شش شعر کوتاه از: محسن احمدی
۱
تانک
تفنگ
گلوله،
مواظب باشید
اجسام از آنچه در این شعر میبینید
به شما نزدیکترند.
۲
بر سینهام زخم های عمیقی هست
انگار کسی مرا
با زیر سیگاری
اشتباه گرفته است.
۳
تنت را که در آب شستی
رودخانه از مسیرش منحرف شد
حالا جواب درختهای این آبادی را
چه کسی میدهد
۴
شیخ نیستم من
چراغی به دستم نیست
سگی هستم
در خیابانها
به دنبال تکهای استخوان.
۵
به کدام سمت رفتهای
که هر روز به خیابان میآیم
و سراغت را از پلیسها میگیرم؟
۶
آی گربههای آواره
از من نترسید
من آن سگی که شما فکر میکنید
نیستم