سر فصل‌هاى موسيقى‌ی ايرانى نامه چهل و چهارم

.رابطه من با ايران رابطه آدمى است كه از مادرش دلخور اس
.نمى تواند از مادرش ببرد چون شديدأ وابسته است به او، و در ضمن ازش دلخور است ديگر
وقتى از توماس مان ( نويسنده و برنده جايزه نوبل )  در دوره تبعيدش از آلمان پرسيدند وطن تو كجاست؟ مي‌گويد وطن من زبان آلمانى است……
وطن من  اين است، اين فرهنگ است ، فرهنگ ايران است اگر چه خيلى از جنبه‌هايش را نمى‌پسندم ولى در آن زندگى مي‌كنم. در دوره‌اى كه در فرنگ هستم بيش‌تر از دوره‌اى كه در ايران بودم در فرهنگ ايران بسر مى‌برم. در مورد زندگى شخصى هم خيلى بستگى دارد به سرنوشت، راستش حتى يك ماه ديگر را هم نمى دانم . تا ببينم چه مى‌شود        «کارنامه ناتمام گفتگوی علی بنو عزیزی با شاهرخ مسکوب»ب  
                                                              كارنامه ناتمام گفتگوى على بنو عزيزى           


فریدون شهبازیان طرح از ژاک فراست

همکارمان هلن شوکتی در هر شماره به موسیقی و هنرمندان ایرانی که به نوعی در اعتلاء و ارائه این هنر روح‌پرور دست داشتند می‌پردازد که همه‌ماهه از نظرتان می‌گذرانیم.

فصل سی‌ و نهم


هلن شوکتی

فريدون شهبازيان.  از قبيله نوآوران موسيقى

در ٨٢ سالگى در هواى گرفته تهران از نفس افتاد

 

.فريدون شهبازيان آهنگساز،  رهبر اركستر،  نوازنده برجسته با دو ترانه مشهور شد و در يادها ماند

گل گلدون من  با اجراى سيمين غانم   سفر براى وطن با صداى محمد نورى

فريدون شهبازيان از مهر ماه ١٣٩٥ تا فروردين ١٣٩٨ رهبرى اركستر ملى ايران را بر عهده داشت

او بعد از استعفا ازاين مقام بعنوان مشاور موسيقى بنياد فرهنگى رودكى منصوب شد و در ارديبهشت 

.١٣٩٨ هم از اين سمت كناره گيرى كرد

شهبازيان در سالى كه استاد محمدرضا شجريان در بستر بيمارى بود اعلان كرد كه شاخص‌ترين آثار

خود را در سال‌هاى پيش با شجريان اجراء كرده است. آلبوم  جام تويى (پر كن پياله را)

پر كن پياله را نه تنها در ميان همكارى‌هايش با شجريان جايگاه ممتازى دارد، بلكه آن‌چه اين آلبوم را

از ديگر آثار شهبازيان متمايز مى‌كند، تركيب هنرمندانه موسيقى سنتى ايرانى با اشعار نو در قالبى كه  هويت موسيقى دستگاهى ايران را حفظ كرده و در همان حال به فضاى ادبيات معاصر نزديك شده است

پركن پياله را   با شعرى از فريدون مشيرى

فريدون شهبازيان در خردادماه   ١٣٢١ در شهر تهران خيابان فخررازى محله دانشگاه تهران متولد شد

پدرش حسين شهبازيان از نوازندگان چيره دست ويولن بود و در نتيجه فريدون از همان اوان كودكى 

بصورت حرفه‌اى با اين ساز آشنا شد

.او در هنرستان موسيقى به ادامه يادگيرى و تحصيل ساز ويولن پرداخت

پدر فريدون او را به عطااله خادم ميثاق سپرد كه پس از چندى او فريدون را به معلم روسى خود 

 سرژ خوتسيف معرفى كرد.  فريدون تا پايان دوره ابتدايي نزد خوتسيف آموزش ديد و پس از آن فراگيرى ويولن را در تا اخذ ديپلم در كلاس‌هاى شبانه * لوئيچى پاسانارى * كه در آن زمان كنسرت مايستر اركستر******.سمفونيك تهران بود ادامه داد

وى در سن  ١٧  سالگى به عضويت اركستر سمفونيك تهران به رهبرى حشمت سنجرى 

.درآمد و در ١٩  سالگى وارد اركستر گل‌هاى روح اله خالقى شد

در سال  ١٣٤٥ تنها با  ٢٣  سال سن / به رهبرى اركستر و كر  سمفونى  تهران وابسته به راديو برگزيده

شد ….. فريدون از سال  ١٣٤٠ در برنامه گل‌هاى راديو ايران نوازندگى مى كرد ، و از سال ١٣٤٦  شروع به آهنگسازى كرد

*در سفرهاى دور و دراز هامى و كامى در وطن * در مجموع داستانى،  هم‌نشين كلام نادر ابراهيمى 

مى شود تا در گستره‌ى صداى محمد نورى آهنگى خلق كند كه هنوز بوى وطن مى‌دهد

يكى از نوآورى‌هاى فريدون شهبازيان *طرح صداى شاعر* است كه در كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان براى بازخوانى شعر شاعران بزرگ ايران مانند  حافظ،  مولوى،  خيام،  سعدى و رودكى 

به سراغ شعراى معاصر رفت…… حافظ و مولوى وخيام با صداى احمد شاملو 

سعدى با صداى هوشنگ ابتهاج   و اشعار زيباى رودكى پدر شعر پارسى  با صداى منوچهر انور  را  با موسيقى زيبا و دلنشين خود ماندگار كرد

احمد شاملو شاعر فقيد معاصر ايران كه ساخت موسيقى براى يك مجموعه شعرهاى خود

كاشفان فروتن شوكران  را مديون شهبازيان بود، در يادداشتى در ستايش كار او چنين نوشت

مى خواهم سپاس‌هاى عميق خود را به فريدون شهبازيان به آخر ببرم كه با موسيقى كم‌نظيرش» 

چنين صميمانه به  يارى بيان الكن من آمده است. طبعأ كسانى كه با زبان موسيقى آشنايند

ارزش‌هاى اثرى را كه او براى اين قطعات تصنيف كرده است؛ بيش‌تر در مى‌يابند

اشكال مأيوس كننده حركت، تم اصلى قطعه را از گام مينور به ماژور و از زبان مرثيه به زبان حماسه كه فريدون چنين به استادى بر آن پيروز شده است، بهتر درك مى‌كنند و با آن به لذتى شكوهمندتر دست

مى‌يابند. فريدون نخست در نظر داشت به تناسب اشعار اين مجموعه كه هر يك از آن ها در حال و هوايى جداگانه سروده شده است؛ قطعات مستقلى تصنيف كند؛ اما بى‌درنگ تصميم خود را تغييرداد

 چرا كه در آن صورت، وحدت موضوعى  /كاشفان فروتن شوكران۲/  از ميان مى‌رفت

آن‌گاه مصمم شد موسيقى خود را وقف كليت اجزاى مستقل و پراكنده آن كند؛  كارى كه مستلزم 

تلاشى مضاعف بود بر ۲ موضوع متناقض:  حال و هواى قطعات گاه به شدت با يكديگر متفاوت 

است … قطعه‌اى روايت‌گر حماسه اعتقاد و ايمان است و قطعه ديگر به تلخى و حسرت از مرگى 

بيهوده سخن مى‌گويد،  مرگى كه شجاعانه هست اما نه محصول اقدامى حماسى كه ماحصل خيانت

و پستى ديگران است

فريدون مى‌بايست، در همان حال كه احساس هر قطعه را جداگانه انعكاس مى‌دهد؛ يكدستى تمام اثر

را حفظ كند و با استادى از عهده اين دو امر متناقض برآمده است

جز آنكه اين مجموعه را تقديم خود او كنم ، چگونه مى‌توانم به او بگويم كه چقدر موسيقى درخشانش را دوست مى‌دارم

 

هومن دهلوى موسيقيدان و مدرس موسيقى: در گفتگويى در مورد فريدون شهبازيان گفته

نكته بسيار مثبت در آثار شهبازيان در زمينه‌هاى مختلف كارى كه مى‌شود به آن اشاره كرد اين است  

  كه مجموع آثار او بسيار هويت ايرانى دارد

محمود خوشنام پژوهشگر و كارشناس موسيقى ايران:  در مورد شهبازيان گفته

او يكى از نوع‌آوران در عرصه موسيقى ايران است، زيرا او با تكنيك موسيقى بين المللى آشناست و با پشتوانه‌ى اين دانش ، در عرصه موسيقى سنتى بسيار كار كرده و دست به نوآورى‌هايى هم زده است.

 

موسيقيدانى كه سينما را شنيدنى كرد

او را مى‌توان نقطه وصل و پيوند موسيقى و سينما دانست. از آن دست آهنگسازانى كه آثارش نه فقط در عرصه ى موسيقى كه در جهان سينما هم جاودان شده  و خاطرات بسيارى ساخته است

او به موسيقى متن فيلم و سريال اعتبار بخشيد 

شهبازيان بى‌شك يكى ازميراث‌داران موسيقى فيلم در سينماى ايران است كه با نغمه‌هاى درخشان و دلنشين خود جانى تازه در كالبد موسيقى اين سرزمين دميد

شهبازيان دوره ى درخشانى از همكارى با كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان را در سال‌هاى 

پنجاه تا پنجاه وهفت در كارنامه خود دارد و ساخت موسيقى متن را از نيمه  نخست دهه پنجاه آغاز 

كرده و در دهه شصت به اوج خود رساند.   عنصر روايتگرى و رازآلودگى ، حضور بارز در موسيقى 

فيلم‌هاى او داشته، بطوري‌كه با شنيدن‌اش، خودرا درون قصه‌هاى هزارو يكشب مى‌يابيم

 

كارنامه فريدون شهبازيان يك كارنامه‌ى خلاقانه و پر حجم البته با فراز و فرودهاى بسيارى بوده

كه با توجه به همكارى او با نهادهاى جمهورى اسلامى و انتقادهايى كه گاهى بر او خرده گرفته

مى‌شد، ولى در مجموع نام‌اش در فهرست برجسته‌ترين موسيقيدانان و آهنگسازان برای همیشه در

.تاريخ ايران ثبت خواهد شد

درباره Habib

متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
این نوشته در سرفصل‌های موسیقی‌ی ایران ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

نظرتان را ابراز کنید