اشاره : امروز سالروز تولد”جواد مجابی” است …وی ۲۲ مهرماه ۱۳۱۸ در قزوین به دنیا آمده است… این شاعر، طنزپرداز، منتقد، نقاش و روزنامهنگار تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی حقوق و دکترای اقتصاد به انجام رسانده است…و اکنون ۲۲سال است که به کار نوشتن و روزنامهنگاری میپردازد ….وی با نشریات ادبی ایران از جمله اطلاعات ،فردوسی، جهان نو، خوشه، آدینه و دنیای سخن همکاری داشت که مدتی نیز سردبیری مجلهی اخیر را به عهده داشت… در اواخر سال ۵۷ به اتفاق جمعی از همکاران مطبوعاتیاش در کیهان و آیندگان هم چون عمید نائینی، مهدی سحابی، فیروز گوران، سیروس علینژاد و محمد قائد تصمیم به بنیاد کانون مستقل روزنامهنگاران گرفتند اما با حوادث سال ۵۸ این پروژه منتفی گردید… او همسر و دو فرزند دارد و در کوی نویسندگان زندگی میکند و اوقاتش به خواندن و نوشتن و نقاشی میگذرد…وی همسایهی خانوادهی زندهیاد حمید مصدق است…مجابی ۱کتاب شعر….۴ کتاب طنز…۱۸ کار پژوهشی…۱۱ کتاب رمان …۴ داستان کودک و چندین فیلمنامه و سفرنامه و شناحتنامه و کاست شعر دارد …زمانی که مجابی در روزنامه اطلاعات دبیرادبی بود با جمعی ازنویسندگان و خبرنگاران از جمله “ناصربزرگمهر” که در آن ایام جوانتر بود ،همکار بودند… مجله “فرهنگنو” این روز را به این همکار مطبوعاتی و نویسنده ارزشمند و فعال تبریک میگوید ………سردبیر
***
جواد مجابی به مناسبت زادروز ۸۲ سالگیاش میگوید: کارهای ادبی من از ابتدای دهه ۴۰ شروع شده و اولین کتاب شعرم در سال۱۳۴۴ منتشر شد… پس از مدتی به داستان کوتاه روی آوردم؛ چون مسائلی بود که در شعر نمیگنجید…او افزود: از نظر شغلی هم در روزنامه کار میکردم… فعالیت من در روزنامه به این صورت بود که کارهای جدی انتقادی و همچنین نقد شوخطبعانه مینوشتم که در آن باید از طنز مدد میگرفتم… شوخطبعی در خانواده ما ارثی بود که به من هم رسید… در آن دوره به نقد نقاشی هم میپرداختم؛ چون از ششسالگی تا الآن نقاشی میکنم، البته نه بهطور حرفهیی، بلکه به عنوان امر شخصی… نقد نقاشی در کنار سایر فعالیتهایم به ضرورت پدید آمد…
مجابی هم چنین اظهار میکند: از سال ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۵۸ در روزنامه اطلاعات کار کردم… بعد هم با اینکه حقوق و اقتصاد خوانده بودم و میتوانستم در این زمینهها فعالیت کنم و هم چنین ادبیات میدانستم و میتوانستم در دانشگاه درس بدهم، امکانش فراهم نبود؛ درنتیجه نتوانستم هیچکاری کنم بهجز نوشتن. خانهنشین شدم و از آن زمان تاکنون کاری جز نوشتن ندارم… سی و چند سال گذشته را تنها به نوشتن گذراندهام…
***
جواد مجابی که با اسامی مختلفی هم چون زوبین و …مطلب نوشته است …درباره نوشتههایش میگوید: حاصل این سالها ۵۰ کتاب بود که نیمی از آنها منتشر شدهاند و نیمی دیگر هنوز منتظر اجازه انتشار هستند… یکی از کتابهایی که نوشتهام، یک تاریخ مفصل نقاشی با عنوان «۹۰ سال نوآوری در هنرهای تجسمی ایران» است… همچنین پژوهشی به نام «تاریخ طنز ادبی ایران» نوشتهام که نزدیک به ۱۵۰۰ صفحه از آن حروفچینی شده و همینطور باقی مانده است…
مجابی سپس درباره نحوه گذران زندگیاش در سالهای گذشته، میافزاید: من بازنشسته فرهنگ و هنر بودم و زندگیام از طریق حقوق بازنشستگی میگذشت، چون از طریق کتابها که نمیتوان زندگی کرد… وقتی سالی یکی – دو کتاب با شمارگان اندک منتشر میشود، چگونه میتوان با درآمد حاصل از آن زندگی کرد..؟ من آرزو دارم نویسندههای ما از طریق نوشتن زندگی کنند و به صورت حرفهیی به این کار بپردازند…
***
مجابی عقیده دارد : مردم ما به فرهنگ به عنوان یک امر مقدس نگاه میکنند… این موضوع در غرب دارد از بین میرود، اما جامعه ما به ادبیات و اهل ادبیات به دیده احترام مینگرد و طبیعتا هر کسی در این زمینه فعالیت کرده است، احساس رضایت میکند…مجابی ادامه میدهد: عدهای میگویند به من مربوط نیست چه بر سر تاتر بیاید و یا وضع موسیقی چه شود، اما من وقتی میبینم موسیقیمان در معرض آسیب قرار گرفته، نمیتوانم سکوت کنم…
وی درآخر میگوید: افرادی مانند شاملو، دهخدا و هدایت نیز در زمینههای مختلفی کار کردهاند، نه در یک زمینه خاص؛ چون یک روشنفکر فرهنگی ناگزیر به همه مسائل فرهنگی کشورش حساس است، ناگزیر از رویارویی با این مسائل است و نمیتواند نسبت به تحولات فرهنگی بیاعتنا باشد.
درباره Habib
متولد سال ۱۳۳۰ رشت استان گیلان- کسب لیسانس از دانشگاه ملی ایران- کوچ به ینگه دنیا سال ۱۳۶۵ و اقامت در کالیفرنیا-چاپ اولین کتاب شعر بنام (الف مثل باران) در سال ۱۳۸۴ در ایران توسط انتشارات شاعر امروز.
__لل______________________..._________________.....................................................................................دفتر هنر شمارههای گذشته را میتوانید از طریق رسانه ابتیاع کنید.ntjv ikv_..._________________..**************
*دوستان گرامی
از شما که علاقهمندید با درج کارهای ادبی و هنریتان و نیز اخبار و اطلاعات تازه در رسانه شرکت کنید آنها را با فرمتwordبه نشانیی
habib@rasaaneh.comبرایمان ارسال کنید تا در صورت امکان در اینجا منتشر کنیم.
____________________________
....
.............«الف مثل باران» را ازرسانه بخواهید...............
....دو گفتار کتاب جدید محسن صبا چاپ انتشاراتیی آوانوشت منتشر شد. ......_____________________________________________________________________________________________
کتابهای رسیده
.با تشکر از دوستانی که کتابهای خود را برای رسانه ارسال داشتهاند.