.
مصطفی رحیمی
بخشی از سخنرانیی مصطفی رحیمی در شبهای شعر گوته (شب هشتم)،
نهم مرداد ماه سالروز درگذشت مرگ مشکوک مصطفی رحیمی:
«اهل نظر پاسبان اندیشهاند، یعنی پاسبان فرهنگ. فرهنگ را شاید کسی نتواند به طور جامع تعریف کند، اما طرفه آن که همه میدانیم فرهنگ چیست: فرهنگ معنویت است، فرهنگ اخلاق است، فرهنگ جوهر و حاصل فلسفه و دانش و هنر و ادبیات و تکنیک است. محروم کردن ملتی از آزادی قلم، محروم کردن او از اندیشیدن است؛ محروم کردن او از داشتن فرهنگ راستین است؛ محروم کردن او از جوهره هستی است. قلم اندیشهساز است و راهگیر قلم اندیشهسوز. به قلم سوگند و آنچه بدان مینویسند. برای جلوگیری از انحطاط فرهنگ باید قلم رها شود، تا آنچه بدان مینویسند به کار آید. ملت بیقلم که لاجرم بیاندیشه و بیفرهنگ خواهد بود، دیگر ملت نیست. به تودهی موران و زنبوران شبیهتر است تا به جمع آدمیان. تا به امروز روشنایی از اهل فضیلت، از فرزانگان قوم، از اهل قلم آمده است. اینان در سیاهی فراگیر، از برخورد اندیشه و احساس خود آتشزنهای که بلند و آتشافکن است روغنسوز مردمان را میافزود. و آنگاه: مشعلها و مشعلها و مشعلها… و هرکس که مشعل ساخت، روشنایی را هم ساخته است.»
دکتر مصطفی رحیمی (۱۳۰۵ اصفهان، ۹ مرداد ۱۳۸۱ تهران) روشنفکر، حقوقدان، جامعهشناس، استاد دانشگاه، نویسنده، منتقد و مترجم ایرانی بود. علت درگذشت وی، سقوط از پشت بام منزل اعلام شد که با توجه به سابقه مرگهای مشکوک، درگذشتش در هالهای از ابهام است. او در زمینه داستاننویسی، نمایشنامهنویسی و شعر هم فعالیت داشت و داستانهای خود را با نام احمد سکانی منتشر میکرد. او مسلک خود را سوسیالیسم انسانی مینامید. سوسیالیسمی که معتقد بود با آزادی خواهی و دموکراسی همساز و همخوان است. دکترای حقوق از سوربن فرانسه داشت و در می ۱۹۶۸ در میان دانشجویان معترض در فرانسه شرکت کرده بود، با سارتر دیدار کرد و در همان منزلی که هدایت خودکشی کرده بود در مدت اقامتش در فرانسه سکنی گزیده بود. بدور از مریدپروری و هیاهو سالها فعالیت ادبی و سیاسی خود را ادامه داد و بیشک امروز بیش از پیش به ارزش مقاله چرا با جمهوری اسلامی مخالفم که در ابتدای انقلاب به چاپ رسانده بود پیمیبریم. تاریخ روشنفکری ایران با وجود چنین متفکران و منتقدان برجسته است که معنا پیدا میکند
درباره Habib
متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.