نگاهی به شعر زهرا یونسی


             زهرا یونسی- اصلان قزل‌لو

… و رقص

در خانواده ما موروثی است

پدر فکر می‌کند

با گربه رقصانی

جهان روی پاهایش می‌ایستد

مادرم شالی می‌بافد

با گلوله‌های سربی

تا به کمر خاورمیانه ببندد

اما من فکر می‌کنم

زمین کج است.

این شعر کوتاه فشرده، شعری سنبلیک است. عناصر و ایماژهای شعر به قدری به هم مرتبط‌اند که می‌شود آن را بی‌وقفه و یک نفس تا پایان خواند. از لحاظ ریتمی، نوعی سیالیت دارد که به خواننده اجازه می‌دهد از یک تصویر به تصویر دیگر رفت.

شروع این شعر با حرف ربط«و» حکایتی ست از ناگفته‌هایی که می‌شود سپید خوانی کرد. یعنی علاوه بر رقص یا گربه رقصانی «آن کار دیگر می‌کنند.»

«خانواده» در این شعر، تمثیلی از جامعه است و « پدر» کهنسال حاکمی که گربه رقصانی می‌کند.

گچ «گربه‌رقصانی» کنایه از انجام کارهای بیهوده یا ایجاد مانع و امروز و فردا کردن، به جای انجام کارهای محوله و مفید.

شعر مفاهیم عمیقی را در چند سطر کوتاه جمع کرده است. “رقص” که در ابتدا به‌عنوان یک میراث خانوادگی مطرح می‌شود، در لایه‌های بعدی به مفاهیم اجتماعی و سیاسی گره می‌خورد.

پدر که جهان را با “گربه‌رقصانی” به تعادل می‌رساند، نمادی از نوعی خوش‌خیالی، تلاش بیهوده یا حتی نگاه کودکانه به کشور یا جهان است.

مادر که “شالی با گلوله‌های سربی” می‌بافد، تضادی شدید بین لطافت و خشونت را نشان می‌دهد. شال معمولاً نماد گرما و امنیت و پوشش است، اما وقتی با گلوله‌های سربی همراه می‌شود، در یک توسعه‌ی معنایی، مفهوم جنگ و خون‌ریزی به خود می‌گیرد. اداره جامعه با به کارگیری آلات جنگی و کنترل خاورمیانه با این نوع سیاست است.

در نهایت، نتیجه‌گیری می‌کند که “زمین کج است”. این جمله، حاوی طنز تلخی‌ که در ضرب‌المثلی‌ست (عروس نمی‌توانست برقصد، می‌گفت: زمین کج است) این جمله بر می‌گردد به همان گربه رقصانی که وقتی کارهای این پدر نتیجه نمی‌دهد، علت آن را به امری بیهوده و محال نسبت می‌دهد. این یک نگاه از زاویه‌ای من مخاطب است. یقین دارم اگر مخاطب دیگری دوربینش بردارد و از زاویه‌ای دیگری نقد برداری کند، پیامی دیگر دریافت خواهد کرد.

زبان شعر بسیار ساده است اما در یک مجوعه، تن به تکثر معنایی می‌دهد. استفاده از فعل‌ها در زمان حال (“می‌بافد”، “فکر می‌کند”) به شعر نوعی پویایی می‌دهد و باعث می‌شود تصاویر زنده و ملموس به نظر برسند. و مخاطب را به این امر برساند که این ویژگی‌ها همچنان در جامعه‌ای امروز رایج است.

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در Uncategorized ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید