یادداشتی از: آرش نصرتاللهی
عکسِ کنارهی میز کار من است که همیشه کنار من است. انبوهی از کلمات که از جان نویسندگان و شاعران این سرزمین به من رسیده است.
صبح امروز را با جریان بی مایهای در رسانه که نویسنده و شاعر را بیکار میدانسته و از آن مضحکه ساخته، شروع کردم.
وقتی در خانه، نوشتن را بیکاری میدانند، از خیابان چه انتظاری داریم، از رسانه که دیگر هیچ!
به بچهها یاد بدهیم که نویسندگی، بیکاری نیست بلکه مهمترین شغلی ست که هر انسانی میتواند داشته باشد و هر جامعهای به آن نیاز دارد، ساختن است، ساختن فرهنگ که ذره ذره و طی سالیان دراز ساخته میشود. وضعیت نویسندگان و شاعران ایرانی که یکی در بند و دیگری در هجر و دیگری نگران اقساط آخر ماه است، حاصل همین نگاهیست که او را بیکار میداند و مینشیند به مضحکهی این بیکاری. نه خیر آقایان! بیکار نیستند، به قدرت ادبیات در برابر جریان قدرت فکر میکنند و میخواهند به امثال شما کمک کنند که آگاهتر شوید، ایستادهتر، کمتر کمر خم کنید.
به عکس کنارهی میز من، خوب نگاه کنید! کدامشان را میشناسید؟ چند خط از این کتابها را خواندهاید؟ آن کتاب آبی رنگ «پنج اقلیم حضور» داریوش شایگان را خواندهاید؟ دربارهی شاعرانگی ایرانیان است که شما از آن بهرهای نبردهاید، رضا براهنی، بیژن الهی، شاملو. بروید بخوانید آقایان بروید بخوانید، با شما هستم، با شما سه نفر؛ رامبد جوان، خداداد عزیزی و فیروز کریمی. اگر هم نمیخوانید، افتخار نکنید به نخواندن. برای شما بد است برای ما هم. با این حرفها کتابخوان نمیشوید اما لطفن کتاب «فوتبال علیه دشمن» سایمون کوپر با ترجمه عادل فردوسی پور را بخوانید که هم فوتبال را بفهمید هم منش و روش عادل به یادتان بیاید. خواندن کتاب برایتان دشوار است؟ نسخهی شنیدنی هم دارد. پنجاه و دو هزار تومان است البته برای شما که اولین خریدتان است، میشود بیستوپنج هزار تومان! «روزی روزگاری فوتبال» نوشتهی «حمیدرضا صدر» هم هست. خلاصه بخوانید، برای شما نوشتهاند، بیکار نبودهاند، میتوانستند بروند دنبال خندیدن به دیگران، کلاه برداشتن و کلاه گذاشتن سر دیگران و حتا کارهای سودآور بازار. میتوانستند عمرشان را پشت یک میز اداره بگذرانند و حتا آن وسطها زیرمیزی و این ها بگیرند اما نکردند.
عکس کنارهی میز کار من را فراموش نکنید، من در یک شرکت ساختمانی کار میکنم و به خاطر خودم، همکارانم و هر کس که وارد اتاقم میشود، این عکس را زدهام روی دیوارهی شیشهای و آن کتابها را چیدهام پای عکس که قدرت ادبیات را فراموش نکنیم!
*عنوان مطلب گرفته شده از متن نوشته، توسط رسانه