آینه صمیمیت

.

جهان شاعرانه شمس لنگرودی؛ آینه صمیمیت

یکی از شاعرانی که آثارش را دنبال کرده و در طول سالیان گذشته درباره‌ی او نوشته‌ام، شمس لنگرودی است؛ شاعری که مسیر خلاق هنری را بی‌وقفه پی گرفته و در زبان و نگاهش، به انسان‌گرایی و صمیمیت کلمات تکیه کرده است. 

نویسنده: داریوش_معمار

 

لنگرودی را شاعر غریزی می‌دانم که زندگی و جهان را بدون آن‌که در دام تفسیر و قضاوت گرفتار شود، در شعرش جاری کرده است. او در پی پیچیدگی‌ نیست ، بلکه در جست‌وجوی صداقتی سهل و ممتنع است که با مخاطب خود در خیابان، کوچه، بام، بر بند یا کنار باغچه همراه می‌شود.

شمس لنگرودی، شاعر صمیمیتی نزدیک اما دور در زمانه‌ی ماست. در شعرهای او زمانه بازتابی جدی دارد و شعرش دردمندانه است. زبان شعر شمس هم ساده و بی پیرایه اما برخوردار از لایه های عاطفی غافلگیر کننده است. 

او برخلاف جریان‌هایی که در ۲۵ سال گذشته شاعران جوان را صرفا به تجربه‌گرایی زبانی تشویق کرده، کمتر به چنین مسائلی در زبان شعر خود پرداخته است. با این‌حال، در بیانگری، تابع ذوق و سلیقه‌ای است که مخاطب را غافلگیر می‌کند. 

آیا نوآوری تنها در ساختار زبانی معنا می‌یابد؟ این‌که فیلسوفی، زبان‌شناسی یا منتقدی ادبی معتقد باشد که اگر شعری جسارت ورود به ساحت‌های تازه‌ی زبانی را نداشته باشد، تقلیدی و بی‌ارزش است، در نظرم چندان محل تأمل نیست. زیرا دریافته‌ام که شاعران بزرگ، نوآوری را نه در تلاشی صرف برای شکستن قواعد، بلکه در هماهنگی شعر با زمانه و موقعیت خود کشف می‌کنند. برهم زدن نحو و بیان عادی زبان، ضرورتاً نوآوری نمی‌آفریند؛ بلکه نوآوری در شعر، امری بنیادین‌تر و ریشه‌دارتر است. 

شعر، اگر زمزمه شود، اگر حالِ زمانه را از اعماق درک کند، اگر کودک درون خود را قربانی زیاده‌خواهی نکند و به ابزاری برای تعیین تکلیف معنا و ایدئولوژی بدل نشود و درعین‌حال، دردهای زمانه را بی‌تکلف بازتاب دهد، می‌تواند شاعر را به اوج برساند. 

این هم‌زمانیِ نبوغ شاعرانه است که خود، نوآوری را می‌آفریند. شعر شمس لنگرودی در همین گستره معنا می‌یابد. خودِ او نیز نگاهی روشن به این حضور دارد؛ نگاهی که حاصل سال‌ها تجربه، خواندن و لمس فراز و نشیب‌های شعر و زندگی است. 

این نوشته، ستایش شاعر نیست؛ بلکه تلاشی است برای تعریف او. تعریفی که یادآور می‌شود برای شناخت شعر، باید فراتر از معیارهای سلیقه‌ای گام برداشت.

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در معرفی‌ی یک هنرمند, مقاله ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید