
«
پروین نوریوند خواننده»

زيبايىهاى پاييز، جهان ما را درمىنوردد. پاييز با ما مشغول سخن گفتن است.
پاييز رنگ آميزى ميكند، شعر مىسراید او شاعر است، بله پاييز شاعر است و در ادبيات، در هنر
شعر و موسيقى جايگاه ويژهاى دارد.
پاييز *ترا،،،،مرا * مارا محاصره ميكند و چه خوشبختايم كه به اين رويداد، به اين فصل سلام كنيم.
پاييز فصل آيين پرشور آبانگاه است . مردمان ايران زمين به شكرگزارى و فراوانى آب جشن مىگرفتند
و براى گراميداشت مقام فرشته آب ( ناهيد، آناهيتا ) اهورامزدا را ستايش مىكردند.
همکارمان هلن شوکتی در هر شماره به موسیقی و هنرمندان ایرانی که به نوعی در اعتلاء و ارائه این هنر روحپرور دست داشتند میپردازد که همهماهه از نظرتان میگذرانیم.
فصل چهل و هفتم

هلن شوکتی
.باز هم ستاره اى از ستارگان موسيقى ايران /غوغاى ستارگان / خاموش شد
(پروين نورى وند) پروين
.او با غوغاى ستارگان با آهنگى از همايون خرم و شعر كريم فكور به شهرت رسيد
فيلم كوتاه غوغاى ستارگان شامل تصاوير كمياب از اساتيد بزرگ موسيقى ايران
اتفاقى بدون تكرار و جمع اسطورهها در يك شب بياد ماندنى، يكى از لحظات عجيب و تكان دهنده اين فيلم در دقيقه ١٣ ساخته شد. دوستان هنرمند كه قبل از اجراى كنسرت در سالن پشت صحنه خوشحال و خندان در حال گپ و خوش وبش با هم هستند و ……. من در يك لحظه دوربين را از روى استاد شجريان به روى استاد همايون خرم چرخاندم و ناگهان انگار زمان از حركت ايستاد
نگاه استاد بر روى لنز من خيره ماند و هزاران حرف و احساس را ميشد در آن نگاه خيره پيدا كرد
من بارها و بارها اين صحنه را مرور كردم و خلاء فضاى آن لحظه را هنوز حس ميكنم
آرش بهمنى: كارگردان
پايگاه خبرى بادبان خبر داد كه سال ١٣٩٩ در نظر داشت كه گفتگويى با خانم پروين خواننده خاطره ساز چند نسل داشته باشد كه هيچ رد و نشانى از او نبود…تا اينكه دوستى خبرداد كه او جايى دور از هياهو در خلوت خود زندگى ميكند. در اواخر ١٤٠١سال به فاصله نسبتأ كوتاهى دو ويديو از پروين در فضاى مجازى ديده شد! اولى با ضرب گرفتن روى ميز در سالمندى تصنيف غوغاى ستارگان را همچنان به زيبايى خوانده بود و دومى برنامهاى بود كه دوستان براى تقدير از او تدارك ديده بودند و ديرى نپاييد كه سومين خبر هم منتشر شد. پروين خواننده درگذشت
پروين نورىوند در تهران متولد شد و در بانك بازرگانى كارمند بود
علاقهاش به قمرالملوك وزيرى باعث شد تا به واسطهى توران مهرزاد به همايون خرم معرفى شد و بدين ترتيب وارد دنياى هنر و موسيقى شد
پروين بخاطر صداى خاص و منحصر به فرد خود در محدوده كنترآلتو شبيه صداى مردانه و بم زنانه داشت و خيلىها او را با دلكش مقايسه مىكردند. پروين در طول سالهاى فعاليت هنرى خود با ترانهسرايان و آهنگسازان بنام آن دوره همكارى داشت و بدين خاطر در دهه سى و چهل خورشيدى بيش از سيصد ترانه را اجرا كرد كه معروفترين آنها غوغاى ستارگان، پيك سحرى و درد عشق بود كه با غوغاى ستارگان (امشب در سر شورى دارم ) به شهرت و محبوبيت رسيد و غوغا كرد
پروين در برنامه گلهاى رنگارنگ راديو هم اجراهاى زيادى داشت، (از جمله يك شاخه گل و گلهاى رنگارنگ)
پروين با افراد زيادى از جمله بديعزاده، خرم، منفردزاده، كار كرده است و اركستر جوانان هم بسيار علاقمند به همكارى با پروين بود. با توجه به تعدد آثار پروين، ايشان همكارى زيادى با هنرمندان مختلف داشتند
با توجه به اينكه پروين تنها در راديو فعاليت خوانندگى مى كرد براى گذران زندگى،، آقاى معينيان از اداره انتشارات وراديو براى استخدام پروين در راديو به او دو سه روز در هفته كار ادارى داد و پروين بعد از بانك به راديو مىآمد و كارهاى ادارى انجام ميداد
اگر اغراق نباشد غوغاى ستارگان نمادى از موسيقى ايران است كه بارها بازخوانى شد وشايد كمتر فارسى زبانى باشد كه با اين موسيقى اغوا نشده باشد. ميراث اين هنرمند چگونه ارزيابى مىشود؟؟
ميثاق مرادى مىگويد: غوغاى ستارگان و آثار ماندگار آن دوران به طبع محصول همنشينى، آهنگساز و ترانهسرا و خواننده است. اصولأ توليد محصولاتى ماندگار از اين دست ،، همه دستآوردهايى است كه هنرمندان در دورهاى از دوران شكوفايى هنر داشتند كه بتوانند هنرى ماندگار و ماندنى توليد كنندظهور و بروز چنين آثار ماندگار، نيازمند يك همدلى و عشق است
در دوران طلايى توليدات هنرى، ميتوان گفت كه هنرمندان از يك رفاه نسبى و يك آرامش خيال برخوردار بودند، كه مىتوانست منتج به ساخت اثرى مانند غوغاى ستارگان شود
او در سال ١٣١٧ در تهران متولد شد و پس از پايان تحصيلات در بانك بازرگانى مشغول بكار شد
پروين بيست ساله بود كه علاقهاش به صداى خوانندگان بزرگ آن دوران به ويژه قمرالملوك وزيرى به همايون خرم معرفى شد و همايون خرم آهنگساز و نوازنده ويولون بعد از تست اوليه ى صدا/ مجذوب صداى با صلابت و خوش رنگ او شد و اين آغازى براى يك دوره طولانى همكارى با پروين و راهيابى پروين به برنامه گلهاى راديو ايران بود
صداى بم پروين در محدودهى صداى بانوان آلتو محسوب مىشود. برخى از موسيقيدانان صداى او را منحصر بفرد مىدانند. همين ويژگىها و تلاشهاى فراوان پروين و خواندن صحيح ترانههاى مبتنى بر موسيقى دستگاهى ايرانى/ پروين را در دهه چهل و پنجاه خورشيدى به يك ستاره تبديل كرد. ايامى كه به دوران طلايى موسيقى ايران معروف است
همكارى نزديك او با بسيارى از شاعران و موسيقيدانان در طول بيش از شانزده سال موجب شد كه بيش از سيصد ترانه را اجرا كند. لازم بيادآورى است كه از سيصد آهنگ پروين *صدوبيست* ترانه را همايون خرم براى او آهنگسازى و تنظيم كرده است
بانو پروين در سال ١٣٥٣ هنگامى كه در اوج ترانهخوانى بود به ناگهان صحنه موسيقى را كنار گذاشت كه البته وقوع انقلاب و به حاشيه راندهشدن موسيقى بخصوص حذف تك خوانى بانوان، موجب دورماندن او از صحنههاى موسيقى شد. بعد از انقلاب بسيارى از زنان از خلق اثار جديد منع شدند كه بانو پروين هم جزو آنها بود ،، اما آثار بجا مانده از آنها انقدر جذاب و جذابيتى براى نسل جديد داشت كه خوانندگان مرد بعد از انقلاب آثار بسيارى از نوابغ زن موسيقى را بازخوانى كردند
پروين يكى از بهترين خوانندگان موسيقى ايران بود كه در دهه ١٣٣٠ و دهه ١٣٤٠ كارنامهى درخشانى از ترانهها و تصنيفهاى ماندگار در خاطر جمعى از ايرانيان از خود بيادگار گذاشته است
او در طول دوران هنرى خود همكارى مستمرى با آهنگسازانى مانند: همايون خرم، مرتضى حنانه انوشيروان روحانى، حسين صمدى و جواد لشكرى و ترانه سرايانى همچون : پرويز وكيلى، رحيم معينى كرمانشاهى، كريم فكور، مهدى سهيلى و بهادر يگانه داشت
يكى از ويژگىهاى كار هنرى پروين، تنوع در آهنگهايى بود كه اجرا كرد. بطورى كه هم با آهنگسازان موسيقىهاى سرگرم كننده مانند حسين صمدى و هم با آهنگسازانى چون مرتضى حنانه، محجوبى، و جواد لشكرى سابقه همكارى داشت
صداى بم او هم با ترانههاى پاپ سازگار بود و هم بر ترانههاى موسيقى كلاسيك ايرانى خوش مینشست
از كارهاى ماندگار پروين مىشود به غوغاى ستارگان همايون خرم ،، زمستان بر اساس شعر زمستان از مهدى اخوان ثالث به آهنگسازى امينالله رشيدى ،،،روز جدايى از حسين صمدى ،، طعنه يار از مرتضى حنانه و……….و يك شاخه گل و گلهاى رنگارنگ اشاره كرد
پروين هرگز بدون موسيقى زندگى نكرد. شايد كسى نداند ولى او يكى از نوازندگان خوب سه تار بود و در كلاسهاى اردشير كامكار به آموزش كمانچه و كلاسهاى دف نزد بيژن كامكار به آموزش مشغول بود و بخوبى و استادانه دف مىنواخت
درباره Habib
متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.