- [wikiwordpress]
جستجو
دفتر هنر وبژهی «نشریات فکاهی ایران» را میتوانید با فشار روی نشانیی زیر بخوانید و داشته باشید:
daftar-honar.com
__لل______________________..._________________ ..................................................................................... دفتر هنر شمارههای گذشته را میتوانید از طریق رسانه ابتیاع کنید. ntjv ikv _..._________________
.. **************
*دوستان گرامی
از شما که علاقهمندید با درج کارهای ادبی و هنریتان و نیز اخبار و اطلاعات تازه در رسانه شرکت کنید آنها را با فرمتword به نشانیی
habib@rasaaneh.com برایمان ارسال کنید تا در صورت امکان در اینجا منتشر کنیم.
____________________________
....
...... .....
..«الف مثل باران» را از رسانه بخواهید. .............. ..
..دو گفتار کتاب جدید محسن صبا چاپ انتشاراتیی آوانوشت منتشر شد. ......_______________________________________________
______________________________________________
کتابهای رسیده
.با تشکر از دوستانی که کتابهای خود را برای رسانه ارسال داشتهاند.
این کتاب را میتوانید در نشانیی زیر بخوانید.
http://asre-nou.net/php/view.
php?objnr=31357 پیوندها
دستهها
- دیدار 10398
-
حرفهای کترهای
منتشرشده در حرفهای کترهای
دیدگاهتان را بنویسید:
یادداشتهای شخصی ( آیین جوانمردی )
روزختم غلامرضا تختی محبوب مردم که در مسجد گیاهی تجریش برگزار میشد در کنار یکی از عظیمترین اجتماع آن روزها رکورد حضور گوش شکستههای کشور نیز زیر یک سقف و گردابر پل تجریش شکسته شد. هنوز همه گیج و آشفته بودند که به راستی چه بر سر کشتی گیر جوانمردی آمده که بیش از آن که قهرمان کشتیی جهان باشد پهلوان ملت ایران بود. هیچ کس از یاد نبرده بود که وقتی ترکها با نفوذ زیاد خود آن گونه ناجوانمردانه در المپیک تلخ رم طلای تختی را دو دستی به عصمت آتلی تقدیم کردند تنها کسی که اعتراضی نکرد خود تختی بود که با نجابت روی سکوی دوم ایستاد و به احترام سرود ترکیه سکوت کرد. اما حالت تأسف را کاملا میشد در نحوهی نگاه آناتولی آلبول روس رقیب اصلی و شکست خورده از تختی مشاهده کرد که به حالت افسوس از روی سکوی مقام سوم سرش را به سوی تختی کج کرده بود و انگار میگفت:
اعتراضی نداری؟
هنوز آن عکس را که کیهان وزشی بیش از نیم قرن پیش چاپ کرده بود جلوی چشم دارم. نوجوانی بودم که عصرها به برادرم در مغازهاش کمک میکردم ولی آن روز حواسم فقط به رادیو بود که نتیجهی کشتی فینال را اعلام کند, ولی این تنها باری بود که این خبر باور نکردنی تا روز بعد اعلام نشد و از همانجا معلوم بود اتفاق بدی افتاده است. با این همه استقبالی که مردم دربازگشت تختی در فرودگاه از او نشان دادند معلوم کرد که آنها به استقبال پهلوان محبوب خود رفته بودند و نه یک نایب قهرمان مظلوم المپیک. شاید کسانی هنوز به یاد داشته باشند آن روز را که در مجلس ختم تختی در مسجدی که در سیصد متری کاخ سعد آباد قرار داشت, پس از قرآن خواندنهای معمول بالاخره یک آخوند قزمیت بد ادا با عبا و عمامهی سیاه همراه با صلواتهای حاضران از راه رسید. از منبر بالا رفت و پس از خواندن بخشی از سورهی الرحمن بدون
هیچ حرف اضافهای گفت:
– میدانید تختی را کی کشت؟
یک مرتبه سکوتی عجیب برقرار شد. آخوند شیادانه مکث بلندی برای تاثیر بیشتر حرف بعدیی خود کرد و وقتی انتظار حاضران را از سکوت آنها دانست گفت:
– تختی را مردم کشتند, شماها کشتید! ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشتهای شخصی
دیدگاهتان را بنویسید:
واژگان خانگی
شاعران این شماره ناهید عرجونی، منصور خورشیدی، هوشنگ رئوف، حبیب شوکتی، رضا مقصدی، غلامحسین نصیریپور
___________________
یک تار از موهایم را بردار
با خودت ببر
به هر شهر که میرسی
دری باز میشود به رویت
با هر که دست بدهی
گرم میشوند دستهایم
هر زنی که عاشقت بشود
گونههای من گل میاندازد
ومنتشر میشوم
توی تمام ایستگاههای جهان
ادامهی خواندن
منتشرشده در اشعار این شماره
۱ دیدگاه
دهخدا و مبارزه با محمدعلیشاه
اسفند ماه سفر دو بزرگ ادبیات و فرهنگ این مرز و بوم ستمدیده است مردانی که هیچگاه مردم را از یاد نبردند و با قلمشان با دیکتاتوری حاکم مبارزه کردند و جز راستی و درستی از خود جا ننهادند.
بهپاس گرامیداشت این دو عزیز مقاله زیر نوشتهی ایرج افشار . در مورد علامه علیاکبر دهخدا را برایتان میآوریم.
به دلیل طولانی بودن این نوشته آنرا در چند شماره منعکس میکنیم. رسانه
شمارهی سوم
ادامهی خواندن
منتشرشده در دفتر هنر
دیدگاهتان را بنویسید:
با صدای استاد شهریار
در جستجوی پدر
https://www.youtube.com/watch?v=Wz0T4SiLypI
منتشرشده در با صدای شاعر
دیدگاهتان را بنویسید:
از برکهها به آینه
نوشتهی زیر که درنشریه کلک شماره ۵ ماه مرداد سال ۱۳۸۶آمده است را در تورق مجلات در سایت پایگاه تخصصیی نور دیدم. این مطلب نگاه بسیار تخصصیی شاعر ومنفقد عزیزغلامحسین نصیریپور است بر مجموعهی اشعاربین سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۶۷ شاعر گرامی کاظم سادات اشکوری که با وجود گذشت سالها هنوز خواندنیست. به علت کمی طولانی بودن این نقد را در دو شماره برایتان میآوریم.
منتشرشده در نقد شعر
دیدگاهتان را بنویسید:
شعر حجم نه سخت است نه آسان
گفتگو: با منصور خورشیدی
توسط: احمد بیرانوند
نقل از: روزنامهی آرمان
آرمان: منصور خورشیدی، متولد ۱۳۲۹، شاعر و منتقد اهل بهشهر است. «از فکرهای با تو» و «خطابههای کهنسال کودکی» از آثار منتشر شده اوست. همچنین این شاعر و منتقد شعر حجم مقالات بسیاری در داخل و خارج کشور منتشر شده. در این گفتوگو شعر حجم و برخی از ویژگیهای آن با منصور خورشیدی در میان گذاشته شده. او معتقد است: « شاعر حجم در تصور خود تصرف میکند تا امر غیر واقعی را برجسته نشان دهد و تصور خود را باتصویر به امر واقعی تبدیل کند…» متن گفتوگو در ادامه آمده است:
در آغاز بگویید فاصلهای را که شما در شعر حجم طی میکنید، چه فاصلهای است؟ شما چه چیزی را طی میکنید؟
فاصله در ذهن شکل میگیرد و در زبان جاری میشود. فاصله فضای ذهن و فاصله زبان با حرکت و سرعت در فشرده ترین نوع بیان طی شود. در این فاصله شاعر نگفته خود را به سمت ذهن مخاطب حرفهای هدایت میکند نه در حاشیه سپید کاغذ. این فاصله را خوانش مخاطب از شعر پُر میکند تا به نهایت و غایت شعر برسد. وقتی شاعر با تصویر خلق موقعیت میکند تا فاصلههای بین ذهن و زبان را بردارد؛ خواننده حرفهای نیز موقعیت جدیدی برای نگفتههای شاعردرخوانش شعر ایجاد میکند. ادامهی خواندن
منتشرشده در مصاحبه
دیدگاهتان را بنویسید:
دوستی که در شاعری بسیار بود
فروردین ماه پرواز نازنین نظامشهیدی شاعر سهشنبههاست. بهیاد عزیزش نوشته و شعر زیرا از شاعر گرامی آزیتا قهرمان که برای او گفته است را برای خوانندگان گرامی میآوریم
نقل از: صورتکتاب نازنین نظامشهیدی
……………نازنین نظامشهیدی…………………….. آزیتا قهرمان
به یاد “نازنین نظام شهیدی ” دوستی که در شاعری بسیار بود
دیروز سالروز رفتن تو بود . ۹ سال گذشت . درتمام این سالها در دفترهای پنهان و ناتمام از گفتوگوهایمان ازسفرها از ش ها و عصرها؛ خطها و خاطراتی؛ شعرهایی به یادگار نوشتم از فصل وشهر و خیایان از شیطنتها … از کتابهایی که میخواندی؛ مدل نیم چکمهای که دوست داشتی؛ تکیه کلامهایات؛ مدل راه رفتن وایستادنت؛ شکل انگشتهایت روی جلد یک کتاب قدیمی؛ از اندوهی که در شوخیهایات موج میزد. هنوز شعرهایت را که میخوانم به یادم هست پشت هرسطر یا جمله چه اندوهی یا چه ماجرایی بود. این را چرا و کجا سرودی. اول بار چه وقت و برای کدام دوست خواندی؟ ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشتهای پراکنده
دیدگاهتان را بنویسید:
عکسهای کمنظیری از ایران از کتابخانه بریتانیا
شمارهی چهارم
کتابخانه بریتانیا یک میلیون عکس را به صورت رایگان در سایت فلیکر قرار داد- عکسهای کمنظیری از ایران در میان این عکسها
علیرضا مجیدی
یکی از خصوصیات خوب غربیها، حفاظت تمامعیار از فرهنگشان هست، یکی از جلوههای چنین ارادهای، حفاظت از اسناد، کتابها و عکسهایشان است. در عصر اینترنت، یکی از کارهای مرسوم آنها دیجیتالی کردن این اسناد، کتابها و عکسها و آنلاین کردن آنهاست.
این فرهنگ دیجیتالی گاهی به صورت محدود آنلاین میشود، و برای دسترسی به آنها باید پول پرداخت. گاهی مثل مورد جدید کتابخانه بریتانیا در کمال تعجب، حدود یک میلیون عکس به صورت رایگان آنلاین میشود.
چند روز پیش، کتابخانه بریتانیا خبر هیجانانگیزی را اعلام کرد، این کتابخانه یک میلیون عکس را در فلیکر به صورت رایگان قرار داد، این عکسها، از کتابهای قرنهای ۱۷، ۱۸ و ۱۹ موجود در کتابخانه اسکن شدهاند.
البته فناوری و تجهیزات لازم برای اسکن کردن کتابها را شرکت مایکروسافت در اختیار کتابخانه قرار داده بود.
عکسهای اسکن شده طیف وسیعی دارند: از نقشهها و نمودارها ، طراحیهای زیبا، تصاویر کمیک و کارتونها گرفته تا عکسهای مناظر و تایپوگرافیها.
گرچه عکسها تگگذاری شدهاند و بر این اساس میدانیم که هر یک از عکسها از چه کتابی آمدهاند، اما هر عکس توضیحات دقیق ندارد. در حال حاضر نقطه ضعف مجموعه عظیم آنلاینشده، همین مطلب است.
اما کتابخانه بریتانیا میخواهد تا با استفاده از نیرو و دانش کاربران اینترنت، این کار را انجام بدهد.
من دیشب متوجه این مجموعه باارزش شدم، اما چیز جالب برای من، پیدا کردن عکسهای ایران در این مجموعه بود.
با جستجوی بعضی از کلیدواژهها مثل persia – iran – persian – tehran واقعا عکسها و طراحیهای جالبی پیدا میشود.
بعضی از این عکسها را ممکن است قبلا دیده باشیم، اما بعضی از آنها تازگی دارند.
در اینجا من تعدادی از موارد جالب را به اشتراک میگذارم.
شما هم اگر در مورد ایران، عکس جالبی پیدا کردید، حتما با ما به اشتراک بگذارید.
منتشرشده در عکسهای قدیمی
دیدگاهتان را بنویسید: