عکاس و مجری جلوه‌های بصری) و ژیلا مهرجویی (طراح صحنه و لباس). ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هفده مرگ تاریخ معاصر ایران به روایت عکسهای آزاده اخلاقی | دیدگاه‌تان را بنویسید:

بیست عکس مشهور و عکاسان آن

1-13

pic 14

منتشرشده در عکس‌های مشهور و عکاسان آن | دیدگاه‌تان را بنویسید:

موسیقی‌ی مازندرانی

کار گروه رستاک

منتشرشده در رقص و ترانه‌های ایرانی | دیدگاه‌تان را بنویسید:

عکس روز

چهره‌ی یک مرد خسته‎

منتشرشده در عکس روز | دیدگاه‌تان را بنویسید:

یکم اکتبر 2013

منتشرشده در سرفصل | ۱ دیدگاه

جشن مهرگان

مهرگان فرخنده باد

میز «مهرگان» در جشن مهرگان ایرانیان هلند، ۲۰۱۱

خوان «مهرگان» در جشن مهرگان دانشجویان ایرانی دانشگاه یو سی تی آی در مالزی، ۲۰۱۱

مهرگان یا جشن مهر یکی از بزرگترین جشن‌های ایران است که در مهر روز از برج مهر برگزار می‌شود. «مهرگان» پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانیان باستان بوده‌است. این جشن در جوامع ایرانی خارج از ایران نیز به گستردگی برگزار می‌شود. ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یادداشت‌های پراکنده | ۱ دیدگاه