یک شعر از: علیرضا آدینه
میلیاردها نهنگ
به خشکی زدند
تا بالاخره
یکی زنده ماند
دست و پا در آورد
روی خاک قدم زد
و رفت بلیطِ استخر خرید
پرید توی آب
یک شعر از: حبیب موسوی بیبالانی
حالا
که آخرین دقایق گنجشک است
سعی میکنم
با پرچمی در دستم
سعی میکنم
آسمان را
آبی کنم
بخشی از یک شعر: شاپور جورکش
و خاک که فرمان بازگشت داد
رها/ یله
تلوتلو/ خیزان
تاجم را گذاشتم در کف باکفایت باد
یک شعر از: قباد حیدر
برای شاپور جور کش و هوش سبز و نام دیگر دوزخش
———-
میبینی آدرین!
شاعران سرزمین مادریات
نخست قلبهایشان میشکند
سپس ریههایشان
به آتش کشیده میشود
یک شعر از: حمیدرضا حمیدی
این سقف عشق بود
که فرو ریخت
حال من اما
خوبست
یک شعر از: مایاکوفسکی
«مارش شورش»
برگردان: سعید سلطانپور
مارش شورش در خیابان پای میکوبد،
و کله های پرنخوت را میروبد.
ما، وزش دومین طوفانایم…
که جهان را همچون
ابری غران خواهیم شست.
یک شعر از: غلامحسین نصیریپور